English Version
English

رهجوی مخلص؛ اولین سال رهایی مسافر محمودنوروزی

رهجوی مخلص؛ اولین سال رهایی مسافر محمودنوروزی

این جلسه چهارمین جلسه از دور شصتم کارگاه‌های آموزشی عمومی کنگره 60 ویژه مسافران و همسفران نمایندگی شادآباد با دستور جلسه وظایف ره‌جو با استادی آقای ایرج احمدی و نگهبانی آقای رضا نعیمی و دبیری آقای رضا استاجی رأس ساعت 17 آغاز به کار نمود در ضمن اولین سال رهایی آقای محمود نوروزی را جشن گرفتیم.

 

خلاصه سخنان استاد:

در رابطه با این دستور جلسه باید بگویم هر تازه‌واردی بعد از گذراندن سه جلسه باید سی دی وظایف رهجو را تهیه کند و آن را گوش دهد تا با وظایف خود آشنا شود و با قوانین و حرمت‌های کنگره آشنایی لازم را داشته باشد حرمت و قوانین کنگره مهم و ضروری است و در جلسات دو بار قرائت می‌شود.

تعریفی که از ره‌جو می‌توان ارائه داد رهجو یعنی جوینده راه، شخصی که می‌تواند از بین راه‌های متعدد بهترین راه را پیدا کند.

مثل دانشجو که خودش باید به دنبال فراگیری دانش باشد و کنکاش کند و یا دانش‌آموز که باید علم و دانش را در اختیار او قرارداد. به شخصی که قصد خروج از دام اعتیاد را دارد مسافر و سه سفر برای او در نظر گرفته‌شده است، سفر اول از مصرف مواد تا قطع آن، سفر دوم از رهایی تا رسیدن به خود، سفر سوم از رسیدن به خود تا قدرت مطلق ادامه دارد. باید به یک رهجو تازه‌وارد اطلاعات شود تا با قوانین آشنا شود، کنگره 60 راه درمان اعتیاد است و یک تازه‌وارد با دیدن افراد درمان شده ایمانش قوی می‌شود و حرکت در کنگره و حضور مستمر در لژیون و حس مشترک با افراد لژیون و فرمان‌بردار بودن و تسلیم امر راهنما بودن به رهایی و درمان شخص کمک بزرگی می‌نماید. در کنگره هر شخصی با انتخاب راهنما در هر منصبی که باشد رهجو است و باید تسلیم امر و فرمان راهنما باشد، مقام و منصب در کنگره کاربردی ندارد چون اگر داشت شخص به این حال‌وروز نمی‌افتاد. رهجو باید داروی جایگزین را بپذیرد و آموزش بگیرد و قوانین و حرمت کنگره را بداند.

سخنان استاد در مورد تولد آقا محمود:

دو سال قبل وارد کنگره شد و حال خوبی نداشت و چون آموزش نمی‌گرفت قوانین و حرمت‌ها را نمی‌دانست و جایگاه‌ها را نمی‌شناخت و با همه‌کس شوخی می‌کرد و به دلیل کارش که شیفتی بود نمی‌توانست مرتب در جلسات حضورداشته باشد. ولی کم‌کم آموزش پذیر شد قوانین را آموخت و جایگاه‌ها را پذیرفت و با گوش کردن و کاربردی کردن آموزش‌های کنگره به نتیجه و رهایی رسید و بعد از رهایی خدمت در کنگره را پذیرفت و در قسمت اوتی خدمت کرد و پتانسیل خوبی برای خدمت دارد.

اعلام سفر مسافر  محمود:

آنتی ایکس مصرفی شیره و تریاک به روش DST  با شربت اوتی مدت سفر اول 11 ماه و 7 روزبه راهنمایی آقای ایرج احمدی رهایی یک سال و 5 روز

آرزوی مسافر  محمود:

امیدوارم تمام مصرف‌کنندگان که از اعتیاد خود رنج می‌برند و در بیرون به دنبال راه و چاره می‌گردند با کنگره 60 و روش درمانی آن آشنا شوند.

آرزوی همسفر  الهام:

آرزو می‌کنم تمام سفر اولی‌ها که سفرشان طولانی شده خصوصاً مسافران خواهر لژیونی‌هایم به رهایی برسند و این جایگاه را تجربه نمایند.

سخنان مسافر  محمود:

