جلسه اول از دور اول سری کارگاههای آموزشی خصوصی ویژه همسفران آقا، کنگره ۶۰؛ شعبه شیخ بهایی؛ با استادی دیدهبان محترم مسافر اصغر، نگهبانی همسفر رحمان و دبیری همسفر محمدجواد با دستور جلسه «وظایف راهنما و رهجو» شنبه بیست و پنجم بهمن ماه ۱۳۹۹ ساعت ۱۶ آغاز به کار کرد.

در ابتدا خداوند را بسیار سپاسگزارم که امروز به من اجازه داده شد که در آغازی دیگر حضور پیدا کنم. این شروع بسیار مبارک و خوش یومن را خدمت آقای مهندس دژاکام تبریک عرض میکنم.
خوشحالم که این اتفاق بزرگ بالاخره در اصفهان با کمک و پیگیری همسفران آقا به انجام رسید و نمایندگی همسفران آقای اصفهان افتتاح شد. در اصفهانی که همیشه سرآمد همه جا هست از نظر مسافران و همسفران و مسافران خانم، تا قبل از این افتتاح یک خلأ وجود داشت که با این کار اصفهان تکمیل شد. امیدوارم همه عزیزانی که به آموزشهای کنگره نیاز دارند، به این مکان ورود پیدا کنند و از این آموزشها استفاده کنند. بنده امروز میخواهم چند دقیقهای در مورد این صحبت کنم که چرا آقای مهندس کلاس همسفران را شروع کردند و لازم دانستند که همسفران حتماً کلاس آموزشی داشته باشند. من معتقدم اگر ما این کلاسها و جلسات را قبل از اعتیاد داشتیم هرگز دچار این بیماری نمیشدیم.

همسفرانی که به کنگره میآیند و آموزش میگیرند به دیگران هم آموزش میدهند. همانطور که در سفر دوم پیش بینی شده است، از قطع مواد مخدر تا رسیدن به خود، این رسیدن فقط مختص به مسافران نیست؛ بلکه برای همسفران هم تعریف شده است. در حرمتهای کنگره داریم که میگوید: دروغگفتن، علیه شخصی سرزنش کردن و الفاظ ناشایست به کار بردن، ساختمانها و مجموعههای ضد ارزشی را درون انسان ایجاد میکند و یک شخص دچار اعتیاد و مشکلات دیگر میشود که موجب گمراه شدن از صراط مستقیم میشود و ساختارهای مختلفی ایجاد میکند که انسان را از رسیدن به فرمان عقل، منحرف میکند. ما برای جلوگیری از این اتفاق باید به سلاح دانایی مسلح باشیم. ما قبل از اعتیاد به نوعی همسفر بودیم و اگر آموزشها و دانایی اکنون را داشتیم هرگز دچار بیماری اعتیاد نشده بودیم. آموزشهای کنگره ۶۰ چه در داخل و چه در خارج، دامنه وسیعی دارد.

بنده خودم شخصاً معتقد هستم زمانی که من مسافر وارد کنگره میشوم اگر یک سیدی بنویسم، همسفر باید دو سیدی بنویسد و علتش این است که من سوختم ولی او نسوخته است. ما بعضاً میبینیم زمانی که یک نفر برای درمان به کنگره ۶۰ میآید و میگوید من تا کنون ترک نداشتهام، یکم مشکوک میشویم چون طعم کمپ، NA، ترک و سقوط آزاد را نچشیده است و کنگره به او طعم نمیدهد. وقتی به او میگویند ۱۱ ماه باید سفر کنی، او فریب میخورد و باز میگردد. بنده معتقد هستم که اگر آموزشهای کنگره از زبان یک نفر از شما به بیرون انتقال داده بشود برابر هزار نفر از مسافران است. چون اگر مسافر بخواهد آموزشهای داخل کنگره را به بیرون ببرد کسی باور نمیکند و می گویند چند تا بیمار بودند، ترک کردند و باز هم به سراغ مواد میروند. به قول آقای امین هر چقدر هم بگوئیم کنگره عالی است و درمان صورت گرفته است، چون خودمان درگیر بودهایم کسی باور نمیکند. ولی اگر یک همسفر بگوید برادر، پدر، فرزند یا دوست من در کنگره به درمان قطعی اعتیاد رسیده است باور میکنند. کار شما همسفران بسیار بزرگ و ارزشمند است، چون از نابود شدن یک خانواده و از رفتن یک شخص به سمت ضدارزشها جلوگیری میکنید و آموزشهای لازم را به شخص میدهید تا بتواند به طور صحیح زندگی کند. شما باید بهترین استفاده را از آموزشها بکنید و به دیگران هم ارائه بدهید. در این صورت است که زمانشناس میشوید و عشق به وجود میآید. قدر کارتان را بدانید؛ چون کاری بسیار ارزشمند دارید. ما آمدیم و یک کار اشتباه انجام دادهایم و شما به کمک ما آمدهاید تا جبران خطا کنیم. اگر قدر کار خودتان را ندانید باعث میشود که برای رفع تکلیف بیائید و این عشق را به وجود نمیآورد. در کنگره هم وقتی شخصی وارد کنگره میشود اول در پی راهنمای خود میباشد که ببیند آمده یا خیر. خود بنده همینطور بودم، زمانی که به کنگره میآمدم نگاه میکردم که راهنمایم آمده است یا خیر. که این خود دلگرمی و اطمینان بود.

