English Version
English

مثلثی برای زندگی در زمین

مثلثی برای زندگی در زمین

یک سری از مفاهیم وجود دارند که هر شخصی در زندگی با آن‌ها سروکار دارد و شناخت و بینش هر فرد نسبت به آن مفاهیم، در کمیت و کیفیت فعالیت‌های او در زندگی تأثیرگذار است. در طول برخی از دروس جهان‌بینی و دستور جلسات سالیانه من با دیدگاه کنگره نسبت به این مفاهیم آشنا می‌شوم تا بتوانم در طول درمان و پس از آن، مسیر درستی را برای زندگی خود انتخاب کنم و به‌درستی احیا شوم. کار و تحصیل، ازجمله این مفاهیم هستند، که با افزوده شدن عبارت قدرت به آن‌ها، در متن یکی از دستور جلسات سالیانه کنگره 60 قرار دارند.

در کنگره برای رسیدن به رهایی و آرامش سه سفر مطرح‌شده است، از مصرف مواد تا قطع آن، از بی‌نیازی به مصرف مواد مخدر تا رسیدن به خود و از رسیدن به خود تا رسیدن به خالق خود؛ که برای رهایی از اعتیاد دو سفر الزامی است. کار و تحصیل و قدرت، ابزاری در سفر من هستند. سفری برای رها شدن از بندهای نیروهای تخریبی، سفری برای رسیدن به آرامش، برای رسیدن به نقطه‌ای که "دیگر مسئله‌ای برای من آن‌گونه عنوان مشکل مطرح نشود"، برای اینکه من روش حل مسئله را یاد بگیرم. در طول این مسیر من باید پله‌پله قدم بردارم و بدون گام اول، گام دوم میسر نمی‌شود.

برای یک بیمار مصرف‌کننده، اولین گام درمان و رهایی از بند اعتیاد و مصرف مواد مخدر است. به نظر من، یک مسافر سفر اول، بایستی اولویت و محور زندگی خود درمان اعتیاد در طول سفر اول قرار دهد و بقیه امور زندگی را با سفر خودتنظیم کند. چرا که اگر یک نفر درمان نشود، نه‌تنها کار و تحصیل که در ساده‌ترین امور زندگی روزمره هم دچار مشکل هست و خواهد شد. شاید در ظاهر در کار خود مشکلی نداشته باشد و حتی موفق هم باشد، اما به نظر من یا در آینده‌ای نزدیک با مشکلات متعدد و پیچیده مواجه خواهد شد و یا اینکه در صورت رهایی از این بند می‌تواند بسیار موفق‌تر باشد و چه بسا معنای موفقیت و آرامش واقعی را پس از رهایی بچشد. این یک قانون است که مصرف مواد مخدر شریک اختیار انسان مصرف‌کننده است و کسی که در اختیار خود شریک دارد، قطعاً در مقوله کار نمی‌تواند در مسیر درست موفق باشد.

البته در کنگره منعی برای کار کردن، تحصیل و مسائلی ازاین‌دست وجود ندارد. به گمانم کنگره اولین مرکزی باشد که برای درمان اعتیاد، هیچ‌گونه بستری شدن و یا تعطیلی امور جاری زندگی را مجاز نمی‌داند. برعکس، هر کس در طول درمان بایستی به کلیه کارهای خود برسد و به‌مرور فعالیت‌هایی را که به دلیل مصرف مواد به حالت رکود درامده است، دوباره بازیابی کند. اما با توجه به شرایط هر نفر در هنگام سفر، میزان تخریب و نوع کار وی، ممکن است راهنما شرایط خاصی را در مورد کار مسافر توصیه کند، که در این صورت اگر مسافر سفر اول به حرف راهنما گوش نسپارد، قطعاً در سفر خود ناموفق خواهد بود.

اما در سفر دوم، یکی از پیام‌های مهم کنگره، استحکام پایه‌های مالی است. در وادی یازدهم آمده است که وقتی اهریمن‌ها در قلمرو الله شورش کردند، تنها کسانی که توان مالی یا اندیشه بسیار داشتند می‌توانستند بمانند و در نبود این‌ها شکست از نیروهای تخریبی حتمی است. در کنار آن این پیام هم هست که مال بهر آسایش عمر است نه عمر بهر گرداوری مال. یکی از عواید کار، درامد مالی و امرارمعاش است، به‌علاوه در کار کردن یک‌سری از توانایی‌های من احیا می‌شود، بخشی از شخصیت من تکمیل و قدرتمند می‌شود، اعتمادبه‌نفس پیدا می‌کنم و آماده می‌شوم تا با افزایش ظرفیت، مسئولیت‌های متفاوتی را بپذیرم، یا به عبارتی بتوانم چند کار را با هماهنگی انجام دهم، پایه‌های مالی خود را استحکام ببخشم و در سفر دوم، یعنی دررسیدن به خود و رسیدن به آرامش گام‌های درستی را بردارم. به نظر من مهم‌ترین کاربرد آموزش‌های کنگره در این راستا برای من، یافتن خطوط تعادل و حرکت روی آن از لابه‌لای آموزش‌های کنگره است.

