English Version
This Site Is Available In English

از اشک تا آرامش، معجزه همسفر بودن

از اشک تا آرامش، معجزه همسفر بودن

بر خود واجب دانستم که این هفته‌ باشکوه را خدمت اولین همسفران کنگره۶۰، سرکار خانم آنی بزرگوار و خانواده‌ آقای مهندس تبریک بگویم. همچنین به تمام همسفران کنگره۶۰ و به‌خصوص همسفران شعبه بیرجند تبریک عرض می‌کنم. آقای مهندس سالانه چهار جشن در کنگره۶۰ بنا نهادند که یکی از این جشن‌ها، جشن هفته‌ همسفران می‌باشد؛ چون هدف اصلی کنگره احیای انسانی است. ایشان می‌خواستند تا همسفران نیز آموزش ببینند و در کنار مسافران به درمان خانوادگی و احیا برسند و در نهایت خودشان هم به جایگاه راهنمایی در گروه همسفران خانم و آقا دست یابند و به دیگر خانواده‌ها آموزش بدهند.

 من با مسافرم وارد کنگره شدم و دو جلسه مشاوره با راهنمای تازه‌واردین داشتم. با گریه و اشک ریختن از تخریب‌های مسافرم می‌گفتم و خودم را نمی‌دیدم، مسافرم را مسبب تمام مشکلات و زندگی پرآشوب خود می‌دانستم. از زندگی‌ که آن روزها به سختی می‌گذشت و هر روزش به اندازه‌ صد سال بر من می‌گذشت، ناامید از همه‌چیز و همه‌کس بودم و فقط نگران فرزندانم که چه آینده‌ای در انتظارشان است. صحبت‌های راهنمای تازه‌واردین، هنوز در گوشم هست که به من می‌گفتند: «این‌جا قرار است جهان‌بینی، راه بهتر زیستن، دوری از ضدارزش‌ها و محبت کردن را یاد بگیرم.» ایشان از امید و حال خوش برای من گفتند؛ از رنگ شال‌ها و جایگاه‌هایشان برای من صحبت کردند که هر شخصی با هر شالی چه خدمتی دارد. بعد از صحبت‌های راهنمای تازه‌واردین در همان یکی دو جلسه جان تازه‌ای گرفتم؛ اما آن روزها نشد که ادامه بدهم و سفر نکردم و نتوانستم بال پرواز مسافرم باشم.  

اکنون که این دل‌نوشته را می‌نویسم، یک ماه از رهایی من گذشته است و دو سال از رهایی مسافرم می‌گذرد. خدا را شاکرم که وارد این مکان مقدس و زیبا و پر از معجزه‌ نور خدا شده‌ام. مکانی که بدون قضاوت می‌توانم حال دلم را بیان کنم، وقتی از غم‌هایم گفتم برایم دست زدند و یادآور شدند که چقدر توانمندم و دوام آورده‌ام. امروز از حال خوب مسافرم در کنار عزیزانم و خانواده‌ام لذت می‌برم. همچنین در کنار مسافرم بهانه‌ای برای پیدا کردن خودم دارم و می‌دانم دوست داشتن و در کنار هم بودن بهایی دارد و باید بهای آن را پرداخت کنم. گوهره‌ همسفر بودن محبت و دوست داشتن واقعی است؛ یعنی کسی را که دوست دارم، خواسته‌ معقولش را اجرا کنم و بار تخریبم را به اعضای خانواده‌ام منتقل نکنم. حال من، همسفر از راهنمای مهربانم سپاسگزارم که در این مدت یک سال با عشق کنارم بودند و نوری بر پیچ‌وخم‌های زندگی‌ام تاباندند. خدا را بی‌نهایت شکرگزارم که کنگره۶۰ را سر راه من قرار داد و باعث شد بهترین سفر زندگی را در کنار مسافرم داشته باشم و به حال خوش برسم.

نویسنده: همسفر حمیده رهجوی راهنما همسفر معصومه  (لژیون دوم)
رابط خبری: همسفر فاطمه رهجوی راهنما همسفر معصومه (لژیون دوم)
ویرایش و ارسال: همسفر فاطمه‌زهرا رهجوی راهنما همسفر عاطفه (لژیون سوم) دبیر سایت
همسفران نمایندگی بیرجند

ویژه ها

دیدگاه شما





0 دیدگاه

تاکنون نظری برای این مطلب ارسال نشده است .