زمانی بود که همسفر خانم اکرم آرزو داشت مسافرش از دام اعتیاد رهاشده و آرامش به خانواده برگردد. مسافرش بارها توسط چند راهنما، پیام کنگره را دریافت کرده بود ولی هر بار بعد از ورود به کنگره، از ادامه مسیر سرباز میزد. روزی، به لطف خداوند، اذن ورود او به کنگره صادر شد و مسافرش، قصد ادامه مسیر تا رهایی کامل کرد. آخرین آنتی ایکس مصرفی او، شیره خوراکی بود و با 20 سال تخریب وارد کنگره شد. از همسفر خود، خانم اکرم، درخواست کرد تا در طی این طریق، یاریش کند. خانم اکرم، در ابتدا ایمان چندانی به روش کنگره نداشت، ولی به خواست خدا و یاری کمک راهنمای تازه واردین، خانم وجیهه، به این مسیر امیدوار شد و تصمیم گرفت که مسافر خود را در این مسیر، یاری کند. کمی بعد، به این نتیجه رسیدند که ورود به کنگره تنها برای رهایی مسافرش نبوده و نیست بلکه خود نیز با گرفتن آموزشهای ثمربخش کنگره، به آسایشی عجیب دستیافته است. با همراهی کمک راهنمای گرامی مسافرش، جناب آقای مجید فروغی و کمک راهنمای محترم خودش، خانم فاطمه از لژیون دوم، سفر خود را شروع کرد و روش درمان مسافرش D.S.T و با استفاده از داروی شفابخش OT بوده است. اکنون به لطف خداوند و آموزشهای کنگره، 2 ماه و 13 روز است که رهاشده است و در ادامه، مسافرش، سفرش را برای رهایی از مصرف سیگار آغاز کرد. با توجه به دستور جلسه «سیگار»، گفتوگویی با همسفر اکرم ترتیب دادیم که در ادامه میخوانید:
چه اتفاقاتی باعث شد که مسئله سیگار کشیدن اعضای کنگره 60 توسط جناب مهندس، مورد بازبینی قرار گیرد و بهطورجدی برای درمان سیگار اقدام کنند؟
هنگامیکه آقای مهندس در کنگره، اقدام به درمان اعتیاد کردند، خود نیز سیگار مصرف میکردند و در فکر ترک سیگار نبودند تا زمانی که یک روز در دفترشان با شخصی برخورد کردند که مصرفکننده کریستال و دچار توهم بود. آقای مهندس دچار استرس کوچکی شده و بعد از گذشت مدتزمانی، تقریباً 30 دقیقه، احساس کرد که بدنش عرق سردی کرده و توان حرکت ندارد. ایشان بیهوش بودند که به بیمارستان رسیدند. آقای مهندس سکته کرده بودند. بعد از بستری شدن در بیمارستان، از پزشکان درخواست مصرف سیگار کردند. به ایشان گفته شد که اجازه مصرف سیگار ندارند. آقای مهندس با وجود اینکه در آی سی یو بستری بودند، برای مصرف سیگار، پافشاری کردند. مجدداً به ایشان گفته شد که با این وضعیت نمیتوانند سیگار مصرف کنند. آقای مهندس در همان زمان به فکر فرو میروند که همانطور که درمان اعتیاد را از طریق تیپر کردن تریاک خوراکی انجام دادند، سیگار را نیز از طریق تیپر کردن نیکوتین خوراکی درمان کنند. بعد از مشورت با پزشکان و تأیید شدن این روش توسط آنها، درمان مصرف سیگار با استفاده از آدامس نیکوتین آغاز شد.
چگونه از متد D.S.T برای درمان اعتیاد به نیکوتین در کنگره 60 استفاده میشود؟
در ابتدا، باید تعداد سیگار مصرفی فرد در طول روز بررسی شود. بهطور مثال، فردی 20 نخ سیگار در طول روز، مصرف میکند. روی هر سیگار، مقدار نیکوتین موجود در آن نوشتهشده است. بهعنوان نمونه، روی یک سیگار مقدار نیم میلیگرم نوشتهشده است. اگر آن شخص، در روز 20 نخ سیگار مصرف کند، عدد 20 را در نیم، ضرب میکنند. حاصل، 10 میلیگرم میشود. پس آن فرد در روز 10 میلیگرم نیکوتین مصرف میکند. گام بعدی، تبدیل نیکوتین کشیدنی به خوراکی است. بررسی میکنیم که بهطور مثال، آدامس نیکوتین که دارای نیکوتین خوراکی است، دارای چند میلیگرم نیکوتین است؟
برخی آدامسها 2 میلیگرم نیکوتین دارند. پس اگر فرد، پنج آدامس دو میلیگرمی مصرف کند، برابر با همان مقدار نیکوتین کشیدنی خود، یعنی 10 میلیگرم خواهد بود. سپس، هرکدام از آدامسهای نیکوتین را بر 4 تقسیم میکنند. حاصل، نیم میلیگرم میشود؛ بنابراین، زمانی که شخص بخواهد سیگار مصرف کند، یکی از این آدامسها را استفاده میکند.
