English Version
English

کارگاه آموزشی عمومی و جشن تولد

کارگاه آموزشی عمومی و جشن تولد

جلسه اول از دور ششم سری کارگاه‌های آموزشی عمومی کنگره 60  منطقه اصفهان نمایندگی میرداماد با نگهبانی مسافر امید و استادی مسافر امید و دبیری مسافر اکبر در تاریخ 96/06/04 با دستور جلسه ((سیستم ایکس)) و (( جشن اولین سالروز رهایی مسافر غلامرضا)) رأس ساعت 17 شروع بکار کرد.

خلاصه سخنان استاد:

استاد با تبریک به نگهبان جدید آقای امید اسدیان و خسته نباشید به جناب علی فروغی به خاطر 14 جلسه نگهبان متداوم قبل سخنان خود را در مورد دستور جلسه این هفته بنام سیستم ایکس و دستور جلسه دوم یک سال رهایی مسافر غلامرضا آغاز فرمودند:

سیستم ایکس یعنی یک‌بخشی که چند تا چیز وقتی در کنار هم قرار بگیرند و به کمک هم کاری را انجام بدهند به آن می‌گویند یک سیستم و ایکس هم به معنی ناشناخته چیزی که دقیقاً برای ما هنوز شناخته نیست و یا نشده است پس می‌شود یک سیستمی که هنوز برای ما ناشناخته می‌باشد و این عظمت انسان و ساختار بدن انسان را می‌رساند. 

بقول آقای مهندس بزرگ‌ترین کارخانه عظیم دنیا همین بدن ما است، جسم انسان کارخانه‌ای است که خودش به‌صورت خودکار کار خودش را انجام می‌دهد همین کارخانه‌ای که اگر دست یا پا بشکند خودش جوش می‌دهد و ما فقط مواد مناسب را به آن می‌رسانیم و خودش مابقی عملیات را انجام می‌دهد. این سیستم ناشناخته در بدن تمام انسان‌ها هست. اگر ما یک ساختمان بزرگ را در نظر بگیریم که چند تا ستون این ساختمان را نگه‌داشته است یعنی کلیه بار این ساختمان بر روی این ستون‌ها می‌باشد که بخواهیم مثال بزنیم سیستم ایکس هم مثل این ستون‌ها در بدن انسان عمل می‌کند؛ یعنی کلیه رفتار و کردار یا اینکه ما حالش راداریم یک کاری را انجام بدهیم یا حالش را نداریم یک کاری را انجام ندهیم. یا بقول خودمان یک‌وقت‌هایی باانرژی هستیم یا نیستیم یکی خلق و خویش خوب است و دیگری بد، تمام این موارد برمی‌گردد به سیستم ایکس هر شخص که خوب کار می‌کند یا نه به‌هم‌ریخته کار می‌کند استاندارد کار می‌کند یا غیراستاندارد کار می‌کند.

