English Version
This Site Is Available In English

عقل؛ فرمانروای شهر وجودی

عقل؛ فرمانروای شهر وجودی

خلاصه سخنان استاد:

در پی مطالعاتی که داشتم تصمیم گرفتم در این‌ مبحث از صحبت‌های استاد امین بهره‌برداری کنم؛ استاد می‌فرمایند اگر ما بتوانیم مفهوم یک مطلب را دقیق و صحیح تعریف کنیم بعدازآن حرف‌های ما حرف حساب است چون از یک محاسبه پیروی می‌کند که به این مسئله روش علمی گفته می‌شود، روش علمی یعنی؛ مثلاً برای تهیه بستنی از موادی مثل شیر و خامه و یخ و گلاب استفاده می‌کنیم که روشی دقیق و حساب‌شده است که می‌شود همان روش علمی درست کردن بستنی. تعریف علم یعنی استفاده از هر روشی که سه مرحله تغییر، تبدیل و ترخیص را اجرا کند، ما برای چه به کنگره می‌آییم؟ برای اینکه در ما تغییر و تبدیل و ترخیص صورت بگیرد این می‌شود علم کنگره.

هر چیزی که در حال سکون است نیازی به علم ندارد ولی هر چیزی که در حال حرکت است نیاز به علم دارد، یک فرد مصرف‌کننده یا فرد غیر مصرف‌کننده که با افکار منفی و گفتار منفی در شهر وجودی خودش و اطرافیانش تخریب به وجود آورده با استفاده از علم کنگره و تغییر در رفتار و کردارش تبدیل به یک انسان منظم و هدفمندی می‌شود که از آن شخصیت قبلی‌اش ترخیص می‌شود و اگر برعکس این علم و روش رفتار کند عمل ضد علم انجام داده و وارد تاریکی‌ها می‌شود.

ما باید برای درمان بیماری اعتیاد تعریف درست درمان را بدانیم، تعریف مواد مخدر را بدانیم وقتی تعریف صحیح و درستی را ارائه دادیم پایه‌های بنای ما محکم و اصولی خواهد بود که اگر هزاران تن هم‌بار روی آن بگذاریم خراب و ویران نمی‌شود، جناب مهندس درباره عقل در وادی ششم می‌فرمایند که عقل در تکامل مانند ماشین تابع خود است و اما روح بالطافت منحصربه‌فردش بااراده عقل راهبری می‌شود در ماشین قدرت موتور را بر اساس قدرت برمقیاس اسب بخار محک می‌زنند و قدرت عقل را هم بر اساس چگونگی حل مسائل محک می‌زنند، وقتی‌که اول تفکر می‌کنیم و بعد مسئله‌ای را حل می‌کنیم این باعث می‌شود دانایی ما بالا و بالاتر برود، عقل دائماً در حال رشد و تکامل است چون ما مدام در حال تغییر هستیم، تفاوت انسان‌ها در مقوله عقل باهم در چیست؟ آدم‌های دانا از حل مسائل کوچک برحسب توانشان شروع می‌کنند ولی آدم‌های نادان بدون تفکر و آگاهی هر کاری را که به آن‌ها پیشنهاد می‌شود را قبول می‌کنند، برخلاف گفته عام که معتاد عقل ندارد، معتاد عقل دارد ولی در اثر مصرف حس‌هایش آلوده است و چون حس سوخت عقل هست درنتیجه اطلاعات صحیح به عقل داده نمی‌شود که بخواهد اجرا کند، این مطلب در مورد انسان‌های سالمی که مدام افکار منفی و کلام مخرب هم دارند صدق می‌کند چون حس‌هایشان‌ آلوده است... حس آلوده مثل یک ماشینی هست که استارتش خراب است و اذیت می‌کند که باید تعمیر بشود حس هم باید تزکیه و پالایش بشود با دوری از ضد ارزش‌ها و حرکت در مسیر ارزش‌ها مثل نظم دادن به زمان و میزان مصرف یا سیگار و قلیان که یک کار ضد ارزشی است، قوی بشود تا بتواند قوه عقل را به کار بیندازد دو مؤلفه مهم که در این وادی اجرا می‌شود ۱ - بکار انداختن قوه عقل ۲- تکامل عقل است.

