دهمین جلسه از دور دوازدهم لژیون پزشکان پارک طالقانی با استادی آقای دکتر رضا، نگهبانی آقای مهندس دژاکام و دبیری خانم غزل با دستور جلسه "جشن همسفر و سی دی سنگش کمه" در تاریخ 1395/09/26 رأس ساعت 8 صبح آغاز به کار نمود.
سخنان استاد: دکتر رضا
من هفته همسفر را خدمت همهی همسفرانی که در کنگره 60 مشغول خدمت هستند تبریک میگویم.
در مورد حس همسفر صحبتی که در ابتدا انجام میشود بحث تعریف حس است. جناب مهندس در سی دی میگوید: تمام ارتباط اتمها و مولکولها و ذرات عالم حیات از طریق حس برقرار میشود، حتی در موجودیت اشیاء، مولکول و اتمهای آنها بر اساس حسی که وجود دارد در کنار هم متمرکز میشوند و شکل بیرونی را به جسم میدهند.
در حیوانات نیز حواس وجود دارد. تعلقات و وابستگی و حسی که حیوانات نسبت به فرزندان خوددارند در یک سطح خاصی است مثلاً به شکل غریزی تا یک سن خاصی نیازهای فیزیولوژی فرزندان را برطرف میکنند و بعدازآن فرزندان خود را در طبیعت رها میکنند.
اما در عالم انسانی حس معنای وسیعتری دارد. ارتباطات و تعلقات خاطری که بین انسانها وجود دارد رابطهی عمیقی است و گسسته شدن حواس و اتصالات به همین راحتی امکانپذیر نیست. اگر برای ما حادثهای پیش بیاید و یکی از نزدیکان خود را از دست بدهیم، ضربهای که ایجاد میشود تا مدتها همراه ما است و با یادآوری آن حادثه تأثر و آلام ذهنی به سراغ ما میآید.
از زمانهای قدیم تاکنون تعلقات درونی و وابستگی عاطفی در میان شرقیها خصوصاً ایرانیان بیشتر بوده ولی در غرب مخصوصاً آمریکا تعلقات خیلی کمرنگتر است بهطوریکه امروزه اگر فردی سن و سال پدر و مادرش بالا میرود آنها را به خانه سالمندان میبرد و این نشان از کم شدن تعلقات عاطفی است.
ما معتقد هستیم که زندگی یک سفر است و همیشه باید از یک مبدأ به سمت مقصد حرکت کنیم. در کنگره 60 هم این سفر حرکت از ظلمت و تاریکی به سمت روشنایی یا از قطع مصرف تا رسیدن به رهایی، خودشناسی و خداشناسی تعریفشده است. وقتی فردی وارد کنگره میشود ممکن است نزدیکان او مانند پدر، مادر، همسر یا خواهر او نیز همراه او وارد سیستم شوند. البته آقای مهندس اشارهای داشتند که؛ ما در ابتدا برای همسفران برنامهی خاصی نداشتیم، اما وقتی میدیدیم مسافران میآیند و همسفران آنها در بیرون، جلسه میگذارند و نظم را به هم میزنند، ما این کار را انجام دادیم و پس از مدتی بهعنوان یک برنامه منسجمی شد.
همسفری که همراه مسافر وارد سیستم درمان میشود او هم نیاز به آموزش دارد. شاید در ابتدا همسفر فکر میکرد به خاطر کمک به مسافر باید آموزش بگیرد ولی در ادامه همسفر احساس میکند خودش مسافر است و بایستی همسفر را رها کند و روی نقاط ضعف خودش کار کند و سفر درونی خودش را داشته باشد.
زمانی که همسفر به مسائل خودش میپردازد مسافر هم موفقیت بهتری در طول سفر و درمان خواهد داشت. در برنامه آموزشی کنگره مناسبتهایی در نظر گرفتهشده است که یکی از این مناسبتها هفته همسفر است.
اما در مورد سی دی سنگش کمه؛ در این سی دی اشاره به اصحاب یمین و یسار میشود. بحثی که آقای مهندس در سی دی یاران هم به آن اشاره کردند. چیزی که در قرآن بهعنوان اصحاب یمین و اصحاب یسار صحبت میشود تفاوت بین این دو گروه است. اصحاب یمین کسانی هستند که؛ به دنبال حق و گسترش عدالت هستند ولی اصحاب یسار کسانی هستند که؛ حرکتشان مخالف عدالت و حرکت مستقیم است.