سیستم ایکس شامل تولیدکننده مواد شله افیونی کل بدن و سیستم ضد درد است یک سیستمی در بدن هست که کار تولید دینور فین، اندورفین، انکفالین را به عهده دارد و ما می‌توانیم به‌وسیله این مواد به زندگی ادامه بدهیم سرکار برویم، صحبت کنیم، بخندیم، گریه کنیم و... همه این‌ها بستگی به مواد شبه افیونی بدن ما دارد که تا الآن دوازده ماده‌ای که از آن تولید می‌شود شناخته‌اند که شامل اندورفین‌ها و انکفالین ها و ... می‌باشد که تمام این‌ها به‌طور طبیعی در بدن ما موجود هست که ما می‌توانیم به‌طور اتوماتیک تولید کنیم که بیشتر این مواد آرام‌بخش هستند مثلاً زمانی که انسان گریه می‌کند مقداری از این مواد آرام‌بخش توسط اشک انسان دردهان و یا بینی جذب بدن می‌شود و برای  همین است که بعد از گریه انسان احساس آرامش و سبکی می‌کند و یا زمانی که ما با چکش محکم به روی انگشتمان ضربه می‌زنیم ناخدا گاه انگشتمان را داخل دهانمان می‌کنیم تا آرام شود چون در بزاق دهان ما یک سری مواد هست که درد را تسکین می‌دهد یا خانم‌ها وقتی‌که زایمان انجام می‌دهند که دکترها می‌گویند افسردگی بعد از زایمان ولی افسردگی نیست، موقع که خانم‌ها باردار می‌شوند و قرار است که 9 ماه بار اضافه‌ای را حمل کنند این سیستم بیشتر فعالیت می‌کنند و مواد شبه افیونی بیشتری تولید می‌کند که بعد از زایمان این سیستم به حالت طبیعی خود برمی‌گردد و آن شخص دچار خماری می‌شود که به قول دکترها دچار افسردگی بعد از زایمان می‌شود و همین درمانی که کنگره 60 انجام می‌دهد به خاطر این هست که یک‌گوشه از این سیستم ایکس را شناخته و به آن پروبال داده است.

به دو طریق سیستم ایکس در بدن ما خراب می‌شود و به هم می‌ریزد یک روش به روش بی‌سیم و روش دیگر باسیم:

روش بی‌سیم:  افکار منفی، بدبینی، فکرهای بد و آن چیزی که ما به‌عنوان تفکر منفی از آن یاد می‌کنیم باعث می‌شود که سیستم ایکس درست‌کار نکند و به هم بریزد که درنهایت باعث بیماری‌های جسمی می‌شود.

روش باسیم:  مواد مخدر که همه ما از آن استفاده می‌کردیم، تنبلی، حرف گوش نکردن، تحرک نداشتن این‌ها نیز می‌تواند سیستم ایکس را به هم بریزد و بقول آقای مهندس اگر این سیستم درست‌کار نکند در بدن هر شخص باعث بیماری می‌شود و نیز در این پرسه درمانی که در کنگره توسط آقای مهندس بکار گرفته‌شده خیلی از بیماری‌ها همچون نازایی یا بزرگی پرستات و ... را درمان کرده است به این خاطر که سیستم ایکس کاملاً فعال‌شده و خوب کار می‌کند که درنتیجه باعث سالمی کامل انسان هست. انشا الله که همه ما بتوانیم این سیستم خودمان را سالم نگه‌داریم با خوراک و غذای مناسب و سالم.

و اما دستور جلسه دوم تولد یک سال رهایی مسافر غلامرضا:

مسافر غلامرضا جز آن دسته مسافرانی بود که در اول سفر اولش با راهنما کاملاً هماهنگ و روی ریتم بود و سفر کاملاً خوبی را انجام داد البته ناگفته نماند که غلامرضا مشکلات فراوانی داشت از چند بعد هم‌خانواده‌ای و هم‌شغلی و مالی.

یک‌پایش در بیمارستان بود و مشکلات دیگر او 33 سال شغل معلمی داشت و امروز هم تولدش با روز کارمند مصادف شده است پس دو تبریک به غلامرضا.

او با تمام مشکلاتی که داشت نه‌تنها در سفر اول بلکه در سفر دوم هم تاکنون حتی یک جلسه غیبت نداشته است و او همیشه قبل از ساعت 4.30 پشت در کنگره بوده و همیشه در قسمت‌های مختلف آماده خدمت کردن بوده است و هست و درنهایت در این لحظه برای مسافر غلامرضا آرزومند بهترین‌ها هستم و امیدوارم که غلامرضا را در جایگاه‌های بالاتری در حال خدمت ببینم.

