جلسه سوم از دور یازدهم کارگاههای آموزشی خصوصی همسفران کنگره۶۰ با استادی همسفر مائده، دبیری همسفر معصومه و نگهبانی همسفر سمیه با دستور جلسه «هفته همسفر: نقش همسفران آقا و خانم در درمان اعتیاد » روز دوشنبه ۱۴۰۴/۱۰/۸ دیماه ۱۴۰۴ ساعت ۱۶:۰۰ آغاز شد.

خلاصه سخنان استاد:
زندگی در گذر است
آدمی رهگذر است
زندگی یک سفر است
آدمی همسفر است
آنچه میماند از او
راه و رسم سفر است
سلام دوستان مائده هستم همسفر علیرضا. خداراشاکرم که بار دیگر فرصت شد تا در این جایگاه قرار بگیرم و خدمت کنم از ایجنت محترم، گروه مرزبانی، نگهبان و دبیر جلسه بسیار سپاسگزارم که این فرصت را در اختیار من قرار دادند. دستور جلسه این هفته «جشن همسفر» است. این هفته را به آقای مهندس، خانم آنی بزرگ و خانواده محترمشان که زحمات زیادی را برای همسفران کشیدهاند تبریک عرض میکنم؛ همینطور به تمام همسفران و مسافران کنگره۶۰ به ویژه نمایندگی خیام نیشابور تبریک میگویم. ما در طول سال 4 جشن داریم (جشن راهنما، ایجنت و مرزبان، دیدهبان و همسفر) جشنها در کنگره۶۰ همیشه پیام دارند.
این جشنها باعث میشوند تشکر و قدردانی را یاد بگیریم؛ باید روحیه تشکر و قدردانی را یاد بگیریم و در خودمان تقویت کنیم. دستور جلسه این هفته در مورد «هفته همسفر» است. نقش همسفران خانم و آقا در درمان مسافران است. تاریخچه حضور همسفران در کنگره۶۰ مربوط به زمانی میشود که در جلسات همراه داشتند؛ ولی آن زمان اجازه ورود به ساختمان را نداشتند و بیرون منتظر میماندند که جلسه تمام شود. به دلیل ازدحام جمعیت کمکم مشکلاتی پیش آمد در ادامه فضایی در داخل ساختمان در اختیارشان قرار گرفت تا آنجا منتظر بمانند؛ اما باز هم یکسری مشکلات به وجود آمد که در نهایت جناب مهندس تصمیم گرفتند که برای همسران نیز جلسه تشکیل شود و بهمرور همه چیز زیباتر شد.
با حرکتی که اتفاق افتاد راه نمایان شد. در نوشتارهای کنگره۶۰ مطرح میشود که همسفر، کسی است که سابقه اعتیاد ندارد و برای تعالی اهداف کنگره۶۰ تلاش میکند. همسفر کسی است که در طول سختیهای زندگی همیشه دوشادوش و همراه مسافر بوده است. مسافر و همسفر در کنار یکدیگر معنا و مفهوم پیدا میکنند؛ ولی چرا کنگره روی حضور همسفر تأکید دارد؟ در یکی از سیدیها جناب مهندس تأکید میکنند که «مثلثی مطرح میشود که یک ضلع آن مسافر، ضلع دیگر همسفر و نهایتاً ضلع آخر آن اعتیاد است». دیدگاه مسافر، قاعده مثلث اعتیاد است که شبیه هفتخوان است؛ ولی دیدگاه همسفر اینطور نیست.
او میگوید: «اگر خانوادهات را دوست داشتی، اگر اراده داشتی، اعتیاد را کنار میگذاشتی». آنها به کنگره۶۰ میآیند با آموزشها و جهانبینی، مسافر و همسفر را بهمرورزمان هم دید و هم زبان میکند. مسافر و همسفر چون همزمان در این مکان آموزش میگیرند میتوانند بهتر همدیگر را درک کنند. اوایل که همسفر به کنگره وارد میشود تصورش این است که بهخاطر درمان مسافر آمده است؛ ولی بهمرورزمان متوجه میشود که خودش نیز تخریبهایی داشته و برای درمان خودش به کنگره میآید. همسفر نباید این تصور را داشته باشد که فقط مسافرش مشکل و تخریب دارد و خودش هیچ مشکلی ندارد.
آقای مهندس در لایو زنده مثالی زدند که «تصور کنید یک نفرمست در حال رانندگی است و با سرعت غیرمجاز سبقت میگیرد، آن فرد خودش هوشیار نیست؛ ولی کسی که در کنارش نشسته است هوشیار است و آسیب روحی بیشتری میبیند. همسفر بیدار بوده، زخمخورده، نادیده گرفته شده، تحقیر شده است، همه اینها باعث شده یک همسفر تخریبهای بیشتری نسبت به مسافر داشته باشد، برای همین است که همسفر باید برای خودش به کنگره بیاید. دررابطهبا نقش همسفران خانم و آقا در درمان اعتیاد مسافر، استاد امین در سیدی «نقش همسفر» بیان میکنند: «نقش باید از سیاهیلشکر به نقش دوم فیلم تغییر کند».
اگر نقش دوم خوب بازی نکند نقش اول همبازیاش خراب میشود. نقش همسفر نیز دقیقاً همینطور است؛ چون گاهی میتواند آنقدر بد بازی کند که مسافر را به داخل دره پرتاب کند یا آنقدر خوب بازی کند که مسافر از ته دره با خواست خودش بالا بیاید، بهخاطر همین موضوع است که کنگره روی وجود همسفر تأکید دارد، کسی که میآید و آموزش میبیند نحوه برخورد درست با مسافر در حال درمان و علم زندگیکردن را یاد میگیرند. همسفر باید نقش خودش را جدی بگیرد، در مرحله اول خودش را در نظر بگیرد؛ باید بداند که وجود خودش ارزشمند است به خودش احترام بگذارد، خودش را دوست داشته باشد.
اگر همسفر برای خودش به کنگره بیاید، خودش را به آرامش، تعادل و حس خوب برساند، میتواند به مسافرش نیز کمک کند و باید توجه داشته باشد. زمان را در نظر بگیرد. تغییر، یکشبه اتفاق نمیافتد چه خودش چه مسافرش. کمک به مسافر در صورتی امکانپذیر است که علم، دانش و آگاهی من بالا رود. چطور؟ هر آنچه که من هستم و هر چیزی که دارم پشت در بگذارم بعد بیایم. گوشبهفرمان راهنما باشم. بهموقع در جلسات حضور پیدا کنم. اینها باعث میشود هم برای خودم ارزش قائل باشم و هم به مسافرم کمک کنم و این نکته را بدانم اگر خودم به تعادل و حال خوش برسم، مسافرم نیز به بهترین نتیجه میرسد. اگر روزی آسیب و تخریبی از جانب خود یا مسافرم به من وارد شده، روزهای تلخ را فراموش کنم و بخشش داشته باشم. برای همه شما که عاشقانه صبوری کردید و ماندید، بهترینها را آرزومندم.

مرزبانان کشیک: همسفر سمیرا و مسافر علی
تایپیست: همسفر مائده رهجوی راهنما همسفر فاطمه (لژیون سوم)
عکاس: مرزبان خبری همسفر مرضیه
ویرایش و ارسال: همسفر مهین رهجوی راهنما همسفر سمیه (لژیون دوم)
همسفران نمایندگی خیام نیشابوری
- تعداد بازدید از این مطلب :
22