English Version
English

گفت و گو با کمک راهنما مسافر امیر محمدی

گفت و گو با کمک راهنما مسافر امیر محمدی

در ابتدا خودتان را به سبک کنگره برای ما معرفی کنید؟

سلام دوستان امیر هستم یک مسافر٬ آنتی ایکس مصرفی: تریاک، الکل و حشیش٬ مدت تخریب: ۱۵ سال٬ مدت سفر اول: ۱۰ ماه و ۱۰ روز و در حال حاضر هم ۳ سال و ۷ ماه است که از بند مصرف مواد مخدر آزاد و رها هستم.


از باورتان نسبت به درمان در روزهای قبل از آشنایی با کنگره بگویید؟

قبل از ورودم به کنگره اعتیاد ازنظر من یک‌چیز کاملاً ناشناخته بود و به‌محض اینکه اسم مواد و ترک اعتیاد به گوش من می‌رسید فکر می‌کردم که باید بروم کمپ و ترک کنم تا به‌نوعی معالجه شوم و یا اینکه دیگر راه‌ها را تجربه می‌کردم و نتیجه نمی‌گرفتم تا اینکه شکر خدا با کنگره آشنا شدم و در کنگره با باز شدن صورت‌مسئلهٔ اعتیاد متوجه شدم که این راه بهترین و کامل‌ترین روش نسبت به بقیهٔ روش‌هاست و در اینجاست که من بالاخره نتیجه خواهم گرفت.


از چگونگی آشنایتان با کنگره و سفر اولتان و اینکه رمز موفقیت خودتان در این سفر را چه موضوعی میدانید مختصری برای ما بگویید؟

بنده از طریق چند تن از دوستانم در محل کار با کنگره آشنا شدم و به کمک، راهنمای عزیزم آقای خلیل زاده پس از گذشت ۱۰ ماه توانستم با فرمان‌برداری کامل از ایشان و فراگیری جهان‌بینی سفر اولم را به‌خوبی پشت سر بگذارم و می‌توانم بگویم که به نظر من رمز موفقیتم این بود که گوش‌به‌فرمان راهنما بودم و هر چیزی را که می‌گفتند بدون کم و کاستی عمل می‌کردم.


برداشت خودتان را از عنوان وادی اول (با تفکر ساختارها آغاز می‌شود) برای ما بیان کنید؟

طبق تعریف وادی، تفکر حرکتی است از مجهول به معلوم یا از مبدأ به مقصد که توسط عقل این کار انجام می‌پذیرد٬ ماقبل از ورود به کنگره تصور می‌کردیم که فکر کردن و تفکر باهم برابرند اما با ورود به کنگره دریافتیم که تفکر مبدأ٬ مقصد و هدف دارد اما فکر کردن چیزی است که در دقیقه شاید ۳ یا ۴ از افکار از ذهن ما عبور کند و در مورد همهٔ انسان‌ها نیز همین‌طور است و آنچه می‌گویند بدون تفکر آنچه هست روبه‌زوال می‌رود یعنی اینکه اگر تفکر نکنیم هر چه هست رو به نابودی می‌رود مانند دوران اعتیاد که در اثر نداشتن تفکر درست هر چه که داشتیم از بین بردیم و دود کردیم.


آقای امیر از تأثیر این وادی بر روی سفرتان و در زندگی یا به‌طورکلی بر روی خودتان بگویید؟

من هر چیزی که بخواهم بگویم نمی‌توانم زیباتر و بهتر از بیانات آقای مهندس بگویم که ایشان می‌فرمایند: "در ابتدا همه‌چیز مانند یک صفحهٔ سفید نقاشی است و بعد ذره‌ذره تصویر پدیدار می‌گردد و از معنی آن‌هم زشت و هم زیبا و هم خوب وهم بد پدیدار می‌گردد"؛ و این پاراگراف بسیار حائز اهمیت و معنادار است. یک نفر است که پیش خودش فکر می‌کند که خیلی اطلاعات و آگاهی دارد و پیش خودش فکر می‌کند که آنچه او بلد است و می‌داند درست است ولی باید آن فرد هر چیزی که می‌داند و روی این صفحه سفید کشیده است پاک کند و بیاید و داخل کنگره و بعد از یازده ماه چیزهای درستی را که در اینجا یاد می‌گیرد را روی صفحه پیاده کند در این مورد شعری به ذهنم می‌رسد که می‌گوید؛

