English Version
English

کارگاه های آموزشی کنگره60 ؛ نمایندگی آکادمی

کارگاه های آموزشی کنگره60 ؛ نمایندگی آکادمی

هشتمین جلسه از دوره بیست و دوم از سری کارگاه های آموزشی کنگره60 ویژه آقایان همسفر ، در نمایندگی آکادمی با دستور جلسه "شیشه و تخریب های آن روی من" با استادی آقای کامران رک و نگهبانی آقا مهیار و دبیری آقا حامد در روز پنجشنبه مورخ 94/04/11 راس ساعت 13:00 آغاز بکار نمود.

 

 

سخنان استاد :

یک جایی خداوند در کلام ا... میفرماید: ما شما را به واسطه اعمال دیگران امتحان میکنیم. قبل جلسه داشتم فکر میکردم شما وارد این امتحان شده اید و چقدر ما مسافران شما را اذیت کرده ایم. خدا قوتتان بدهد و ان شاء ا... در مسیر کنگره حرکت کنید. در این چند ساله که از ورود اولین افرادی که مصرف کننده شیشه بودند، میگذرد، آقای مهندس فرموده بودند که سونامی شیشه در راه است. نکته جالب اینکه کنگره حداقل 5000 مورد درمان شده دارد ولی متاسفانه هیچ جا اعتقادی به درمان ندارند و روشهای متعدد را دنبال میکنند و عوارض بدی دارد. شیشه در جنگ جهانی وارد شد تا سربازها مصرف کنند تا جنگاوری بهتری داشته باشند و  یا بیدار باشند.

 

 

وقتی آمفتامین کشف شد و بعد ها به شکل کریستالیزه درآمد که به شکل دانه های ریز نمک یا یخ خرد شده بود، شیشه مصرف درمانی داشت. همین الان پمادهایی است که برای باز شدن عروق بینی است و استفاده از این ماده به این شکل بود. همان طور که از هروئین برای درمان اسهال و از حشیش برای آسم استفاده میشد. کار به جایی رسید که به عنوان مخدر استفاده شد. ابتدای کار آن را به خلبان هایی میدادند که به آنها سامورایی میگفتند و هیچ عقلی نداشتند و هواپیما را پر از ماده منفجره میکردند تا آن را به هواپیمای دیگر بکوبند و از این کار هیچ ابایی نداشتند. جلوی خیلی از ما اگر یک مرغ بکشند، حالمان بد میشود، ولی  شیشه کاری میکند که  قتل و ... یک مسئله عادی باشد.

 

 

هیتلر در همان جنگ قرصی به سربازها میداد که ماده اصلی آن آمفتامین بود. هیتلری ها دیسیپلین خاصی داشتند. سیگاری ها، الکلی ها و مصرف کنندگان مواد را به درون خود راه نمیدادند و با این فکر که این قرص اعتیاد ندارد، این کار را میکردند. بعدها به شکلات تبدیل شد که لایه روی آن کریستال بود.

خیلی آدمها شیشه مصرف میکردند و مشکل خاصی هم نبوده، چون آگاهی نبوده و فکر میکردند چون مخدر نیست، اعتیاد ندارد. این موضوع به آشپزخانه های آسیای شرقی کشیده شد و با قیمت بالا وارد کشور شد.

مکانیزم این ماده خیلی جالب است. وقتی از سد خونی مغز میگذرد، به شدت دوپامین ترشح میکند. کسی که تریاک مصرف میکند، علاوه بر دوپامین مواد دیگری هم ترشح میشود و تخریب آن را تا حدود زیادی کمتر از شیشه میکند. چون فقط دوپامین ترشح میکند، شخص دچار اسکیزوفرنی میشود. میل جنسی فرد به شدت زیاد میشود. در سیستم سروتونین هم خلل وارد میکند و شخص دچار بدبینی میشود و فکر میکند کسی دنبالش است و... نمیتوان گفت پس از چه مدت فرد به این وضع دچار میشود ولی تخریب را وارد میکند.

 

 

من خودم ابتدای سال 80 با یک گروه از دوستان به مسافرت رفتیم و یکی از افراد لامپ را باز کرد و داخل آن را تمیز کرد و مقدا بسیار کمی شیشه در آن ریخت و من چون تا آن روز شیشه مصرف نکرده بودم، او را مسخره کردم. آن یک ذره را 20 نفری مصرف کردیم و تا صبح فوتبال بازی کردیم. وقتی به تهران آمدم به هر شکلی بود، شیشه تهیه کردم و نمیتوانستم مصرف کنم که با یکی از بچه ها مصرف کردم. من همه چی مصرف کردم ولی مخرب تر از شیشه ندیدم.

ابتدا نه مشکلی بود و نه توهمی. شب میرفتم بیلیارد و صبح میرفتم سر کار. از نظر مالی هم مشکلی نداشتم تا عوارض آن شروع شد. یک موقع من 9 صبح می آمدم سر کار تا 10 و از 10 تا 4 بعد از ظهر دستشویی یا یخچال را میشستم و تخریبهای دیگری که وجود داشت. تازه نامزد کرده بودم و به شدت شکاک شده بودم. همسرم مثلا قرار بود 11 صبح  به سر کارش برود و من از 10 شب قبل پشت یک درخت نزدیک خانه شان می ایستادم تا ببینم کی بیرون می آید. دنبال میکروفون بودم که در خانه شان کار بگذارم. هیچ اتفاقی نیفتاده بود و من مشکل درست میکردم و اهانت میکردم. با اعضای خانواده مان درگیری پیدا کردم و هنوز جای چاقویی که به سمت پدرم میخواستم بزنم، روی در خانه مان است. در مصرف شیشه من یکی از دوستان صمیمی ام را از دست دادم.
پسر عمه من تریاک مصرف میکرد که من شیشه را به او توصیه کردم و شب اول دچار توهمی شد که تا حالا ندیده بودم و از شب تا صبح به این فکرمیکردیم که اگر فوت کرد ،او را کجا بیندازیم. خدا رو شکر مصرف شیشه پایین آمده است. کنگره هم نشان داده که قابل درمان است.

ویژه ها

دیدگاه شما





0 دیدگاه

تاکنون نظری برای این مطلب ارسال نشده است .