بهشت را به بها می‌دهند نه به بهانه

سلام دوستان فاطمه هستم همسفر

به رسم ادب من هم هفته همسفر را به بنیان کنگره۶۰ و تمام همسفران کنگره۶۰ به ویژه خانواده محترم بنیان کنگره۶۰، خانم آنی بزرگ و فرزندانشان تبریک عرض می‌کنم. در کنگره۶۰ همسفر بال پرواز مسافر است و اولین قدمی که یک همسفر در کنگره۶۰ بر‌می‌دارد این است که بپذیرد مسافرش بیمار است. یک بیمار نیاز به آرامش و توجه دارد. منِ همسفر باید با آموزش‌های ناب کنگره‌۶۰ بتوانم برای یک سفر خوب در کنار مسافرم تلاش کنم، آموزش بگیرم، فرمانبردار باشم، سی‌دی بنویسم و قدردان مسافرم باشم که به من همسفر اجازه داد که در کنگره همراه او باشم. اگر امروز حال خوب را در زندگی‌ام تجربه می‌کنم مدیون کنگره و مسافرم هستم. یک همسفر خوب مانند یک صافی عمل می‌کند، همسفر با آموزش‌های کنگره و کسب آگاهی و دانایی سختی‌های راه را مرهمی خواهد بود. همسفر نه تنها در کنگره به مسافر خود کمک می‌کند؛ بلکه یاد می‌گیرد در خانواده با دیگران چگونه رفتار کند. همسفر در رهایی مسافرش نقش اساسی دارد و نباید خودش اعتیاد داشته باشد تا بتواند همراه، یار، یاور و مونس مسافر باشد تا مسافر به درمان برسد. یک همسفر در سه ماه اول ورودش به‌خاطر مسافر به کنگره می‌آید؛ ولی وقتی آموزش بگیرد و به حال خوش برسد متوجه می‌شود که برای خودش باید به کنگره بیاید و بعد از آن نباید کاری به مسافرش داشته باشد. همسفر پشتیبان و حمایت کننده مسافر است، حضور و همراهی او برای مسافرش نوعی اعتماد به نفس و قوت قلب ایجاد می‌کند؛ هفته همسفر مبارک.

سلام دوستان فرحناز هستم همسفر

سلام و درود خدمت تمامی همسفران صبور کنگره۶۰، این هفته قشنگ را خدمت اولین همسفران کنگره۶۰ خانم آنی و خانواده آقای مهندس و همچنین به تمامی همسفران کنگره۶۰ تبریک عرض می‌کنم. کنگره با انتخاب کردن واژه همسفر نکات زیادی را به من گوشزد می‌کند؛ اینکه من قرار است در یک سفر، انسانی را همراهی کنم که از لحاظ جسمی و روحی تعادل ندارد، سرمای اعتیاد تمام وجود او را گرفته است و هیچ حسی ندارد، تاریکی‌هایی را تجربه کرده است و خواهان بیرون آمدن از تاریکی است. زمانی، منِ همسفر قبول کردم همراهی‌اش کنم؛ پس باید همراه خوبی باشم، تخریب‌های اعتیاد را بدانم تا مرهم دردهایش شوم. تنها کاری که منِ همسفر می‌توانم انجام دهم این است که در طول سفر استکان چای دستش دهم و گوش شنوایی برای حرف‌هایش باشم. اولین قدمی که یک همسفر در کنگره برمی‌دارد این است که بپذیرد مسافرش بیمار است‌. علم همسفر باید به‌روز باشد و برای افزایش علم یک منبع آموزشی نیاز است تا بتواند علمش را به‌روز کند. منابع آموزشی در کنگره بسیار زیاد هستند؛ جزوات، نشریات، رکتاب‌ها و کارگاه‌های آموزشی که همسفران می‌توانند در آن‌ها شرکت کنند. همسفران با استفاده از این منابع می‌توانند این آموزش‌ها را گرفته و علمشان را بالا ببرند و همراه خوبی برای مسافرانشان باشند. آموزشی که در کنگره داده می‌شود به دلیل این است که همسفر بتواند یک همراه موفق باشد؛ اگر همسفر علم و آگاهی‌اش را داشته باشد بسیار زیبا می‌تواند در کنار مسافر نقش مکمل را بازی کند و به او امیدواری دهد و کمکش کند. همسفر باید صبور و آرام کنار مسافر باشد تا بالی برای پرواز باشد، نه باری بر روی دوشش. حضور همسفر در جلسات هفتگی و‌ لژیون و گرفتن آموزش‌ها باعث می‌شود سیستم ایکس او به دلیل افکار منفی از تعادل خارج شده است با جهان‌بینی و آموزش‌ها سیستم ایکس او به تعادل می‌رسد در این صورت می‌تواند به مسافر خود کمک و اینکه در رهایی مسافر نقش مهمی دارد. منِ همسفر برای رسیدن به تعادل نیازمند آموزش هستم؛ چراکه ترکش‌های اعتیاد در زمان مصرف مسافر به من اصابت کرده و به من تخریب زده است؛ پس من هم به‌نوعی سفری را آغاز نموده‌ام؛ سفری از قهر به مهر، از ترس به شجاعت و از ناامیدی به امیدواری، پس مسئولیت سنگین و حساسی دارم. همسفر که وارد کنگره می‌شود ایثار، فداکاری، بخشش، عشق و محبت را با مفهوم کاملاً متفاوت درک می‌کند. پیش از کنگره گذشت می‌کرد، سکوت می‌کرد، اما همیشه توقع داشت. ولی بعد از اینکه وارد کنگره می‌شود به جهت درک کردن، آن‌ها را می‌پذیرد، می‌داند باید بدون توقع محبت کند، بدون توقع گذشت کند و بدون توقع ببخشد. اگر انسان خیر و خوبی را بخواهد باید بهای آن خیر و خوبی را بدهد و همیشه باید بدانیم بهشت را به بها می‌دهند نه به بهانه. قطعاً باید همسفر سختی را بکشد تا در آخر به خیر، خوبی و آرامش برسد. هفته همسفر پرشگون و مبارک باد.

رابط خبری: همسفر محبوبه رهجوی راهنما همسفر فائزه (لژیون دوم)
عکاس: همسفر سمیه رهجوی راهنما همسفر زهرا (لژیون اول)
ارسال: همسفر فاطمه رهجوی راهنما همسفر محدثه (لژیون سوم) نگهبان سایت
همسفران نمایندگی ارگ کرمان