چهاردهمین جلسه از دوره دهم سری کارگاههای آموزشی - خصوصی خانمهای مسافر و همسفر نمایندگی بنفشه شیروان، با استادی راهنما همسفر فاطمه، نگهبانی همسفر فاطمه، دبیری همسفر مریم، با دستور جلسه "هفته همسفر: نقش همسفران خانم و آقا، در درمان اعتیاد مسافران"روز شنبه ۶ دیماه ۱۴۰۴ رأس ساعت ۱۴:۰۰ آغاز به کار نمود.
سخنان استاد:
سلام دوستان فاطمه هستم همسفر.
دستور جلسه امروز در مورد؛ جشن همسفر است، هم همسفران خانم و هم همسفران آقا. ابتدا خدمت خانم آنی بزرگ، هفته همسفر را بسیار تبریک میگویم همچنین به همسفران عزیزی که از شعبه میخک مشهد تشریف آوردهاند و بعد از آن، به خانم زهرا و خانم مهلا همسفران نمایندگی بنفشه شیروان خیلی تبریک میگویم.
همسفر به کسی گفته میشود که؛ سابقه اعتیاد ندارد و برای کمک به مسافرش وارد کنگره میشود؛ ولی در نهایت، بیشتر از اینکه به مسافرش کمک کند، حال خودش خوب میشود و بعد از مدتی متوجه میشود که در کنار مسافر خود، دچار تخریب های زیادی شده است.
مسافران با مواد برای خودشان تخریب ایجاد میکنند، ولی همسفران با کارهای ضد ارزشی که بهخاطر حسهای بدی که در کنار مسافرشان داشتهاند، با این تخریبها روبرو شدهاند.
گوهر همسفر محبتش است. مسیر درمان، باید به گونه ای باشد که همسفر بتواند به مسافر خود کمک کند، آن هم با محبتی که به اندازه باشد.
همسفران بال پرواز مسافرانشان هستند. همسفران باید هم در لژیونها حضور داشته باشند و هم در کارگاههای آموزشی، تا آموزش لازم را ببینند و بتوانند به مسافرشان کمک کنند، بدون آموزش نمیتوانند کاری انجام دهند.وقتی همسفران اینجا میآیند، خانوادهها را احیا میکنند. وقتی در کنگره آموزش بگیرند میتوانند، مسافران را در این مسیر یاری کنند.
قبلاً همسفران در کنگره حضور نداشتند. جناب مهندس در ابتدا، مکانی را برای جلسات مسافران اختصاص دادند، به دنبال آن متوجه این شدند که همسفران، بیرون در خیابان وقتی منتظر مسافر خود میمانند، مشکل ایجاد میکنند، اجازه دادند که به داخل بیایند و برایشان اتاقی فراهم کردند، باز آنجا هم مشکل ایجاد میشد، تصمیم گرفتند برایشان جلسات بگذراند.
آقای مهندس میفرمایند: همسفران خیلی در خودشان تخریب ایجاد کردهاند. خود من که شخصاً وارد کنگره شدم، اصلاً هدفم این نبود که بیایم و به مسافرم کمک کنم، نه! هدف من خودم بودم که بیایم وزنم را پایین بیاورم.زمانی که وارد کنگره شدم، قرص اعصاب استفاده میکردم، وقتی آموزش گرفتم، دیدم نه من دیگر احتیاج به قرص اعصاب ندارم. گرفتگی صدای شدید داشتم، خدا را شکر آن هم برطرف شد.
یک زمانی میخواستم پیش روانشناس بروم، یا همیشه با همسرم بحث میکردم و مشکلات بسیار بود، باعث شد به طلاق فکر کنم، ولی خدا را شکر مسافرم که خواهرانم بودند، به کنگره آمدند، بعد از چندین ماه گفتند: تو هم به کنگره بیا تو اصلاً نیازی به این کارها نداری، ولی اضافهوزن من، باعث شد، بیایم و این حال خوش را اینجا تجربه کنم.
در ادامه هم حال روحیام خوب شد، هم حال جسمیام خوب شد. از مسافرانم هم خیلی ممنونم وقتی من آمدم، آنها نیمی از سفرشان را طی کرده بودند، کنارشان نبودم؛ ولی در سفر دوم هم من کنار آنها و هم آنها در کنار من بودند. همه با هم آمدیم، همه با هم رفتیم. یاد گرفتم که همسفر نباید در کارهای مسافرش راجع به خوردن شربت OT دخالت کند، چرا که راهنمای ایشان به او میزان دارو را گفته است.
ما همسفران کنار مسافران، آزمون میدهیم ،سفر می کنیم آآموزش می گیریم و هیچ نوع دخالتی، در کار مسافرانمان نباید داشته باشیم.همه شما در خانه همسفر دارید. همسفران خود را به کنگره بیاورید تا آموزشها را دریافت کنند. زیرا حال شما هرچقدر بد باشد، حال ما از شما بدتر بوده است. همینطور که شما در تاریکی بودید، مطمئناً همسفران شما هم از مصرف شما زجر کشیدند.
آنهایی که این لحظه در خانه هستند کسانی هستند که در خانه نهارتان را آماده کردند، بچههایتان را نگه داشتهاند. آنها هم همسفران شما هستند. شما باید از آنها با پاکت یا طلا قدردانی کنید.
تعداد زیادی از مسافران، از دخترهایشان با طلا تشکر میکنند. دخترها واقعاً در خانه خیلی کمکحال هستند. الان که من اینجا حضور دارم، دختر دهسالهام در حال مواظبت از برادران کوچک است. خودش دختربچه است؛ ولی از بچهها مواظبت میکند. از اینکه با سکوت زیبایتان، به صحبتهای من گوش کردید، بسیار سپاسگذارم.
تایپ: مسافر ملیحه نمایندگی بنفشه شیروان لژیون یکم
ویرایش: راهنما مسافر مریم، نمایندگی بنفشه شیروان
عکس: مرزبان خبری مسافر فاطمه
بازبینی و ارسال: همسفر فاطمه
- تعداد بازدید از این مطلب :
16