English Version
This Site Is Available In English

ز نیرو بود مرد را راستی

ز نیرو بود مرد را راستی

در کنگره ۶۰ بنا به فرمایش جناب مهندس ورزش فقط جهت سلامتی است و البته پیشگیری از بیماری‌ها و گرفتاری‌های جسمی در زمان میان‌سالی و پیری. انسان‌ها به‌گونه‌ای آفریده‌شده‌اند که باید مدام در حال تحرک باشند و به گفته جناب مهندس باید در روز به‌طور متوسط ۵۰۰۰ قدم راه بروند. با توجه به آلودگی هوای شهرها و سبک زندگی غلط امروزی و عدم حرکت و غذاهای خالی از فاکتورهای غذایی، همه دست‌به‌دست هم داده‌اند تا برای پیری‌مان روزهایی دردناک و خالی از امید و نشاط رقم بخورد؛ پس ورزش می‌کنیم که سلامت باشیم.

به‌طور علمی و تجربی ثابت‌شده که اگر یکی از اعضای بدن بنا به دلیلی از حرکت بازمانده و مدتی بدون استفاده و تحرک باشد، به‌مرورزمان عضلات و اعصاب آن عضو تحلیل رفته، لاغر شده و به‌تدریج از کار می‌افتد؛ چون مکانیک بدن طوری طراحی‌شده که در صورت عدم فعالیت، روبه‌زوال می‌رود. حتی یکی از معضلات اشخاصی که دچار فلج از ناحیه پا می‌شوند؛ ازکارافتادن کلیه و مشکلات عدیده گوارشی می‌باشد.

شگفتی آفرینش در همین نکته است که برخلاف مکانیک ساخت دست بشر، بدن موجودات زنده هرقدر بیشتر حرکت و کار کند آسیب کمتر و آمادگی بیشتری پیدا می‌کند و قوی‌تر، نیرومندتر و مستحکم‌تر خواهد شد؛ پس ورزش برای هر انسان خردمندی که خواهان آینده‌ای با سلامت جسم و روان است واجب می‌باشد؛ هرکسی در حد و توان خود.

به‌وفور دیده‌شده انسان‌هایی که ورزش را در زندگی خود به‌عنوان یکی از برنامه‌های اصلی گنجانده‌اند بسیار امید به زندگی دارند و طراوت و شادابی از سراپای وجودشان تراوش می‌کند حتی باوجود سن بالا. علت این حس و حال خوب و پرنشاط، ورزش مرتب و درنتیجه ورزش، ترشحات مواد افیونی بدن ازجمله اندورفین و دوپامین و سروتونین می‌باشد؛ چون زمانی که شخصی حرکت ورزشی انجام می‌دهد علاوه بر تحرک و فعالیت بدنی و ورزیدگی عضلات، سطح ترشح دوپامین و سروتونین در بدنش افزایش‌یافته و بانشاط‌تر و سرحال‌تر از قبل است و می‌تواند بهتر از هر زمان دیگر فکر کند و عملکرد بهتری در انجام کارهای خود داشته باشد؛ همچنین روحیه بهتر و انگیزه قوی‌تری را برای ادامه سفر در مسیر زندگی به‌دست می‌آورد چون به‌طور خلاصه، دوپامین و سروتونین تحریک‌کننده خوبی برای بهبود عملکرد انسان می‌باشند و این شخص، فردی است با امید به زندگی و هدفمند که تا سال‌های دور برای زندگی خود برنامه‌ها دارد چراکه «عقل سالم در بدن سالم است».

جسم ما و شهر وجودی ما نیاز به تحرک و پویایی دارد تا در باتلاق رکود و بی‌تحرکی دچار پوسیدگی و ویرانی و روزمرگی نشود.

ما زنده به آنیم که آرام نگیریم             موجیم که آسودگی ما عدم ماست

این شعر صائب تبریزی بیان‌کننده نیاز انسان چه در صور آشکار و چه در صور پنهان به تحرک و پویایی می‌باشد.