             بر روی بوم زندگی هر چیز می‌خواهی بکش       زیبا و زشتش پای توست تحقیر را باور نکن

             تصویر اگر زیبا نبود نقاش خوبی نیستی                   از نو دوباره رسم کن تصویر را باور نکن

             یزدان تو را شاد آفرید. آزاد آزاد آفرید                                  پرواز کن تا آرزو زنجیر را باور نکن


زیباترین بخشی که در این مدت در نوشتارهای کنگره به آن برخورده‌اید را برای ما بگویید و برداشت خودتان را از آن بگویید؟

زیباترین مطلبی که تاکنون خوانده‌ام به نظر من پیامی از استاد رعد است که می‌فرمایند: "زمین آغوش مادر است که ما در آن تعلیم و تعلم را فرامی‌گیریم و اگر خوب متوجه بشویم دیگر نیاز به بازگشت نداریم."

حال برداشت من از این پیام این است که انسان فقط برای دو موضوع پا به زمین گذاشته است که آن دو خدمت و آموزش هستند که باید همواره این موضوع را در زندگی به یاد داشته باشیم و تا می‌توانیم در این راستا قدم برداریم.


کدام‌یک از سی‌دی‌هایی را که تاکنون گوش کرده‌اید بیشتر دوست دارید؟

همهٔ مطالب و سی‌دی‌ها در کنگره زیبا هستند ولی در جواب شما می‌توانم بگویم که بنده سی دی "نسخه‌پیچی" را بسیار دوست دارم و آقای مهندس نیز پیامی زیبا را در این سی دی بیان می‌کنند که؛ "تمامی زحمات گذشتگان در مورد پرورش روح انسان ناتمام مانده بود که شما با بدترین افراد ازنظر جامعه شروع کردید و آن‌ها را تبدیل به بهترین انسان‌ها نمودید."


زیباترین تصویری که در این مدت اخیر در این شعبه مشاهده کردید چه تصویری بوده است؟

به نظر من تمامی تصاویر در کنگره زیبا هستند ولی زیباترین تصویری که اخیراً مشاهده نمودم این چند روز پیش بود که ۱۷ نفر اعلام رسیدن به نقطهٔ پایان سفر اول نمودند و من واقعاً لذت بردم و دعا کردم که انشا الله همهٔ عزیزانی که در این بند گرفتارند به رهایی برسند.


در پایان اگر صحبت خاصی دارید بیان کنید؟

صحبت خاصی که نه ولی توصیه‌ای برای کسانی که به کنگره می‌آیند ولی حال خوبی ندارند دارم و آن این است که طبق سخن آقای مهندس "نمی‌شود با شمشیر چوبی به جنگ رفت" و اگر سفر در کنگره را به شوخی و سرسری بگیرند ضرر خواهند کرد. باید بدانند که کسی که در شروع جلسات در این مکان حضورداشته باشد و به فرامین گوش کند قطعاً باید حال خوشی داشته باشد در غیر این صورت اگر به فرامین عمل نکنند بعد از چند ماه از کنگره پرت خواهند شد و به درمان نخواهند رسید.

 

تهیهٔ گزارش: مسافر امید
نگارش: مسافر امید و مسافر احسان
عکس: مسافر اشکان
نمایندگی سلمان فارسی اصفهان

ویژه ها

دیدگاه شما





0 دیدگاه

تاکنون نظری برای این مطلب ارسال نشده است .