English Version
English

مسئولیت درمان به عهده خود شماست

 مسئولیت درمان به عهده خود شماست

جلسه دوازدهم از دوره هیجدهم سری کارگاه‌های آموزشی عمومی ویژه مسافران و همسفران کنگره 60؛ نمایندگی اروند آبادان با دستور جلسه «وادی سوم و تأثیر آن روی من» با استادی کمک راهنما مسافر برزو ، نگهبانی مسافر ابراهیم و دبیری مسافر علی، پنجشنبه 29 آبان ماه 1399 ساعت 16 آغاز به کار کرد .

 

سخنان استاد :

از نگهبان جلسه آقا ابراهیم تشکر می‌کنم که اجازه دادند امروز در این جایگاه قرار بگیریم تا بتوانم خدمت بکنم و آموزش بگیرم. در مورد دستور جلسه امروز وادی سوم و تأثیر آن بر روی من» باید دانست هیچ موجودی به میزان خود انسان به خویشتن خویش فکر نمی‌کند.

در کنگره چهارده وادی داریم که این وادی‌ها راه درست زندگی کردن را به ما آموزش می‌دهند و ما به کمک این وادی‌ها می‌توانیم از مشکلاتمان عبور کنیم و درنهایت به آرامش برسیم. وادی‌ها از ارزش بالایی برخوردار هستند و کلمه وادی به معنی راه است، جناب مهندس می‌گویند شما نیاز نیست چهارده وادی‌ها را یاد بگیرید اگر کسی واقعاً وادی یک، دو، سه را خوب یاد بگیرد از هر نوع ضد ارزشی دوری می‌کند از هر نوع مشکلی می‌تواند رها بشود.

 

حالا برداشت من از وادی سوم و تأثیر آن روی من این است که وقتی‌که وارد کنگره شدم تا قبل از آن فکر می‌کردم دیگران باید مشکلات من را حل کند مشکلاتی را که در اثر مصرف مواد مخدر در من به وجود آمده است احساس می‌کردم که دیگران باید بیایند و کمک من کنند و دیگران هستند که باید این مشکلات را برای من حل کنند وقتی‌که من وارد کنگره شدم بدون اینکه متوجه شوم در آموزش‌ها و حرمت‌ها و مقررات کنگره این وادی‌ها را ذره‌ذره اجرا می‌کردم حالا یک تازه وارد وقتی‌که وارد کنگره می‌شود بدون اینکه خودش هم اطلاع داشته باشد از همان ابتدا وادی سوم را دارد شروع می‌کند به اجرا کردن شخصی که به کنگره می‌آید به او می‌گویند مسئولیت درمان شدن شما به عهده خود شماست شما خودتان باید مسئولیت درمانتان را به عهده بگیرید کنگره به شما کمک می‌کند راهنما هم راه را به شما نشان می‌دهد ولی درنهایت خود شخص است که باید درمان را انجام بدهد حتی راهنما در کنگره ۶۰ مثل NGOهای دیگر نیست یک راهنما نمی‌تواند با رهجو تماس بگیرد یا رهجو مشکلی دارد راهنما نمی‌تواند به منزل رهجو برود و دعوتش کند به یکجایی و با او صحبت کند اصلاً چنین چیزی نیست چون رهجو باید یاد بگیرد که مشکل خودش را خودش حل کند یک سفر اولی وقتی وارد لژیون می‌شود خیلی سؤال دارد و سؤال می‌کند و راهنمایش می‌گوید صبر کن و ذره‌ذره وقتی آموزش‌ها را می‌گیرد و سی دی‌ها را کار می‌کند در این آموزش‌ها راه، حل کردن مشکلاتش را یاد می‌گیرد وقتی یک سفر اول می‌آید به او می‌گویند شما خودتان باید پیگیر نامه دارو باشید و خودتان باید بروید کلینیک و دارو بگیرید اگر داروی خودش را گرفت می‌تواند استفاده کند و اگر یک جلسه نرفت دارو تهیه کند تا یک هفته دارو ندارد حالا ما در خود شعبه دیده‌ایم که دوستانی که می‌آیند به آن‌ها می‌گوییم روز یکشنبه ساعت ۳ باید اینجا حضور داشته باشید برای مشاوره OT یکسری بود که اوایل یک نفر مثلاً یک ساعت دیر می‌آمد و می‌گفتیم که شاید مشکلی برایش پیش آمده و نتوانسته است سروقت بیاید و روی حساب اینکه می‌خواستند به آن شخص کمک کنند مشاوره‌اش می‌کردند یا اینکه شخص نمی‌آمد نامه دارویش را بگیرد و یک‌جوری به او می‌رساندند این کارها باعث می‌شد شخص اصلاً به درمان نرسد چون شخص فکر می‌کرد چون آمده است اینجا درمان شود باید همه به او کمک کنند نمی‌داند که کمک کردن این است که خودش باید به خودش متکی باشد، ولی پیش‌آمده اشخاصی حتی ۵ دقیقه دیرتر آمده بودند و به آن‌ها گفتند که شما دیر آمده‌اید و نمی‌توانید مشاوره شوید باید یک هفته دیگر تشریف بیاورید که مشاوره شوید این کار سبب می‌شود که از همان ابتدا برای فرد ساختاری شکل بگیرد که اینجا نظم دارد و برای اینکه یک شخص بتواند اعتیادش را درمان کند اولین اتفاقی که باید در زندگی‌اش بیفتد این است که باید نظم داشته باشد چون مواد مخدر اولین چیزی که از شخص می‌گیرد نظم است وقتی‌که نظم را از شخص گرفت بعد ذره‌ذره حتی اعتمادبه‌نفس هم از بین می‌رود می‌بینیم که یک مصرف‌کننده روز بعد مصرف دیر سرکار خودش حاضر می‌شود می‌خواهد سروقت به محل کار برود نمی‌تواند می‌خواهد سروقت بخوابد نمی‌تواند و کارهای روزمره‌اش بی‌نظم می‌شود و اختیار از دستش خارج می‌شود.