همچنین اشاره میشود که سیستم اندورفین بدن اصحاب یمین تعادل بهتری دارد و تنظیمشده است ولی اصحاب یسار آن را ندارند. کلام حق در سیستم حیات بحث عدالت و حق است؛ یعنی؛ وقتی شخصی صحبت میکند اگر بدانیم نتیجه این صحبت حق و عدالت نیست نمیتوانیم آن را به قدرت مطلق و خداوند نسبت دهیم.
در جامعه و کنگره موضوعی که هست بحث قدرشناسی از زحمات افراد است. بخصوص افرادی که با ایثارگری و بدون اینکه چشمداشتی نسبت به حقوق، خدمت و سایر مسائل داشته باشند وارد عرصه خدمت میشوند.
آقای مهندس اشاره میکنند که؛ برای سمیناری که در مورد الکل بود به یکی از دانشگاهها رفته بودند، سخنرانی که تمام شد، افراد حاضر در جمعبندی نهایی فقط به دنبال نقطهضعفها و عیبها بودند. البته در سیستم مدیریتی کشور هم این مسئله وجود دارد و ما عادت کردیم که نیمهخالی لیوان را ببینیم.
آقای مهندس میگوید. در کنگره سیستم رایگان است و مرزبان، نگهبان، کمک رهنما و راهنما بدون هیچ چشمداشتی خدمت میکنند، اما در سمت دیگر دیدگاه و نگرش انتقادی وجود دارد و کم و کاستیها را میبیند.
واژهی سنگش کمه؛ در زمانهای سابق شورای اصنافی وجود داشت که بازرسی از اصناف و مغازهها را بر عهده داشت. در آن زمان برای وزن کردن، سنگهای یک کیلویی، دو کیلویی و پنج کیلویی وجود داشت و بازرسان معمولاً سنگهای استاندارد را همراه داشتند، چون بعضی از کسبه تقلب میکردند و با مته زیر سنگها را سوراخ میکردند و از یک سنگ یک کیلویی پنجاه گرم کم میکردند. بازرسان سنگ استاندارد را میگذاشتند تا ببینند سنگ کسبه با سنگ استاندارد مطابقت دارد یا نه.
ضربالمثلی هست که؛ میگوییم دندان اسب پیش کشی را نمیشمارند اگر فردی هدیه یا سوغاتی را بدون منت به ما اهدا میکند، اگر نقصی هم داشت ما اجازه نداریم انتقاد کنیم. مهندس میگوید: اگر ما در سیستم کنگره بخواهیم انتقاد و پیشنهادی انجام بدهیم بایستی عدالت و انصاف را در نقد و انتقاد خود رعایت کنیم.
دکتر اردشیر
در ابتدا باید بدانیم که یک همسفر چه حسی نسبت به مسافر خود دارد؟ ما باید در نظر بگیریم اعتیاد، بیماری چندجانبه؛ اقتصادی، اجتماعی، ایدئولوژیک و روانی است و برای اینکه بتوانیم فردی را درمان کنیم باید این چند مقوله را در نظر بگیریم، اگر فردی در مراحل درمان یکی از این مقولهها را در نظر نگیرد، برای درمان اعتیاد دچار مشکل خواهد شد.
اگر نقش همسفر را در نظر بگیریم، همسفر کسی است که؛ همراه مسافرمی آید تا در درمان به او کمک کند، اما وقتی در مسیر آموزشها قرار میگیرد، متوجه میشود خودش بیشتر نیاز به کمک دارد. وقتی هر دو در کنار هم حرکت میکنند، احساس آنها به هم نزدیکتر میشود، یکدیگر را مورد قضاوت قرار نمیدهند و به هدف مشترک که درمان و رهایی است نزدیک میشوند.
دکتر مهران
تفکر بنیان کنگره باعث شد که؛ از خانواده مسافر بهعنوان بال پرواز برای مسافر استفاده شود و این نشان از توان بالای کنگره است که؛ وقتی به موانع برخورد میکند برای حل موانع از آنها بهعنوان منابع و سود استفاده میکند.
