همسفر هلن:
وقتی بهعنوان یک همسفر وارد کنگره۶۰ شدم، تصورم این بود که آمدهام تا به درمان مسافرم کمک کنم و مراقب و نگران باشم یا حتی نقش نجاتدهنده را ایفا کنم؛ اما با گذشت زمان و آموزشهایی که در کنگره دریافت کردم بهتدریج نگاه من نسبت به نقش همسفر تغییر کرد.
در کارگاه جهانبینی روز چهارشنبه 3 دیماه 1404 آقای مهندس بهصورت روشن و عمیق بیان کردند که اعتیاد تنها مصرف یک ماده نیست؛ بلکه بیماری چندوجهی است که جسم، روان، جهانبینی و خانواده را درگیر میکند. برداشت من این بود که درمان واقعی بدون در نظر گرفتن نقش همسفر کامل نمیشود و همسفر بخش جدانشدنی از ساختار درمان است.
نکتهای که برای من بسیار تأثیرگذار بود، تأکید آقای مهندس بر این موضوع بود که همسفر اگر آموزش نبیند؛ حتی با نیت خوب، قادر است مانع رهایی شود. این موضوع باعث شد به رفتارهای گذشتهٔ خودم نگاه دقیقتری داشته باشم و متوجه شوم بسیاری از واکنشهای من از روی ترس و دلسوزی افراطی یا کنترلگری بوده است، رفتارهایی که درحالحاضر متوجه شدم، میتوانند ضد درمان باشند.
در سیدیهای «همسفر» و «همسفر ۱» آموختم که همسفر مسئول درمان مسافر نیست؛ بلکه مسئول اصلاح خود است. زمانی که همسفر تغییر میکند، فضای خانواده تغییر خواهد کرد و این تغییر، بهصورت طبیعی مسیر رهایی مسافر را هموارتر میسازد. این آموزش برای من نقطهٔ عطفی بود؛ زیرا یاد گرفتم بهجای دخالت، تعقل داشته باشم و بهجای واکنشهای هیجانی، آگاهانه رفتار کنم.
از دیگر نکات مهمی که در این جلسه به آن اشاره شد، نقش ناآرامیهای خانوادگی در تشدید مشکلات مسافران بود. خانوادهای که سرشار از تنش، اضطراب و بیثباتی است، نمیتواند بستر مناسبی برای درمان باشد. همسفر با آموزش دیدن در کنگره میتواند این ناآرامیها را به تعادل تبدیل کند و زمینهای امن برای درمان فراهم آورد.
در سیدیهای «نقش همسفر» و «جشن همسفر» این پیام برای من پررنگتر شد که همسفر نیز مسیر درمانی مستقلی دارد. جشن همسفر، جشن رهایی از ترسها، وابستگیهای ناسالم و نقشهای غلط گذشته است. همسفر در کنگره۶۰ میآموزد که خودش را بسازد و به دانایی و تعادل برسد نه اینکه تمام زندگیاش را حول مسافر تعریف کند.
برداشت شخصی من این است که رهایی واقعی زمانی اتفاق میافتد که هم مسافر و هم همسفر رشد کنند. اگر همسفر فقط منتظر تغییر مسافر باشد و خودش را نبیند آنگاه درمان ناقص خواهد ماند؛ اما زمانی که همسفر آموزش میگیرد و تغییر میکند، این تغییر بهصورت آرام، پایدار و بدون اجبار بر مسافر نیز اثر میگذارد.
امروز با اطمینان میگویم که نقش همسفر در کنگره، نقشی حاشیهای یا منفعل نیست؛ بلکه نقشی آگاهانه، اثرگذار و تعیینکننده در مسیر درمان و رهایی است. کنگره به من آموخت که درمان یک حرکت جمعی و سیستماتیک است و همسفر با آموزش و اصلاح خود، سهم بزرگی در این مسیر دارد.
در پایان با نهایت احترام و قدردانی از بنیانگذار کنگره۶۰، آقای مهندس حسین دژاکام و همچنین استاد امین و سرکار خانم آنی عزیز و دختران بزرگوارشان بابت آموزشهای ارزشمند. سپاسگزارم که به ما همسفران آموختند که چگونه از دل تخریب به سمت دانایی، آرامش و تعادل حرکت کنیم.
رابط خبری: همسفر مریم رهجوی راهنما همسفر سولماز (لژیون هفتم)
ویرایش و ارسال: همسفر الهه رهجوی راهنما همسفر محترم (لژیون چهاردهم) نگهبان سایت
همسفران نمایندگی آکادمی
- تعداد بازدید از این مطلب :
84