در مورد زمان مصرف صحبت نمی‌کنم تخریب زیادی داشتم بیشترین تخریبم ازنظر شخصیتی بود چون تمام کسانی که در اطراف من بودند ترک می‌کردند و حال خوبی نداشتند من هیچ باور و اعتقادی به درمان و رهایی از اعتیاد نداشتم و با همسرم دچار مشکل جدی شدم وزندگی‌ام داشت از هم می‌پاشید و از طریق برادرم مسعود با کنگره آشنا شدم، حضورم در کنگره توفیق اجباری بود و به دلیل مساعد نبودن شرایط کاری حال‌وروز خوبی نداشتم همکارانم مصرف‌کننده نبودند ولی حالشان واقعاً خوب نبود و من با خودم می‌گفتم انسان‌های سالمی که رفتارشان به این‌گونه است خدا به داد مصرف‌کننده برسد آن‌ها چه حرف و آموزشی می‌توانند داشته باشند، تهیه مواد خیلی برایم آسان بود برای همین در ابتدا سفر خوبی نداشتم تهیه داروی درمان خیلی برایم سخت‌تر از تهیه مواد بود و چون در مسیر کنگره نبودم سفر خوبی نداشتم قدر راهنمایم را نمی‌دانستم، زمان گذشت و من در مسیر کنگره و آموزش‌هایش قرار گرفتم و فرمان‌بردار راهنمایم شدم هیچ‌وقت نمی‌توانم زحمات و گذشت های راهنمایم را جبران کنم، روز رهاییم پدر راهنمایم در بیمارستان بود و حال خوبی نداشت ولی آقای احمدی برای رهایی من به پارک آمد تا آخر عمر مدیون راهنمایم هستم و از تمام زحماتشان قدردانی می‌کنم از راهنمای همسفرم تشکر می‌کنم از جناب آقای مهندس و خانواده محترمشان تشکر می‌کنم خیلی از افراد در بیرون از کنگره سرگردان و به دنبال راه درمان هستند از آقای مهندس به خاطر کنگره و آموزش‌هایش سپاسگزارم. از مادرم تشکر می‌کنم از خانواده همسفرم تشکر می‌کنم که داماد حال خرابشان راتحمل کردند تا به درمان رسید. جای برادرم اینجا خالی است از تمام برادر لژیونی‌هایم تشکر می‌کنم از آقای امیر جرنگ که اینجا نیست ولی در سفر اول کمک بسیاری به من کرد و از تمام خدمتگزاران سپاسگزارم.

سخنان کمک راهنمای همسفر ، خانم صبا: من خیلی خوشحالم و خداوند را شاکرم که توانستم بار دیگر این جایگاه را تجربه کنم. هر تولد حاوی یک پیام است، این خانواده می‌توانست در آتش اعتیاد بسوزد و انسجام خودش را از دست بدهد و خدا را شکر می‌کنم که توانستند این انسجام وهم بستگی را حفظ کنند و به آرامش برسند. هیچ تقارنی تصادفی نیست و قطعاً آموزشی در آن هست، برای یک رهجو تسلیم بودن باارزش است چیزهایی که انسان را از تسلیم بودن بازمی‌دارد ناخالصی‌های وجودش است و معجزه گری زمانی اتفاق می‌افتد که انسان تسلیم می‌شود و خداوند خیرش را از طریق راهنما به رهجو القا می‌کند و زمانی که احساس کند کامل نیست و مدام تلاش و حرکت کند و اشتیاق به خوب بودن در درون اوست و  بهترین صفتی است که یک رهجو می‌تواند داشته باشد من از خانم الهام بابت اشتیاق و میل به دانستن و تلاششان تشکر می‌کنم امیدوارم به‌واسطه فرمان‌برداری و تسلیم بودن به جایگاه‌های بهتری برسد .

انسان وقتی خواسته‌اش قوی باشد خداوند راه را باز می‌کند خوشحالم که این خانواده در کنار هم هستند و به خانم الهام و مسافرشان آقای محمود تبریک میگویم و خدمت آقای احمدی تبریک میگویم و به ریحانه عزیز هم تبریک می‌گویم امیدوارم روزبه‌روز به حال خوششان افزوده شود.

 

سخنان همسفر الهام :

از همه شما حضار محترم سپاسگزارم که محفل ما را گرم کردید از آقای مهندس و خانواده محترمشان تشکر می‌کنم از ایجنت محترم شعبه، مرزبانان و تمام خدمتگزاران در کنگره تشکر می‌کنم، از مادر شوهرم تشکر می‌کنم که خیلی اذیتشان کردم. روزهای سختی داشتم نمی‌خواهم از گذشته صحبت کنم و شیرینی امروز را از بین ببرم، از زمانی که متوجه مصرف همسرم شدم مدام کنکاش می‌کردم دررفت و آمد هایش و کارهایش و حال خودم خراب می‌شد مصرفش در داخل ماشینش بود و نتیجهٔ کنجکاوی من حال خرابی خودم و زمانی که حال خودم خراب می‌شد حال خانوادهٔ همسرم را با گله و شکایت و نق زدن‌هایم خراب می‌کردم چند سال پیش از طریق تلویزیون که صحبت‌های آقای مهندس پخش می‌شد با کنگره آشنا شدم ولی نتوانستم همسرم را متقاعد کنم از طریق برادرش مسعود به کنگره آمدیم خدا را شکر می‌کنم که در کنگره هستیم شاید اگر زمانی که مسافرم پیشنهاد مصرف به من می‌داد و من قبول می‌کردم الآن هر دوتایمان در حال مصرف بودیم و سرنوشت دخترمان معلوم نبود خدا را شاکرم از این بابت که در کنگره حضور دارم، مسافرم دوستان مصرف‌کننده داشت همسرانشان این امر را پذیرفته بودند و برایشان مهم نبود ولی من نمی‌توانستم قبول کنم که همسرم مصرف‌کننده باشد زمانی که وارد کنگره شدیم و بعد از زمانی که مسافرم سفرش را آغاز کرد زندگی ما رنگ و رویی دیگر یافت و به آرامش رسیدیم از راهنمایم خانم صبا تشکر می‌کنم از آقای احمدی راهنمای مسافرم تشکر می‌کنم وامی‌دارم بهترین‌ها روزی‌شان شود.

 

تهیه گزارش:همسفر لیلا

 

ویژه ها

دیدگاه شما





0 دیدگاه

تاکنون نظری برای این مطلب ارسال نشده است .