کنگره 60 هفتهای را مشخص کرده تا از همسفران قدردانی شود. توانایی دربرداشتن موانع، کمک کردن به مسافر و قرار دادن بال پرواز برای مسافری که هزاران گرفتاری دارد، از مزایای کنگره 60 میباشد.
دکتر احمد
وقتی برای اولین بار وارد یکی از نمایندگیهای کنگره 60 شدم، با توجه به اینکه؛ بنا به مقتضیات شغلی در گروههای دیگر هم شرکت میکردم، اما اولین چیزی که در آن نمایندگی توجه من را جلب کرد این بود که؛ در جلسات مشترک، مسافران و همسفران هر دو حضور داشتند، چیزی که قبلاً بهعنوان درمانگر اعتیاد هرگز ندیده بودم.
برای من این سؤال پیش آمد که؛ چطور در یک جلسهی مشترک هم مسافر و هم همسفر حضور دارند و بعدها به جواب سؤالم رسیدم. متوجه شدم همزمان با آموزشی که مسافرمی بیند، همسفر نیز همان مسیر را طی میکند. آقای ویلیام وایت در سی دی مقاله که آقای مهندس ارائه دادند بهخوبی اشاره کردند که؛ در بحث ریکاوری یکی از موضوعاتی که به آن توجه بیشتری شده خانواده است که؛ آقای مهندس و سیستم کنگره بسیار هوشمندانه از آن استفاده میکنند و آموزشی که در اختیار مسافر قرارمی دهند، همان آموزش را در اختیار همسفر نیز قرار میدهند وهم سفر بهعنوان بال پرواز و نیروی مکمل برای مسافر میباشد، صرفنظر از فواید و مزایایی که برای خود همسفر نیز وجود دارد. همانطور که اعتیاد و مصرف مواد مخدر و بیماریهای رفتاری مصرفکننده ناخودآگاه در خانواده تأثیر منفی میگذارد، در کنگره خیلی هوشمندانه به این موضوع پرداختشده و ما میبینیم که مسافر و همسفر هماهنگ باهم حرکت کرده و رشد میکنند.
دکتر مسعود
من در ابتدا که برای انجام کار تحقیقاتی به کنگره مراجعه کردم به انجیوهای دیگر نیز مراجعه کردم و در جلسات آنها شرکت کردم. در انجیوهای دیگر من شاهد تجمع و همهمهی خانوادهی افراد مراجعهکننده بودم، ولی در کنگره 60 اینطور نبود، وقتی از مسئولین کنگره سؤال کردم، آنها پاسخ دادند: خانوادههای ما هم میآیند ولی در ساعت معین میآیند. حتی از من هم دعوت کردند تا در جلسات آنها شرکت کنم.
من یاد یک شعری افتادم که میگفت:"تو پایبهراه در نه و هیچ مپرس /خود راه بگویدت که چون باید رفت." بعدها که با آقای مهندس آشنا شدم و به شعبه آکادمی رفتم، ایشان داستان خانوادهها را که باعث مزاحمت میشدند را بیان کردند و گفتند: ما خانوادهها را دورهم جمع کردیم؛ یعنی؛ خودبهخود روشی به وجود آمد که؛ امروزمی توانیم بگوییم: نقطه احتراق یا شاخصهی مشخص کنگره 60 با سایر روشها درمانی، انجیو ها، مراکز دولتی و غیردولتی به غیر ورزش، شربت OT وجهان بینی در همین است.
آقای معصومیان کتابی را به نام بیماری هموابستگی از آمریکا آوردند و آن را ترجمه کردند. در این کتاب آمده بود که؛ در دنیا برای همهی مشکلات و بیماریها یک نوع همبستگی یا وابستگی بین بیمار و اطرافیان او به وجود میآید و ما هم زندگی عمومی خودمان میبینیم. اساساً رفتار اطرافیان بهخصوص رفتار همسر یا مادر یک مصرفکننده حمایتی میشود. اگر بیمار ترک کند همسر یا مادر او احساس میکند پس من چهکاره هستم؟ بیاراده ممکن است پیلههایی به او بکند و شخص مصرفکننده سابق ناخودآگاه و بدون اینکه خودش بخواهد دوباره به سمت مواد برود و مصرفکننده شود.
