وارد این حیات شدم که ده تا کیسه آرد ، دو ، سه تا شتر ، پنج ، شش تا گاو ، ده ، دوازده تا گوسفند رو نوش جان کنم؟یا آمده ام سربار دیگران باشم؟
خوب یا بد ، پاک یا گناهکار ، پیرو یا یاغی ، امیدوار یا ناامید ، شاد یا غمگین ، چه فرقی دارد ؟ ؟ همه اینها که چی ؟
خداوند حکیم است و هیچچیز را بیهوده خلق نکرده ، در وادی دوم آمده و آموختیم که هیچ مخلوقی جهت بیهودگی قدم به حیات نمینهد، هیچکدام از ما به هیچ نیستیم ، حتی اگر خود به هیچ فکر کنیم،پس هدفی وجود دارد و خداوند از آوردن ما به این دنیا هدفی داشته و مقصود آزار و اذیت مخلوقاتش نبوده است.
همانطور که همه میدانیم در عالم ذره ، عالمی که ذات هر چیز بهصورت ذرهای در محضر خدا حاضر شد،خداوند از همه سؤال کرد آیا قبول دارید که من رب شما هستم ؟ ( رب به معنی کسی که در همه حال وظیفه رشد و تربیت را به عهده دارد و خیر و صلاح مربوب را میخواهد) و پاسخ شنید بلی(قالوا بلی)و سپس عهد گرفته و پیمان بسته شد با همه موجودات،بهویژه انسان که قدرت اختیار هم دارد.
این پذیرش،بالطبع مسئولیت هم به همراه دارد،حال که میدانی من رب تو هستم مرا عبادت کن و از من پیروی کن اگر میخواهی سعادتمند شوی ، پس باید زمینهای فراهم میشد که آنچه پذیرفتهشده به عرصۀ ظهور برسد.
انسان باید به این کره خاکی میآمد که نشان دهد در سختی و آسانی و در غم و شادی فراموش نمیکند که کسی همواره ، همراه و همدم اوست ، باید نشان میداد به رب خود امید دارد ، در سختی باید نشان میداد که در خوشی ، کسی که از رگ گردن به او نزدیکتر است را فراموش نمیکند. باید نشان میداد اگر به موفقیتی رسید به خود غره نمیشود و فراموش نمیکند که رب اوست که او را یاری کرده ، باید انسانوار امتحان میشد تا باتحمل رنج و درد ، شکر داشتن نعمت، او را به مقامات والا برساند.
بیشک اگر در همان عالم میخواستیم بمانیم و با علم به ربانیت خدا بهترین عمل را نمودار میکردیم ولی در بوته آزمایش قرار نمیگرفتیم ثمری نداشت ، مانند شیطان که سالها بهترین عابد درگاه خدا بود ، اما وقتی زمان امتحان فرارسید جوهره وجودی خود را بروز داد. انسان هم در دنیا میتواند جوهره وجود خود را شکوفا کند،به انسان اختیار داده شد که انتخاب کند شقی ( تیرهبخت ) باشد یا سعادتمند؟
دنیا جای خوبی است چون فرصتی فراهم میشود که کمالات را با اختیار کسب کند و بهسوی معبود و رب خود با دستپر برگردد ، باید دانست که سختی ، رنج ، دوری و عذاب دنیا را قرارداد تا ما قدر شادی ، آسایش و عشق را بهتر بفهمیم .
مشکلات لعنت خدا نیستند فقط سفیدی را مقابل سیاهی گذاشته است ، او میخواهد به ما بیاموزد که بایستی برای رسیدن به سعادت ابدی ،که بالاترین مرحله عشق است، تاوان عاشقی پرداخت شود.
گر مرد رهی میان خون باید رفت ....
مسافر علی آشتیانی
تایپ : مسافر علی
ویرایش و تنظیم : مسافر احمد
نمایندگی پرستار کنگره 60
- تعداد بازدید از این مطلب :
2305