اما پیام مهم دیگر کنگره، استحکام پایه‌های علمی است. برای خود من یک‌زمانی به‌خصوص در اوایل ورود به کنگره، این اشتباه پیش‌آمده بود که علم یعنی علم کنگره، و سایر علوم یا ناقص و یا منحرف هستند. اما به‌مرورزمان با آموزش‌های کنگره و بخصوص از بین سخنان اساتید کنگره متوجه شدم که این تفکر من اشتباه بود. در جهان‌بینی کنگره من می‌آموزم که علوم از پی یکدیگر می‌آیند و یکدیگر را تکمیل می‌کنند. در کنگره من علم زندگی و قوانین کلی را یاد می‌گیرم، تا بتوانم خودم را پیدا کنم. اگر در این مسیر شناخت خود درست قدم بردارم، به یک سری توانایی‌ها و ناتوانی‌های خود پی می‌برم. در سخنان اساتید گفته می‌شود که انسان همه علوم را در خود دارد و باید آن‌ها را به یاد بیاورد، اگر این‌گونه باشد که هست، توانایی‌های من موقعی شکوفا می‌شود که بتوانم حل مسئله در راستای آن‌ها را یاد بگیرم، یعنی در راستای توانایی خود علم بیاموزم، یک نفر می‌تواند پزشک خوبی باشد، یک نفر مهندس درزمینهٔ های مختلف، یک نفر معمار، یکی هنرمند، یکی بازرگان، یکی نیروی بدنی خوبی دارد و ... هرکدام از این‌ها علم مخصوص به خود یا به زبان کنگره، دانایی خاص خود را دارد.

بنابراین به نظر من برای کسی که در مسیر شناخت خود قدم بر می‌دارد، تحصیل ابزاری است در جهت تکامل، به این معنی که با به دست آوردن دانایی خاص درزمینهٔ استعدادهایش، آن‌ها را شکوفا می‌کند. با آموزش‌های کنگره تازه راه و مسیر روبروی من برایم اندکی روشن می‌شود، تازه من به یک سری خواسته‌ها، توانایی‌ها و حس‌های خود پی می‌برم، هدف‌های بزرگ و کوچکی در یک راستا برای خود روشن می‌کنم و قطعاً برای قدم نهادن استوار در این راه، یکی از ابزار من تحصیل است.

اتفاقاً کار و تحصیل می‌تواند به هم ارتباط مستقیم داشته باشد، ممکن است یک نفر تحصیلات خود را رها کرده باشد، اما پس از سفر اول با ادامه تحصیل توانایی خود را برای کاری که انجام می‌دهد ارتقا دهد، و یا یک نفر در راستای کار خود علم مربوط به آن را یاد بگیرد، ممکن است یک نفر در جهت تحصیلات خود مشغول به کار شود، ممکن هم هست که کار و تحصیل مستقیماً باهم در ارتباط نباشد، اما به نظر من کار و تحصیل ابزاری هستند که یک مسافر می‌تواند در جهت تکامل مثلث شخصیت آسیب‌دیده خود از آن بهره بگیرد، به قولی در بسیاری از زمینه‌ها به‌فرمان عقل نزدیک شود. زیرا توان مالی، اندیشه و علم به انسان این توان را می‌دهد که خواسته‌های معقول خود را اجرا کند، در این راستا است که نفس به عقل در جهت درستی اعتماد می‌کنم، با حرکت در این راستا است که انسان توانایی انجام کارهای گوناگون را به دست می‌آورد.

درواقع قدرت به دست می‌آورد. مگر نه اینکه که قدرت توانایی انجام کارها است. آنچه من از آموزش‌های جهان‌بینی متوجه شده‌ام این است که قدرت اگر در ساختار درست و در راستای خواسته‌های معقول به دست بیاید، نشان از به دست آوردن سطح بالای انرژی است. کار و تحصیل می‌تواند انسان را در دستیابی به مسیر و ساختار درست قدرت یاری دهد. چرا که می‌تواند به انسان کمک کند تا نیروهای بیشتری از خود را در اختیار بگیرد.

به نظرم تحصیل و کار بخشی از فرایند آموزش و خدمت است و همان‌طور که در مسئولیت‌های من در زندگی به من قدرت می‌دهد، مانند بسیاری از مقوله‌ها می‌تواند مانند یک تیغ دو لبه باشد، یک محقق از تریاک مواد جدید مخدر و روش‌های جدیدی برای مصرف را ابداع می‌کند و یک نفر هم از دل مصرف تریاک درمان اعتیاد و بسیاری از بیماری‌ها را بیرون می‌کشد. یک نفر در کار خود روزانه سر چندین نفر کلاه می‌گذارد، هر روز در این مسیر پیشرفت می‌کند و به خیال خود مال جمع می‌کند، یک نفر هم از مسیر درست در کار خود به انسان‌ها خدمت می‌کند و برکت مالش هم هر روز بیشتر می‌شود، شاید کار و تحصیل بتواند در هر دو جهت تاریکی و روشنایی به انسان قدرت بدهد، که قطعاً یکی مخرب است و دیگری سازنده.

آموزش‌هایی که در کنگره می‌توانم از آن بهره بگیرم و موقعیت‌هایی که تحت عنوان خدمت در اختیار من قرار داده می‌شود، همه و همه فرصت‌هایی است تا بتوانم در درجه اول بیماری اعتیاد خود را با موفقیت درمان کنم، و پس از آن بتوانم خطوط مسیر زندگی خود را درست رسم کنم و ساختار زندگی خود را درست شکل دهم، طوری که تعادل و هماهنگی در تمامی امور زندگی من جاری باشد و به قول یکی از وادی‌ها خود زندگی کنم و بگذارم سایرین هم زندگی کنند.

 

نویسنده: مسافر امین حمله داری

ویژه ها

دیدگاه شما





0 دیدگاه

تاکنون نظری برای این مطلب ارسال نشده است .