 
 
حالا شخصی که وارد این سفر می‌شود اگر به خودش متکی شد و روی خودش حساب کرد قطعاً این شخص درمان می‌شود ولی کسی که انتظار داشته باشد از دیگران که بیایند مشکلش را حل کنند درمان نمی‌شود. از این وادی آن چیزی که من برداشت کردم و این وادی به من کمک کرد این بود که من باید بپذیرم که خودم باعث‌وبانی این مشکلاتی که دارم هستم که در رأس آن‌ها اعتیاد است و هیچ‌کس دیگر، در اعتیاد من مقصر نیست چون اگر فلان شخص یک‌بار به من مواد تعارف کرد و من استفاده کردم ولی خودم خواستم و آن شخص اسلحه روی سر من نگذاشته بود که مصرف کنم یک‌بار یا به من داد ولی خودم می‌توانستم دیگر مصرف نکنم حالا مصرف‌کننده شدم و کسی که مصرف کننده می‌شود خربزه خورده است باید پای لرزش هم بنشیند یک اشتباهی مرتکب شده است باید تاوانش را بپردازد تاوانش این است که باید بیاید اینجا و تابع قوانین باشد و حرف‌های راهنمایش را گوش دهد تابه درمان برسد. در اجرای وادی سوم برای یک سفر اولی بهترین چیز این است که روی خودش حساب کند برای درمانش اگر انتظار داشته باشد خانواده یا همسفرش صبح بیدارش کند و دارو به او بدهد یا منت بگذارد بر سر خانواده‌اش که من به خاطر شما می‌روم برای درمان اعتیاد این درمان اصلاً بدرد نمی‌خورد شاید به قطع مصرف هم برسد ولی بعد با کوچک‌ترین مشکلی همه آن ساختار به هم می‌ریزد و همه‌چیز نابود می‌شود.
 

 

من اگر در سفر اول هستم باید سعی کنم روی پای خودم بایستم و به خودم متکی باشم حالا در بحث کنگره این مطالب هست بیرون کنگره همین است مهندس می‌گوید یک کودک تا زمانی که زمین می‌خورد و دستش را می‌گیرند و بلندش می‌کنند این کودک راه رفتن و روی پای خود ایستادن را یاد نمی‌گیرد ولی وقتی کودک زمین می‌خورد بگویند که خودت باید بلند شوی وقتی تلاش کرد و از زمین بلند شدن را یاد گرفت این دیگر از زمین بلند شدن را یاد گرفته است یعنی هرچقدر هم زمین بخورد باز می‌تواند بلند شود حالا بیرون کنگره هم این وادی سوم را آن‌هایی که اجرا می‌کنند می‌توانند موفق باشند و آن‌هایی که نمی‌توانند اجرا کنند همیشه درگیر مشکلات هستند. در مورد بحث کرونا هم بخواهم بگویم، مهندس در سی‌دی‌های جدید و دستور جلسات هفتگی اشاره‌ای به مسئله کرونا می‌کند و می‌گوید برای کرونا نیاز نیست دنبال راه درمانش در آسمان‌ها باشید خیلی ساده است شما اگر بتوانید آب‌نمک یا آب گرم مرتب قرقره کنید و D.SAP مصرف کنید کرونا نمی‌گیرد.

حالا اگر کسی کرونا گرفت یک سری دستورالعمل‌هایی هست در کنگره که ما این را برای اعضای کنگره میگوییم که D.SAP بخورند و یا سرکه سیب استفاده کنند حالا کسانی بوده‌اند خودشان کنگره‌ای بودند و خانواده‌هایشان همه درگیر کرونا شده بودند و همه D.SAP استفاده کرده بودند، بخور کردند و دستوراتی که مهندس گفته بود را اجرا کردند و در خانواده یک نفر گفته که من این را نمی‌خواهم این را قبول ندارم یا بوی خوبی ندارد و خیلی راحت آن شخص فوت شده است.

 
 
 

در اینجا آن شخص خودش باید به فکر خودش می‌بود وقتی به فکر خودش نباشد خانواده می‌توانند فقط یک اشاره‌ای به او بکنند یا اینکه یک یادآوری یا راهنمایی کنند ولی بایستی خود شخص خودش آن نکات را رعایت کند. درآور این را بگویم که در کنگره این وادی مثل جریان آن شخصی است که می‌رفت به یک فقیر هر شب یک ماهی می‌داد و کمکش می‌کرد وان شخص فقیر منتظر می‌ماند تا شب دیگر دوباره ماهی برایش بیاورند ولی وقتی‌که به او ماهی گیری یاد می‌دهد دیگر این شخص نیاز ندارد کسی به او ماهی بدهد خودش می‌رود ماهیگیری می‌کند.

 

 
 
 
 
 
 

عکاس: مسافر سعید

تایپ: مسافر سینا

تهیه و تنظیم: مسافر عبدالله

 

ویژه ها

دیدگاه شما





0 دیدگاه

تاکنون نظری برای این مطلب ارسال نشده است .