لازم به ذکر است که در ابتدا، شخص باید 3 ماه، بیوقفه این کار را انجام داده و مقدار آن را کم نکند.
بعد از پایان 3 ماه، این آدامس را تیپر میکنند؛ یعنی 10 میلیگرم را در هشتدهم ضرب میکنند و هر 21 روز این کار را تکرار میکنند و مقدار نیکوتین خوراکی را آهسته آهسته، کاهش میدهند. مقدار نیکوتین خوراکی هر مرتبه کم میشود تا انشاءالله ظرف مدت 10 ماه، فرد به درمان سیگار دست یابد.

برخی افراد اعتقاددارند که خداوند نباید نیروها و عوامل منفی مانند مواد مخدر را خلق میکرد. به نظر شما، آیا این عقیده صحیح است؟
همانطور که میدانید، مواد مخدر علاوه بر مضرات، دارای مزایایی نیز است. از مواد مخدر در علم پزشکی برای ساخت داروهای آرامبخش استفاده میشود. همچنین، با نگاه کردن به طبیعت به این نکته خواهیم رسید که حتی در مصرف مواد غذایی نیز باید دقت لازم را داشته باشیم. اگر از آنها درست استفاده کنیم، باعث حفظ سلامتی ما و در غیر این صورت، باعث بروز انواع بیماریهای میشود. لازم به ذکر است، خداوند، در کنار خلق نیروهای منفی، به انسان نعمت اختیار را هدیه داد. پروردگار، دو راه تقوی و فجور را به ما نشان داد که ما خود، پیمایش در آن مسیر را با تفکری مناسب انتخاب کنیم. زمانی که دشمنی نباشد، دوستی معنا پیدا نمیکند. هنگامیکه واژه قهر وجود نداشته باشد، واژه زیبای آشتی رنگ خواهد باخت.
وجود این تضادها به زندگی ما، لباسی از جنس معنا خواهد پوشاند.
یکی از موانع سفر در سفر دوم، حسهای منفی است. آیا سیگار میتواند خطری برای کسی باشد که اعتیاد مواد مخدر خود را درمان کرده و در سفر دوم قرارگرفته است؟ اگر تجربهای دارید بیان کنید.
بله... همانطور که میدانیم، وجود حسهای منفی در سفر دوم، میتواند سلامت سفر مسافر را تهدید کند و حتی در مواردی، باعث تخریب سفر ایشان شود. یکی از مواردی که خود، باعث بروز حسهای منفی در مسافر میشود، استفاده کردن از سیگار است. اگر مصرف آن تحت درمان قرار بگیرد و ازنظر جسم، روان و جهانبینی بهبود یابد، میتواند مسیری امن و بدون تخریب را جهت رسیدن به رهایی برای مسافر ما رهنمون باشد.
به نظر شما، برای رسیدن به درمان مواد مخدر مانند سیگار، باید کدام ابعاد انسان درمان شوند؟ از مضرات و تخریبهایی که سیگار در زندگی شما به وجود آورده بود، برایمان بازگو کنید.
طبق فرمایش آقای مهندس باید جهانبینی، جسم و روان فرد درمان شود. در مورد جهانبینی، آقای مهندس فرمودند: اگر انسان مانند درختی باشد، جهانبینی او مانند ریشه است، جسم او مانند تنه و شاخ و برگها را روان میتوان نامید. وقتی ریشه درخت سالم باشد، تنه و شاخ و برگ آنهم سالم میماند. به این معنا که اگر اندیشه و فکر فرد سالم و درست باشد، مسلماً فرد از جسم سالم و به دنبال آن، از روانی سالم برخوردار خواهد بود. پس باید این سه ضلع با یکدیگر اصلاح شوند.
در مورد تجربه مسافر خود باید بگویم که مصرف سیگار در زندگی ما ضرر و زیان بسیاری را به همراه داشت.
