.jpg)
راهنما همسفر فاطمه:
همسفر بال پرواز مسافر است. جملهای که همه ما همسفران در ابتدای ورود به کنگره۶۰ از راهنمایان تازهوارد شنیدیم. این جمله برای همسفری که با کولهباری از درد و غم وارد کنگره میشود، سرشار از انرژی و عشق است. همسفری که با وجود تمام تاریکیهای پیش از ورودش، با همه توانش سعی کرده بود زندگی خود را حفظ کند و برای برگرداندن آرامش به زندگی خود بجنگد؛ اما هرچه بیشتر تلاش میکرد با دربهای بسته مواجه میشد؛ اما آن جمله بار سنگین رنجهایش را سبک میکند. هر یک از همسفران در اوایل ورود تصور میکنند، تنها برای یک هدف در این مسیر قرار گرفتهاند و آن هم همراهی مسافر است؛ در صورتی که این فقط یک طرف قضیه است و در ادامه تلاش میکند علاوه بر اینکه کنار مسافرش قرار بگیرد، برای خود و تغییر صفات ضدارزشی و تخریبهای خود تلاش کند.
.jpg)
همسفر زهرا:
من زمانیکه وارد این مسیر شدم، فکر میکردم وظیفهام فقط حمایت، کنترل و نجات دادن مسافرم است؛ اما بهتدریج فهمیدم همسفر بودن تنها همراهی یک مسافر نیست؛ بلکه سفری برای شناخت خودم، اصلاح تفکرات نادرست و افکار اشتباه و رسیدن به آرامش است. این هفته را به همه همسفران صبور تبریک میگویم. همسفرانی که با وجود تمام سختیها، مسیر دانایی را انتخاب کردند و با آموزش، صبر و امید زندگی خود را دوباره ساختند.
در هفته همسفر، مشارکت و حضور فعال ما معنای تازهای پیدا میکند، چرا که هر کدام از ما با بیان تجربهها، احساسات و آموختههایمان نهتنها به رشد و آرامش خود کمک میکنیم؛ بلکه چراغی برای دیگر همسفران روشن میسازیم. مشارکت، فرصتی است برای همافزایی دانایی، تقویت امید و ایجاد پیوندی عمیقتر میان دلهایی که در این مسیر همقدم شدهاند. این همراهی ارزشمند، یادآور آن است که هیچکس تنها نیست و با هم میتوانیم مسیر عشق و آرامش را هموارتر کنیم. انشاءالله که قدردان این جایگاه ارزشمند باشیم.
.jpg)
همسفر فاطمه:
با گفتن این جمله که «من فاطمه هستم، یک همسفر»، تازه فهمیدم در مشکل مسافرم، من نیز نقش دارم و باید کارهای زیادی انجام میدادم که نکردم و تنها مسافرم را متهم میدانستم و همیشه او را سرزنش میکردم. هر روز بابت آشنایی خودم و مسافرم با کنگره۶۰ شکرگزارم و چقدر به آقای مهندس غبطه میخورم بابت قلب رئوف، مهربان و بخشنده ایشان که راه نجات از تاریکی به سمت روشنایی را برای همه اعضای کنگره نمایان کردند. از خداوند برای ایشان و خانواده محترم ایشان سلامتی آرزو میکنم.
با اینکه هنوز مدت زیادی نیست که به کنگره آمدهام، اما در مقابل مشکلات بسیار صبورتر و عاقلانهتر از قبل برخورد میکنم. با شنیدن سیدیها حس آرامش دارم و خوشحالم که یاد گرفتم چقدر میتوانم به نجات مسافرم و همچنین زندگیام کمک کنم. همه اینها را مدیون کنگره ۶۰، آقای مهندس، راهنما همسفر فاطمه و راهنمای مسافرم هستم. به امید رهایی همه ما از تاریکیهای روح و جسم.
ویرایش و ارسال: همسفر آرزو رهجوی راهنما همسفر عاطفه (لژیون سوم) نگهبان سایت
همسفران نمایندگی بیرجند
- تعداد بازدید از این مطلب :
97