اول از همه خدا را شکر میکنم که به من فرصت زندگی داده است. زندگی چه خوب و چه بد، میگذرد و من باید در این چند صباحی که در جسم خاکی هستم، سپاسگزار خداوند باشم که مرا اشرف مخلوقات آفرید و به من قدرت اختیار و تفکر بخشید تا در سلامتی کامل کارهایم را انجام دهم. امروز به لطف خداوند و با تدبیر و نگرش درست و ارزشمند آقای مهندس دژاکام، رسماً وارد سفر دوم شدم. این اتفاق برای من بسیار گرانبها است؛ چراکه پیش از ورود به کنگره۶۰، برای خودم هیچ ارزشی قائل نبودم. همیشه تلاش میکردم دیگران را از خود راضی نگه دارم و به دلیل ترس از تنهایی، در برابر بسیاری از مسائل سکوت میکردم و خواستههای خود را نادیده میگرفتم. حتی بلد نبودم "نه" بگویم؛ اما خداروشکر از زمانیکه بهعنوان یک همسفر وارد کنگره۶۰ شدم، فهمیدم بین من و مسافرم هیچ تفاوتی وجود ندارد، من نیز میتوانم به عنوان بال پرواز مسافرم، قدم به قدم در کنار او حرکت کنم، آموزش بگیرم و با تزکیه و پالایش خود از ضدارزشها، در مسیر صراطمستقیم قرار بگیرم. یاد گرفتم برای خودم بهعنوان یک انسان که اشرف مخلوقات است ارزش قائل باشم و هیچگاه خودم را دستکم نگیرم. امروز تواناییها و شایستگیهای خود را شناختهام و همه اینها در پرتو آموزشهای ناب کنگره۶۰ محقق شده است.
اگر بخواهم از حال و هوای روز رهایی خود بگویم، واقعاً قابل توصیف نیست. این سفر رهایی یکی از بهترین سفرهای زندگی من بود؛ چرا که با دانش و آگاهی همراه شده بود و به من احساس سبکبالی و آرامش بخشید. از لحظهای که وارد آکادمی شدم، حس و حال عجیبی سراسر وجودم را فرا گرفت؛ اما به محض ورود به اتاق آقای مهندس، آرامشی خاص در وجودم جاری شد. آنقدر محو چهره زیبا و بشاش ایشان شده بودم که اطرافیانم را نمیدیدم. رهایی من مصادف شد با اجازه دو پهلوان از نمایندگی بیرجند و همین موضوع حس رهایی من را چند برابر کرد. آن روز فهمیدم هیچچیز در جهان هستی بیحکمت نیست. اگر نتوانستم همراه مسافرم برای رهایی بروم، خیریت در این بود که از نزدیک شاهد اجازه دو پهلوان باشم. برای این حس و حال خوب، خداوند بزرگ را بسیار شاکر و سپاسگزارم. از خداوند منان میخواهم همانطور که به من توان و انرژی داد تا سفر اولم را به خوبی طی کنم و به پایان برسانم، در این مسیر پر از عشق و محبت نیز ثابتقدم بمانم. میخواهم با خدمت کردن، زکات این حال خوش و آرامشی را که در کنار مسافرم دارم، پرداخت کنم. در پایان، از زحمات بیوقفه آقای مهندس دژاکام و خانواده بزرگوارشان و همچنین راهنما همسفر عاطفه که همواره در کنارم بودند و با رهنمودهای ارزشمند ایشان مرا در مسیر درست قرار دادند، صمیمانه تشکر و قدردانی میکنم. اکنون با قلبی سرشار از عشق و آرامش، قدم در مسیر خدمت میگذارم تا چراغی برای دیگران باشم.
اندیشهام از تو سبز و آباد شده
از جهل و غم این فکرم آزاد شده
در مکتب پاک و شاد استاد ببین
غم رفته زجانم و دلم شاد شده
نویسنده: همسفر زهرا (ج) رهجوی راهنما همسفر عاطفه (لژیون سوم)
رابط خبری: همسفر زهرا (م) رهجوی راهنما همسفر عاطفه (لژیون سوم)
ویرایش و ارسال: همسفر فاطمهزهرا رهجوی راهنما همسفر عاطفه (لژیون سوم) دبیر سایت
همسفران نمایندگی بیرجند
- تعداد بازدید از این مطلب :
60