وقتی انسان نداند چه زمانی باید قضاوت کند و چه موقع نباید این کار را انجام دهد، در حقیقت راه خود را سد میکند و به عقب باز میگردد. قضاوت یعنی صدور حکم؛ یعنی فرمانی که دیر یا زود باید منتظر عواقب آن باشیم. هر بار قضاوت میکنیم، در واقع پیامدهایی را برای دیگری در ذهن خود میچینیم، بعضی از آنها پذیرفته میشوند و بعضی برگشت میخورد و درست بعد از قضاوت، حسی در ما شکل میگیرد؛ حسی که گاه با تخریب همراه است و آرامش درون ما را سلب میکند. قضاوت کردن تخصص میخواهد؛ اما ما ساده و بیدلیل آن را انجام میدهیم، انگار دادگاهی تشکیل دادهایم بیآنکه متهمی حضور داشته باشد، همین است که بیدلیل احساس بد در وجود ما مینشیند، آگاهی نداریم که قضاوت چه هزینهای دارد و وقتی اندیشه و تفکر ما پایین باشد، بیخبر از عواقب آن، به راحتی دست به این کار میزنیم. در حالیکه تنها دلیل جمع شدن آدمها را کنار هم همان حس خوب و امنیت میباشد. برای ساختن چنین فضایی، دو چیز لازم است: عمل صالح و کارهای مثبت. اگر بخواهیم باغ زندگی آباد و ماندگار باشد، باید از قضاوتهای بیجا دوری کنیم، تخریب را کنار بگذاریم و یادمان باشد که قضاوت جایگاهی دارد.
.jpg)
انسانهای دانا میدانند که ارزش زندگی در آباد کردن است، آنها حتی مکانهای ویران را آباد میکنند، به چیزی که از دست رفته است جان تازه میدهند. اما انسانهای نادان، آبادترین بناها را متروکه میکنند. همیشه دنبال ضعف میگردند و نقاط قوت و ضعف خود را بر دوش دیگران میاندازند؛ زیرا توان دیدن معایب خود را ندارند همین ناتوانی، آنها را به قضاوتهای بیرحمانه میکشاند. اما انسانهای دانا راه دیگری را انتخاب میکنند، به دنبال صلح هستند، چون میدانند همهچیز در آرامش اتفاق میافتد و میدانند که رشد، شکوفایی و امید تنها در سایه صلح و آرامش به بار مینشیند. پس باید یاد بگیریم سکوت کنیم و بدانیم قضاوت کار افراد خاص است که این رشته را دنبال میکنند.
رابط خبری و نویسنده: همسفر فاطمه رهجوی راهنما همسفر رویا (لژیون دوم)
ارسال: همسفر ملیحه رهجوی راهنما همسفر نرگس (لژیون اول) نگهبان سایت
همسفران نمایندگی علی عصارزاده مشهد
- تعداد بازدید از این مطلب :
40