جبهه نیروی مثبت و منفی

همه‌ی انسان‌ها می‌خواهند بدون تغییر ، تبدیل شوند ، مثلاً از یک آدم ضعیف تبدیل به یک آدم قوی بشوند. تغییر بایستی در صفات صورت بگیرد و هر چیزی که می‌خواهد تبدیل شود بایستی در آن تغییرات انجام شود ، زیرا هیچ ساختاری را نمی‌توان یک‌روزه عوض کرد ، بلکه بایستی تغییرات درگذر زمان و به‌تدریج انجام شود .

شکوفه‌ها با تغییرات تبدیل به میوه می‌شوند و بعد ترخیص می‌شوند. یعنی با تغییر و تبدیل کامل می‌شوند و سپس ترخیص می‌شوند یا یک سفر اولی در طی یازده ماه تغییر می‌کند و تبدیل می‌شود و سپس از سفر اول ترخیص می‌شود و وارد سفر دوم می‌شود . 

همه‌ی انسان‌ها در درون خود دونیمه دارند ، یکی قسمت روشنایی یا روح و دیگری تاریکی یا جن ، هر دو هم القائات خودشان را انجام می‌دهند .

با بیدار شدن تفکر ، نیروهای القاء ، احیاء و تحرک وارد عمل می‌شوند و به یاری فرد می‌آیند ، البته باید بتوان با نیروهای بازدارنده از قبیل جهل ، ترس ، منیت ، ناامیدی و ... مبارزه کرد ، زیرا این نیروها مانع حرکت و تغییر می‌شوند.

برای تغییر بایستی اول خودشناسی صورت بگیرد ، زیرا تا زمانی که ندانیم یا نپذیریم که صفات منفی داریم ، هیچ تغییری صورت نمی‌گیرد ، یعنی باید با خودمان روراست باشیم ، آن‌وقت می‌توانیم به تغییر آن صفات و تزکیه بپردازیم .

اگر بدانیم که هر چیزی بهایی و قیمتی دارد ، خیلی بهتر می‌توانیم به مکانیزم تأثیر یک صفت منفی روی خودمان پی ببریم ، مثلاً داشتن کینه که می‌خواهیم با آن حال چند نفر را جا بیاوریم ، خب قاعدتاً برای عصبانی کردن دیگران خودمان باید چند برابر آن‌ها عصبانی شویم و اثر نامطلوب آن‌ها  بر خود ما خواهد بود.

اگر می‌توانستیم بپذیریم که تمام انسان‌ها همیشه بهترین وجه و صورت خود را نشان می‌دهند ، آنگاه می‌توانستیم بهتر درکشان کنیم که هر چه هستند دیگر از آن بهتر نمی‌توانند باشند و این باعث می‌شد که آن‌ها را همان‌گونه که هستند ، بپذیریم ، این امر موجب می‌شود کینه‌ها از میان برداشته شوند .

نیروهای منفی ، قدرت القای بسیار قوی در زمین‌دارند ، این‌گونه نیست که نیروی منفی ، نیروی ضعیفی باشد . هر دونیرو هم مثبت و هم منفی  ، دائماً در حال ازدیاد نیروهای خود و قدرتمند کردن جبهه‌ی خود هستند و این‌گونه نیست که به‌راحتی اجازه دهند نیروهایشان خارج شوند .

هرکدام از نیروهای منفی و مثبت که در کنار هم باشند ، نیرویی القایش قوی‌تر و تأثیرگذارتر است که قوی‌تر باشد ، برای همین است که در سفر اول تأکید می‌شود که سفرا ولی‌ها باهم معاشرت نکنند ، چون صفات منفی خود را به یکدیگر القاء می‌کنند و هیچ‌کدام هم آن‌قدر قوی نیستند که تحت تأثیر هم قرار نگیرند .

به سمت هرکدام از جبهه‌های منفی یا مثبت که بخواهیم برویم بایستی بهایش را پرداخت نماییم . در طی سفر اول می‌شنویم که برخی افراد می‌گویند ، من تا سفرم را شروع کردم ، بی‌پولی و خیلی مشکلات بر سرم آوار شد ، این‌ها بازپرداختی است که برای ورود به مثبت‌ها بایستی پرداخته شود .

نگارنده: مسافر خانم ستاره