من و شما باید از اهمیت کاری که انجام میدهیم آگاه باشیم. از من به شما نصیحت که هر روز در لژیون خود چند دقیقهای را در مورد اهمیت کار خود صحبت نمائید. چون کار پیامبران را انجام میدهید. پیامبران هم پیام الهی را ارائه میکردند و راه را نشان میدادند. شما هم دقیقاً مانند پیامبران هستید. مثل آقای مهندس که آمدند و راه خودمان را به خودمان نشان دادند. اگر قدر کارتان را بدانید اولویت اولتان کنگره میشود و آن زمان عشق به وجود میآید. بنده در این ده سال به خودم نشان دادم که اولویت اولم کنگره بود بعد خانه و خانواده و بسیار موفق بودم. من در کنگره آموزش گرفتم که مسئول خود و خانوادهام هستم نه هیچ کس دیگر و کار خودم را به درستی انجام بدهم. این حاصل آموزشهای کنگره به من میباشد. اگر بنده به مسئولیت و کار خودم رسیدگی کنم آن موقع برای دیگران هم خوب است و میتوانند استفاده کنند.

در سیدی بنیان بسیار زیبا گفته میشود که آقای مهندس به فرزندانشان بسیار سخت میگرفتند و این به خاطر خودشان بوده است. ولی متأسفانه بعضی از افراد درک نمیکنند و متوجه نمیشوند. متأسفانه قبل از این فکر میکردیم اگر ما کاری انجام میدهیم برای خودشان است و به نفعشان کارکردیم، ولی این اشتباه است. اکثر افرادی که در کنگره موفق هستند موفقیتشان را مدیون کنگره میباشند. انشالله ما بتوانیم بهخوبی و بهدرستی کار خود را انجام بدهیم. مانند زمانی که آقای مهندس آمدند و خودشان بهتنهایی درمان را آغاز کردند و سپس آقای حکیمی و آقای خدامی آمدند و بذری را در اصفهان نهادند. اکنون در این زمان به این جایگاه رسیدهایم و میتوانیم بهراحتی استفاده کنیم و امروز این موقعیت را به دست ما سپردند. اگر بتوانیم بهخوبی از آن استفاده کنیم به نفع خودمان است و برای آموزش و بهتر زندگی کردن خودمان استفاده میشود.

زمانی که این بذر به نهال تبدیل شود، نهال به درخت تبدیل شود و درخت به بار بنشیند میتوانیم از میوهاش استفاده کنیم. این وعده خداوند در قرآن کریم میباشد. امیدواریم از این مهلت و زمانی که در اختیار ما قرار داده است بهترین استفاده را داشته باشیم. در پایان باز هم عرض میکنم که این روز بسیار فرخنده و مبارک است و خدا را بسیار شاکر هستیم که این اتفاق بزرگ رخ داده است و امیدوارم که بتوانیم استفاده لازم، کافی و وافی را داشته باشیم. از این که به صحبتهای بنده گوش دادید از شما بسیار سپاسگزارم.
تایپ: همسفر محمد جواد
تنظیم: مسافر مصطفی
- تعداد بازدید از این مطلب :
1954