مسافر من با مصرف سیگار، ریههای خود را نابود کرده بود. این نابودی، دامن خانواده مرا نیز گرفته بود و بقیه افراد خانواده در معرض ابتلا به مشکل تنفسی قرارگرفته بودند. مصرف سیگار همسرم، بیش از همه، دخترم را آزار میداد. این مسئله برای او ناخوش آیند و آزاردهنده بود و مدام بر سر این موضوع با پدر خود بحث داشت. مخصوصاً اعتراض میکرد که چرا داخل منزل مصرف میکند. دوست نداشت که پدرش در برابر دیگران، سیگار به دست گیرد. این اختلافها بین پدر و دختر، بسیار بالاگرفته بود. الحمدالله، زمانی که مسافرم درمان شد، این رابطه بهبود چشمگیری یافت. بسیار خوشحالم که این اتفاق افتاد و مسافرم درمان را آغاز نمود. خداوند مهربان را بسیار شاکرم.

از تغییراتی که بعد از درمان سیگار در زندگی شما به وجود آمد، برایمان بیان کنید.
مهمترین هدف و دغدغه من، ترمیم دیدگاه فرزندانم نسبت به پدرشان بعد از درمان مصرف سیگار بود. مسافرم، تکیهگاهشان شده بود و رابطهای صمیمانه و لذتبخش بین دختر و همسرم برقرار شد. از طرف دیگر، خواب مسافر منبعد از درمانش، بسیار خوب شد. مسافرم رفتار، روحیه و حتی رنگ چهره بهتر و اعتماد بهنفس بالاتری پیدا کردند. من بابت تمام موارد مذکور، احساس شعف دارم و از خداوند و کنگره 60 بسیار متشکرم.
یکی از ابعادی که باید برای ترک سیگار روی آن تمرکز کرد، بعد جسم است. طبق آموزشهای کنگره، چند روش برای درمان جسم در مقوله سیگار وجود دارد؟ کدام روش بیشتر مورد تأیید کنگره 60 است؟
روشهای متفاوتی برای رسیدن به این مهم وجود دارد؛ مانند استفاده از قرصها یا کپسولهای نیکوتین دار. ولی بهترین روش، همان روش استفاده از آدامس نیکوتین دار است؛ زیرا راحت در دسترس است و حتی میتوان مقدار نیکوتین را بر اساس مصرف سیگار فرد، با تقسیم کردن آدامس، کنترل و مصرف کرد تا فرد، آن میزان نیکوتین لازم را دریافت کند؛ اما در قرصها این تقسیمبندی امکانپذیر نیست.
آیا فردی که با استفاده از روش D.S.T، مصرف مواد مخدر خود را درمان کرده است و هنوز سیگار مصرف میکند، به درمان کامل رسیده است؟
خیر. ازنظر کنگره 60 تا زمانی که فرد مصرف سیگار خود را درمان نکند، مراحل درمان او کامل انجامنشده است؛ یعنی با کامل کردن درمان سیگار، درمان اعتیاد نیز کامل میشود.
و حرف آخر...
در پایان، از تمام خدمتگزاران سایت که پیام کنگره را به اطلاع همه عزیزانی که خواستار رهایی خود یا مسافرانشان هستند؛ میرسانند، سپاسگزاری میکنم. از خداوند متعال برای آقای مهندس و خانواده محترم ایشان، کمک راهنمای محترم مسافرم و کمک راهنمای گرامی خودم، بهترینها را آرزومندم. امیدوارم که اذن لازم از سوی خداوند متعال برای تمام افرادی که خواستار رهایی از دام اعتیاد هستند، صادر شود. رهایی که به دنبال خود، شادی، صفا و آرامشی وصفناپذیر به همراه خواهد داشت. حس من قابل توصیف نیست.
آموزشهای کنگره به من کمک کرد تا شناخت بهتری نسبت به خود به دست آورم. همچنین، سعی میکنم که عیوب خود را بهتر شناخته و آنها را برطرف کنم. درصورتیکه درگذشته، بیشتر به زندگی دیگران توجه میکردم.
امیدوارم که همه بتوانند احساس مرا تجربه کنند. همچنین، امیدوارم بتوانم روزی از خدمتگزاران کنگره باشم و بتوانم مطالب تأثیرگذار کنگره را به دیگران آموزش دهم تا آنها هم بتوانند به احساسی که من رسیدهام، دست یابند.
- تعداد بازدید از این مطلب :
1064