مسافر نیکوتین زهرا:

چیزی که از این وادی آموزش گرفتم این هست که این وادی در صور پنهان انسان است که در قالب فرمانروا است و آن نیز عقل است که هر چه به‌طرف نور برویم این روزنه‌باز تر می‌شود و هر چه به‌طرف تاریکی برویم این روزنه کوچک‌تر می‌شود، درون ما همیشه دو صدا شنیده می‌شود هر زمان که کار ضد ارزشی انجام می‌دهم عقل به من راه درست را نشان می‌دهد ولی من همیشه صدای نفس را گوش می‌کردم و حالا متوجه اشتباهاتم شده‌ام، زمانی به عقل کامل می‌رسیم که به نفس مطمئنه برسیم.

مسافر نیکوتین سمیه:

آقای مهندس می‌فرمایند بیشتر انسان‌ها فکر می‌کنند عقل همان مغز است ولی مغز جزئی از اعضای بدن است ونمی تواند فرمانروای کل باشد و هر انسانی که بخواهد با تزکیه و پالایش می‌تواند به آن علمی که درگذشته در آرشیو خود دارد دسترسی پیدا کند، همه انسان‌ها می‌دانند چه‌کاری درست و چه‌کاری غلط است من می‌دانستم مصرف سیگار کار نادرستی است ولی قدرت نفس اماره من بسیار قوی بود و من صدای عقل را نیز نمی‌شنیدم، با آموزش‌ها می‌توان صدای عقل را شنید و خوشحالم از اینکه آموزش‌ها را دریافت می‌کنم.

مسافر نیکوتین زهرا:

برداشته من از سی دی این است که قبلاً خیلی اشتباه و خطا داشتم و بدون تفکر کاری را انجام می‌دادم ولی به برکت وجود راهنمایان و آموزش‌های کنگره اول فکر می‌کنم و بعد کاری را انجام می‌دهم.

مسافر نیکوتین اکرم:

اول وادی چیزی که برای من مهم بود این هست که چرا عقل نمی‌میرد؟ چون جنس عقل از گوشت و پوست‌واستخوان نیست و مغز ما فرمانروای کل نیست در آخر وادی نکته مهم این است که برای رشد عقل نیازی نیست که کارهای بزرگی انجام دهیم از کارهای کوچک شروع کنیم مثل حمام رفتن یا ظرف‌ها را شستن مسئله بعدی که مطرح‌شده پس‌انداز کردن است که آقای مهندس نیز خیلی به مسائل مالی اهمیت می‌دهند زمانی که فرمان‌برداری کنیم به‌فرمان عقل می‌رسیم و آنجا فرمانده لایقی می‌شویم.

 مسافر نیکوتین اعظم:

این وادی حول و محور عقل است و من همواره تلاش می‌کنم که با کمک عقل نیز سیگارم را درمان کنم و زمانی که وسوسه برای مصرف سیگار دارم صدایی مانع از گریز و برگشت من برای مصرف سیگار می‌شود و آن صدای عقل است.

 مسافر نیکوتین سمیه:

همه وادی‌ها زنجیروار به هم متصل هستند وادی اول در مورد تفکر کردن است وادی دوم با نیروی خداوند ما را آشنا می‌کند وادی سوم می‌گوید تصمیم‌گیرنده نهایی خود ما هستیم وادی چهارم مسئولیت کارهای خودمان را نیز بر عهده می‌گیریم و ما را با نفس‌ها آشنا می‌کند در وادی پنجم تمام تفکرات را به مرحله اجرایی درمی‌آوریم، با جهان ذهنی آشنا می‌شویم و هفت پله در این وادی به ما آموزش داده شد اما در وادی ششم هیچ‌وقت به‌طور کامل نمی‌توان به‌فرمان عقل رسید و چیزی که مانع ما می‌شود همان نفس اماره است.

 مسافر نیکوتین سمیرا:

هر کاری که انجام می‌دهیم فرمان آن نیز از طرف عقل صادر می‌شود مثالی که آقای مهندس می‌گویند که درخت یا گیاه همیشه خودش را به آن‌طرفی می‌برد که نور بیشتری می‌تابد و برای ماهم صادق است، هر چه به‌فرمان عقلمان توجه کنیم به‌طرف نور حرکت می‌کنیم و نور بیشتری دریافت می‌کنیم زمانی که با مسافرم به مشکلی برمی‌خوریم همیشه صبر می‌کنم تفکر می‌کنم که چه‌کاری در این لحظه درست است، همیشه جدایی راه آخر نیست.

 

تهیه گزارش: خانم‌ها اکرم و الهه مسافر نیکوتین

ویژه ها

دیدگاه شما





0 دیدگاه

تاکنون نظری برای این مطلب ارسال نشده است .