نقطهای احتراق این است که؛ در کنگره همسفر به وجود آمد که اثرگذارترین فرد روی مصرفکننده است. همسفر آموزش میگیرد که چطور مسافر را جذب درمان کند؟ و چه رفتارهای غلطی را انجام ندهد. یکی از مؤثرترین روشهای درمانی و نگهدارندِ بیماران در درمان، آموزش همسفران است. بعدها در سمنها یا کمپها نیز الگوبرداری کردند و چیزی به نام گروه خانواده گذاشتند؛ یعنی؛ الگو گرفتند که خانوادهها را نیز برای درمان ببرند اما در عمل موفق نشدند.
در مورد سی دی سنگش کمه به نظر من، ما انسانها هر وقت چیزی به نفع ما باشد آن را عین عدالت میدانیم اگر برای من مفید و به نفع من باشد حتی اگر ظلم مطلق هم باشد من آن را توجیه میکنم. همانطوریکه همهی ما در زندگی کارهای ضد ارزشی خود را توجیه میکنیم و هر چه به ضرر ما باشد بهطور مطلق نفی میکنیم.
دکتر آتوسا
همهی ما میدانیم که همسفر نقش بسیار مهمی در درمان بیمار یا مسافر خوددارند و در سیستم کنگره 60 خیلی به این مسئله توجه شده است. ما در کلینیکها در جلسات آموزش خانواده سعی میکنیم به بیماران کمک کنیم.
همهی ما درمانگران این تجربه را در مورد مادر، پدر یا همسر نگران داریم و به بیماران میگوییم: آنها نگران شما هستند. شاید روش آنها غلط باشد ولی ما کمک میکنیم تا روش آنها را اصلاح کنیم.
بعضی از افراد هستند که؛ از اعتیاد مسافران خود سود میبرند و ما مواردی از این قبیل را در کلینیک خود داشتیم بعضیاوقات اعتیاد باعث میشود بعضی از بیماران از طرف نزدیکترین و افراد خانواده خود مورد سوءاستفاده قرار بگیرند.
دکتر فرشته
وقتی اعتیاد را ریشهیابی میکنیم فردی که دچار اعتیاد شده است از همهی جوانب؛ اقتصادی، روانی و بیشتر مسائل عاطفی و خانواده دچار آسیب شده است.
قسمت مهمی که فرد در آن کمبود و مشکل داشته و باعث اعتیاد فرد شده مشکل خانواده است و اینکه حمایت درستی از طرف خانواده صورت نگرفته است.
در کنگره 60 اهمیت به همسفر کمتر از اهمیت دادن به خود مسافر نیست. وقتی فردی دچار مشکل میشود خانواده بااینکه او را دوست دارند ولی نمیدانند چطور از او حمایت کنند و راه را بهاشتباه طی میکنند. ولی با ورود به کنگره آموزش میگیرند که چطور با مسافر رفتار کنند تا مسیر را درست طی کند و بالی برای مسافر باشند. همچنین همسفران آموزشهایی را میگیرند که خیلی از رفتارهای اشتباه و غلط آنها درست میشود.
مهندس
دستور جلسه بحث همسفر و سی دی سنگش کمِ است.
من به این نتیجه رسیدم که اعتیاد بهتنهایی یک علم است و اینطور نیست که کنار علوم دیگر باشد. یک علم فوقالعاده مهم و حائز اهمیتی است که؛ پزشکان، روانپزشکان، جامعه پزشکان و فلسفه باید صد در صد در آن باشد تا ما اعتیاد را بشناسیم و بتوانیم قدم برداریم. ما زمانی میتوانیم بگوییم این علم را شناختیم که؛ یک نفر را به درمان برسانیم نه اینکه ترک بدهیم.
اگر روزی توانستیم یک فرد تریاکی یا هروئینی یا شیشهای را بهگونهای به درمان برسانیم که؛ ازلحاظ جسمی یعنی فیزیولوژی، روانی و اندیشه در حالت تعادل باشد، گرایش به مصرف مواد نداشته باشد و وسوسه نداشته باشد آن موقع میتوانیم بگوییم ما بلد هستیم.
