دلنوشته همسفران لژیون نهم در مورد دستور جلسه «هفتهی همسفر: نقش همسفران خانم و آقا در درمان اعتیاد مسافران»:
همسفر رقیه:
زمانیکه به جمع کنگره۶۰ پیوستم، آشنایی چندانی با مفهوم جشن همسفر نداشتم و نمیدانستم چرا یک همسفر باید حضور یابد. وقتی مسافر من به کنگره۶۰ آمد، گفت: مامان نام شما را نوشتهام، شما نیز باید بیایی. پرسیدم: من برای چه کاری؟ تا اینکه روزی رفتم و دیدم جمعی از خانمها آنجا حاضر هستند که به آنها همسفر گفته میشود و هر مسافری بهتر است، همسفر خود را همراه داشته باشد. درباره دلیل این امر پرسوجو کردم. گفتند: آقای مهندس میفرمایند: همسفر، بال پرواز مسافر است. وقتی همسفر نیز آموزش میبیند، آگاهیاش افزایش مییابد و میآموزد که نباید دائم به مسافر امرونهی کند؛ بلکه باید کنار او قرار گیرد، نه در برابر او. مثلاً هنگام تحویل شربت OT، نباید مداخله کند که کم یا زیاد مصرف کند. مسافر خود باید دارو را در زمان مقرر مصرف نماید. من با آموزشهای نابی که از کنگره۶۰ دریافت کردم، فهمیدم که پیش از این همواره در مقابل مسافرم ایستاده بودم و از او میخواستم مواد را ترک کند و چون چنین نمیکرد، گمان میکردم از بیغیرتی او است. نمیدانستم که سیستمایکس او دچار اختلال شده است؛ باید بهتدریج ترمیم شود و با آموزشهای درست اصلاح گردند. از زمانیکه به کنگره۶۰ آمدم و این آموزشها را فراگرفتم و راهنمایم از من خواست تا مسافرم را رها کنم و به او گیر ندهم، خود بهحالی خوش دست یافتم و این حال خوش را مدیون کنگره۶۰، آقای مهندس و آموزشهای راهنمای گرامیام هستم. همسفر برای مسافر بسیار اهمیت دارد. همسفر باید خود آموزش دیده و به آموزشها عمل کند. تنها آموختن کافی نیست؛ عمل کردن نیز شرطی اساسی است. امیدوارم من نیز لیاقت آن را داشته باشم که در این مسیر، همواره همراه مسافرم باشم تا انشاءالله به رهایی کامل برسیم و حال خوش را با یکدیگر تجربه کنیم.
همسفر آزاده:
از آغاز که مسافرم به کنگره۶۰ پیوست، از من نیز میخواست همراه او شوم؛ اما سخنانش را به دشواری میپذیرفتم؛ پس از مدتی که از حضورش در کنگره۶۰ گذشت، درباره واژههایی چون همسفر و بال پرواز سخن گفت. این کلمات به تنهایی چنان زیبا و پرمعنا بودند که من را به این مکان کشاندند. زمانیکه وارد کنگره۶۰ شدم، با لژیون سردار که بخشش را میآموزد و اینکه با بخشیدن، درهای رحمت الهی به روی انسان گشوده میشود، آشنا شدم. با لژیون جونز که روش درست تغذیه و تعادل جسمانی را آموزش میدهد، آشنا شدم. با کتابهای ۱۴ مقاله، عشق و جهانبینی آشنا شدم که هر یک درسهایی بزرگ برای زندگی به من آموختند. با مطالعه کتاب عبور از منطقه ۶۰ درجه زیر صفر یاد گرفتم که باید تحمل خود را افزایش دهم. با راهنمایم آشنا شدم که همه این آموزشها را از طریق ایشان فراگرفتم. اینکه هر کس اختیار دارد و میتواند میان خوب و بد، یکی را برگزیند. برای رسیدن به آرامش، بخشیدن را به من آموخت. اینکه با بخشش دیگران و رها کردن کینه، درهای القاء و الهام را بهروی خود میگشایم تا در مشکلات یاریام کنند. در اینجا افرادی را دیدم که در ارائه خدمت، آن هم به رایگان، از یکدیگر پیشی میگیرند. خدمت خالصانه به دیگران را با تمام وجود آموختم. از مسافرم سپاسگزارم که من را با چنین مکان مقدسی آشنا کرد.
رابط خبری: همسفر خاتون رهجوی راهنما همسفر فوزیه (لژیون نهم)
ویرایش: همسفر سمیه رهجوی راهنما همسفر زهره (لژیون هفتم) دبیر اول سایت
ارسال: همسفر زهرا رهجوی راهنما همسفر فهیمه (لژیون ششم) نگهبان سایت
همسفران نمایندگی کوروش آذرپور
- تعداد بازدید از این مطلب :
67