یا از قدیم بر سردر هر ورزشگاه و زورخانه‌ای این بیت زیبا از جناب فردوسی با خط خوش بر روی کاشی‌ها درخشیده که:

زنیرو بود مرد را راستی                  زسستی کژی زاید و کاستی

چراکه با ورزش، نیرویی مضاعف، هم جسمی و هم‌فکری در انسان ایجادشده و از هرگونه فرسودگی و ریزش جلوگیری می‌شود. ورزش کردن و رژیم غذایی مناسب از عواملی هستند که برافزایش میزان ترشح سروتونین در بدن تأثیر دارند. ورزش به بهبود خلق‌وخو و افزایش میزان اندورفین‌های بدن کمک می‌کند؛ ازاین‌رو موجب ایجاد حس شادی می‌شود.

و اما در کنگره ۶۰:  هدف از پیش گرفتن روش DST و شربت OT بیدار شدن و فعال شدن تدریجی چشمه‌های جوشان مواد شبه افیونی طبیعی بدن است و ورزش به این فرآیند کمک بسیار می‌کند. طبق آموزه‌های کنگره ۶۰، مثلث درمان، متشکل شده از سه ضلع: جسم _ روان_ جهان‌بینی.

بنا بر تجربیات علمی و اصولی، ورزش باعث سلامت جسم شده و درنتیجه تقویت جسم و واداشتن بدن به ترشح هورمون‌های سیستم ایکس، باعث تقویت روان می‌شود و درنتیجه این حرکت مثبت و جهت‌مند، جهان‌بینی انسان رو به رشد و در جهت مثبت قرار می‌گیرد. کل این پروسه، منجر به درمان بیماران و مسافران خواهد شد و روزبه‌روز وسعت این  مثلث افزایش خواهد داشت. این مثلث فقط مختص بیماران اعتیاد نیست و در کل زندگی همه انسان‌ها جاری است.

مسافران و همسفرانی که پس از مدت‌های مدید و بعضاً بالای ۲۰ سال گرفتاری دربند اعتیاد شروع به ورزش می‌کنند، مثل این است که تازه متولدشده‌اند و یا مثل انسان‌هایی هستند که برای اولین بار پا به یک سیاره جدید گذاشته‌اند با شرایط جوی و طبیعتی غریب.

کسی که سال‌ها در خود فرورفته بود و جز رسیدن به مواد افیونی فکر و اندیشه‌ای نداشته؛ یعنی همیشه یا خمار بوده و یا نشئه؛ به‌یک‌باره با ورود به فضای امن و پرتحرک و پویای کنگره، خود را درمی‌یابد. با ورود به حیطه ورزش و ارتباط با دوستانی که همه به‌نوعی از جنس خودش هستند ولی در مسیری روشن و هدفمند، احساس خوشی و سرحالی کرده و شاید در ضمیر ناخودآگاه خود به یاد بیاورد دوران کودکی و یا زمان قبل از اعتیاد را که چه پرنشاط و آزاد بوده.

 پذیرش از طرف دوستان و هم‌تیمی‌هایش که او را نه به خاطر لذتی کاذب و کوتاه‌مدت بلکه برای مقام و جایگاه انسانی خودش می‌خواهند و می‌پذیرند؛ به او انگیزه زندگی دوباره و رویش و پایش در جهت ساختن جهانی عاری از ترس و نگرانی و پوسیدگی می‌دهد و چه لذت‌بخش است برای همسفری که مسافر خود را در مسیر مثبت و روشن سلامتی همراهی می‌کند.

 من در پارک طالقانی بارها شاهد مادران و همسرانی بوده‌ام که تمام تن، چشم شده و با چه لذتی مسافران خود را دورادور تماشا می‌کردند؛ مثل دیدن اولین قدم‌های کودک نوپا که برای اولین بار روی پای خود ایستاده. وه! که چه عالمی دارد ایستادن و شروعی نو و با هر قدم، خیزشی به‌سوی آینده‌ای روشن.

 

نویسنده: همسفر شیرین از لژیون پنجم

همسفران نمایندگی لویی پاستور

 

ویژه ها

دیدگاه شما





0 دیدگاه

تاکنون نظری برای این مطلب ارسال نشده است .