اولین چیزی که ما باید در اعتیاد یاد بگیریم همانطور که در سر در کنگره 60 نوشتهشده؛ «اول ندانی را بدان تا بدانی را بدانی» انسان باید اول باور کند که علمی را نمیداند، اگر روزی فهمید مطلبی را نمیداند آن را پیدا میکند ولی اگر بگوید: میدانم، به مشکل برخورد میکند؛ بنابراین یکی از موضوعاتی که حائز اهمیت مسئله همسفران بود، همین نکته بود.
در کنگره 60 همسفر به کسی اطلاق میشود که؛ سابقه اعتیاد ندارد وبرای رهایی مصرفکنندگان مواد مخدر کمک میکند. کسی که به فرد مصرفکننده کمک میکند، میتواند عضو یک خانواده باشد، پزشک یا روانپزشک باشد ولی اگر خواست او را به رهایی برساند باید شفیع او باشد یعنی جفت او بشود. شفع یعنی جفت، شفیع یعنی کسی که؛ جفت میشود. کسی که شفاعت میکند یعنی؛ دو نفرمی شوند یعنی؛ یک نفر راهنمای دیگری میشود و او را به رهایی میرساند یا ازنظر دینی فردی ضامن فرد دیگری میشود با او جفت میشود او را قبول میکند و او را وارد بهشت میکند. همسفر کسی است که باید خودش را سپر کند، یعنی؛ باید با یک معتاد حرکت کند، به چنین شخصی همسفر گفته میشود.
چون همسفران خیلی از مطالب را نمیدانستند در کنگره 60 شروع به آموزش این افراد کردند. البته گروه معتادان بینام از زمان قدیم گروه خانواده را داشتند نه اینکه از روی کنگره کپیبرداری کرده باشند، روش آنها با روش کنگره فرق میکند. هرچه راهنمای آقایان میداند راهنمای خانواده هم میداند. هرچه آنها آموزش بگیرند همسفران نیز آموزش میگیرند. همسفر نقش بسیار کلیدی دارد، چون به اعتقاد ما مصرفکننده به یکزبان صحبت میکند و همسفر به زبان دیگری صحبت میکند. کاری که کنگره 60 انجام میدهیم این است که؛ زبان مسافر و همسفر را یکی میکنیم.
در کنگره 60 هفتهی همسفر، مسافر باید با پول و طلا به همسفر خود هدیه بدهد البته باید هر کس در وسع خودش از همسفرش قدردانی و تشکر کند. ما هدیه دادن و کادو دادن را فراموش کردهایم، شاید بعضی از افراد جشن تولد هم را بدانند و به هم تبریک بگویند. ولی این هفته در کنگره 60 تمام هفته همهی گروهها راجع به همسفران صحبت میکنند. ما با این حرکت به همسفران ارزش و شخصیت میدهیم. همسفری که برای مسافر زحمات زیادی میکشد و هم گام با او قدم برمیدارد ما از او قدردانی میکنیم.
همسفران در ابتدای ورود به کنگره به خاطر مسافرشان میآیند ولی بعد از مدتی متوجه میشوند که؛ خودشان بیشتر نیاز دارند و بهمراتب بیمارتر از مسافران هستند. مسافر تریاک میکشد، الکل میخورد، هروئین میزند نشئه میشود و نمیداند اطراف او چه خبر است پس فشار زیاد روی خانواده است و ازنظر روحی و روانی همسفران بیشتر از مسافران بیمار هستند.
مطلب دیگر اینکه تاکنون پنج نفر از پزشکان در کنگره 60 موفق شدند کمک راهنما شوند، دو نفر شال گرفتند سه نفر دیگر هم شال میگیرند. به عقیده من این افراد فوق تخصص اعتیاد هستند چون زیروبم اعتیاد را تشخیص دادهاند. با گذراندن یک دوره چهاردهروزه یا دوهفتهای تخصص درزمینهٔ اعتیاد امکانپذیر نیست و اطلاعات در حد اطلاعات عمومی است. فردی که دوره کوتاهمدت را میگذراند با یک فرد معمولی تفاوت زیادی ندارد و فقط داروها و پزشکان را میشناسد.
گزارش تصویری :
کادوی جشن همسفر از طرف مهندس و لژیون ورزشی به همسفر مسعود
حضور و غیاب پزشکان
- تعداد بازدید از این مطلب :
8758