English Version
This Site Is Available In English

بهره بردن از وادی ها

بهره بردن از وادی ها

نهمین جلسه از دوره سی‌ و دوم از سری کارگاه‌های آموزشی عمومی کنگرۀ 60؛ نمایندگی ارتش؛ با استادی مسافر پیمان، نگهبانی مسافر علی و دبیری مسافر میثم؛ با دستور جلسه "وادی سوم و تاثیر آن روی من" روز چهارشنبه 5 خردادماه 1400 ساعت 16:00 آغاز بکار کرد.

خلاصه سخنان استاد:

از نگهبان و دبیر محترم تشکر می‌کنم که به من فرصت خدمت در این جایگاه را دادند تا از آموزش‌های شما دوستان بهره‌مند شوم. دستور جلسه امروز وادی سوم و تأثیر آن روی من است. این دستور جلسه از من می‌خواهد که در ابتدا من بدانم که وادی سوم چه هست و در ادامه، چه تأثیری روی حیات کنگره‌ای و غیر کنگره‌ای من گذاشته است. من همیشه این تصور را دارم که اگر این وادی‌ها را روی کاغذ بنویسیم و به دست یک سفر اولی که تازه‌وارد کنگره ۶۰ شده است بدهیم و از او بخواهیم که آن‌ها را بچیند، درست به همین صورتی که امروز هست آن‌ها را خواهد چید؛ یعنی خیلی راحت می‌توان نتیجه گرفت که این‌ها در امتداد یکدیگر هستند.

در ابتدای ورودم به کنگره 60 با وادی اول روبرو شدم که می‌گفت: همه‌چیز با تفکر آغاز می‌شود و تو باید فکر کنی که برای چه آمده‌ای؟ و چه می‌خواهی؟ وقتی تفکر شروع شد کسانی که این وادی‌ها را طراحی کردند تصور کردند و به این نتیجه رسیدند که چه مشکلاتی قرار است در سر راه من سفر اولی قرار بگیرد پس به این نتیجه می‌رسند که من بعدازاین که تفکر می‌کنم به این نتیجه خواهم رسید که من بیهوده هستم، به درد چیزی نمی‌خورم، من زندگی خود را خراب کردم و به‌واسطه ورود در تاریکی‌ها هر آنچه بوده است را نابود کردم و در اینجا اولین حسی و در من به وجود می‌آید حس بیهودگی و بی‌مصرف بودن است.

پس وادی دوم می‌شویم که به من یادآور می‌شود که تو بیهوده نیستی. بعدازاین که من تفکر کردم و سپس در وادی دوم به این نتیجه رسیدم که بیهوده نیستم و پس اگر من انقدر آدم به‌دردبخوری هستم، حتماً ریشه مشکلات من درجایی دیگر بوده است و می‌گویم که طاسم را بد ریختند! و ازاین‌دست جملات که در وادی سوم آمده است که شاید ما خیلی از آن‌ها را در ذهن خود تصور کرده بودیم و با خود گفته بودیم. وادی سوم به من یادآور می‌شود که تمام موجودات هستی و تمام چیزهایی که چرخه هستی را به گردش درمی‌آورند خویشتن خویششان یا همان نفسشان مسئولیت تحقق خواسته‌هایشان را بر عهده دارد یعنی چه من خواسته معقول داشته باشم و یا خواسته نامعقول همه و همه مسئولیتش بر عهده خودم است و همه از خواست من ناشی شده‌اند. حالا با فهمیدن اینکه تمام تصمیمات و مشکلات بنا به خواست خودم بوده است باعث می‌شود که خودبه‌خود مسئولیت‌پذیر باشد.

درواقع این «خودکرده» است اما خودکرده در کنگره ۶۰ با بیرون از کنگره تفاوت دارد. بیرون ازاینجا می‌گویند خودکرده را تدبیر نیست اما ما در کنگره ۶۰ می‌گوییم خودکرده را تدبیر هست و خوبش هم هست به‌شرط اینکه خود را طلب کند و مسئولیتم را قبول کنم و به پشت سرم نگاه بکنم و ردی که به‌جای گذاشته‌ام را ببینم که همه اثرات جای پای من است. تمام این‌ها زمانی محقق می‌شود که من دچار حاشیه نشوم و در مسیر آموزش‌ها باشم چون اگر دچار حاشیه شوم به هزار و یک دلیل خواهم گفت: که هیچ‌کدام از این مشکلات بر عهده من نیست و دیگران دلیل به وجود آمدن این مشکلات هستند و یا این‌که: این تقدیر و سرنوشت من بود.

در دستور جلسات می‌بینیم که میگویند: وادی و تأثیر آن روی من درواقع وادی‌ها یک فرمت تئوری نیستند که من فقط آن‌ها را بخوانم و حفظ کنم و عبور کنم بلکه من باید توسط وادی‌ها توری پاهایم را روی این سنگ‌چین‌ها قرار دهم که شاسی زندگی من چه در حیاط کنگره‌ای را چه در حیات غیر کنگره‌ای همه، بر مبنای این وادی‌ها شکل بگیرند.

پیاده‌سازی و تنظیم: مسافر روزبه 
عکس: مسافر وحید

ویژه ها

دیدگاه شما





0 دیدگاه

تاکنون نظری برای این مطلب ارسال نشده است .