صحبت‌های مسافر غلامرضا:

سلام دوستان غلامرضا هستم یک مسافر. در ابتدا خداوند را شاکرم که من هم توانستم در این جایگاه قرار بگیرم و برای تمام سفر اولی‌ها دعا می‌کنم که انشا الله آن‌ها هم بتوانند این جایگاه را حس کنند و در این جایگاه قرار بگیرند دوستان من هم بعد از اولین روزی که به کنگره آمدم برای مشکلاتی به وجود آمد. دقیقاً بعد از اولین روز فرزندم در باشگاه ورزشی دچار حادثه شد و از ناحیه صورت و فک دچار آسیب‌دیدگی شدیدی شد که حدود دو ماه مداوای او طول کشید هنوز مداوای فرزندم تمام نشده بود که مادرم تصادف کرد و روانه بیمارستان شد خیلی دوست دارم صحبت‌هایی که می‌کنم به‌اندازه‌ای برای سفر اولی‌ها مفید باشد زیرا که مسافرانی که در سفر دوم هستند خود نیمی از راه را سپری نموده‌اند.

من همیشه با تمام مشکلاتی که داشتم جلسات کنگره را می‌آمدم و تمام فرمان‌های راهنمایم را اجرا می‌کردم و همیشه برای خدمت کردن داوطلب بودم اما اذن خدمت کردن هنوز صادر نشده بود گویا ولی من دست‌بردار نبودم هر موقع که جلسه شروع می‌شد من به دبیر جلسه چسبیده بودم و به چشمان دبیر چشم می‌دوختم تا به من خدمت بدهد وقتی خدمت نمی‌داد برای جلسه بعد زودتر می‌آمدم وقتی‌که دبیر وارد کنگره می‌شد از همان‌دم در تا جلوی میز دبیر را رها نمی‌کردن تا خدمت بگیرم و برایم هم اصلاً مهم نبود که چه خدمتی انجام دهم از صندلی چیدن حاضر بودم تا ... چون باور کرده بودم که با خدمت کردن به یک انرژی مضاعفی دست پیدا می‌کنم که با هیچ‌چیز قابل جبران نیست و خوب به لطف خدا و دستان جناب مهندس سفر اولم را به پایان رساندم و الآن هم که در قسمت  OT و کلینیک مشغول خدمت هستم.

همیشه مراجعه‌کنندگان کلینیک را در آغوش می‌گیریم که هم آن‌ها به انرژی بالائی دست پیدا کنند و هم خودم و نکته آخر اینکه من برای اینکه بتوانم سفری موفق داشته باشم وادی چهاردهم را سرلوحه خودم قراردادم چراکه با عشق و محبت همه مشکلات به‌خوبی و به‌راحتی هم سهل می‌شود و هم حل با در آغوش گرفتن شخصی بدون هیچ توقع می‌توان به یک حال خوش و یک انرژی بسیار بالائی رسید که من به همه دوستان مخصوصاً سفر اولی‌ها پیشنهاد تجربه کردن این کار را می‌دهد و از همه شما دوستان کمال تشکر رادارم که در این مراسم شرکت کردید از راهنمای خوبم جناب امید طاووسی صمیمانه تشکر می‌کنم امیدوارم که روزی بتوانم زحمت‌های این بزرگوار را جبران کنم چراکه راهنماها خدمت‌کنندگان بی‌ادعای کنگره هستند و تمام تلاش خود را می‌کنند تا یک نفر از ظلمت به نور برسد. زبانم برای تشکر کردن از جناب مهندس و خانواده محترمشان قاصر است ولی با تمام وجود از بنیان کنگره 60 و خانواده محترمشان که تماماً خود را وقف رهایی اشخاص از دام اعتیاد نموده‌اند سپاس گذارم.

 

رهایی های این هفته:

 

تهیه گزارش: مسافر کامیار و مسافر محمدجواد
تایپ و ویراستاری مسافر نعیم 
تصویرگر مسافر امیر

ویژه ها

دیدگاه شما





0 دیدگاه

تاکنون نظری برای این مطلب ارسال نشده است .