دانش کنگره را با جان و دل می‌آموزم

همسفر سمانه از لژیون شانزدهم نمایندگی رودکی در باب دستور جلسه ( هفته همسفر، نقش همسفران آقا و خانم در درمان اعتیاد) در مقاله خود چنین نوشت:

اول کلامم خداوند را شاکرم که سعادت پیدا کردم در مورد دستور جلسه (هفته همسفر) مقاله بنویسم. من به عنوان همسفر دومین سال است که سعادت دارم و مورد لطف خداوند قرار گرفتم که در مسیر آموزشی کنگره ‌۶۰ باشم. به یاد دارم زمانی که همراه مسافرم وارد یکی ا‌ز شعبات کنگره‌۶۰ شدم حس غریبی داشتم.

من از درون بهم ریخته بودم ولی از بیرون ظاهری آراسته داشتم و بسیار مستحکم راه می‌رفتم. زمانی که در جمع عزیزانی که در کارگاه آموزشی بودند به همراه مسافرم نشستم، خود را از نظر سطح آگاهی سوا از دیگر همسفران می‌پنداشتم. مسافرم بخاطر قولی که به من داده بود آنجا را پذیرفت ودر شعبه کرج سفر خود را آغاز کرد، اما من بیماری خود را بهانه کردم و بخاطر منیت که داشتم و سختی که از جانب مسافرم کشیده بودم حاضر نشدم در جمع همسفران باشم و خود را محتاج آموزش‌های کنگره نمی‌دیدم تا زمانی که به علت بیماری که داشتم در بیمارستان به مدت شش ماه در منزل و یک ماه در بیمارستان بستری شدم و تنها کسی که تنهایم نگذاشت بعد از خداوند مسافرم بود که در آن زمان بسیار سختی کشید او چند مسئولیت را باهم و به تنهایی انجام می‌داد. اوایل سفر مسافرم با چالش بیماری من یکی شد، او هم در بیمارستان همراه من بود و از فرزندانمان نگهداری می‌کرد و از کلاس‌های آموزشی کنگره هم قافل نمی‌شد؛ شب‌ها در بیمارستان زیر تخت من می‌نشست و سی‌دی می‌نوشت و بعضی ساعت‌ها از فرط خستگی می‌خوابید و فقط به من محبت می‌کرد و اجازه نمی‌داد من احساس تنهایی کنم. تغییرات در خلق و خو و رفتار مسافرم چنان چشم‌گیر و برجسته و دلگرم کننده بود که بسیار کنجکاو شدم که در کنگره چه چیز آموزش داده می‌شود که آنقدر تاثیرات مثبت در مسافرم می‌بینم که هر کسی جای ایشان بود با این همه مشکلات در اول سفر درمانی خود حتما برگشت می‌‌خورد

. یک ماه بعد از رفع کسالتم در منزل بودم که مسافرم به من گفت: فردا در شعبه جشن است و دوست دارم همراه من باشی که فقط حالت بهتر بشود و از من خواست که لباس کاملا سفید بپوشم؛ من قبول کردم و با او به جشن رفتم و دیدم چقدر فضا زیبا و پر از انرژی مثبت است. مسافران یکی یکی در مورد همسفر خود صحبت می‌کردند و با دادن هدیه از همسفر خود تشکر می‌کردند که ناگهان صدای مسافر خودم را شنیدم که با کلمات زیبا از من قدر‌دانی کرد بسیار حس زیبایی بود به قدری به دلم نشست که نمی‌توانستم جلوی اشک‌هایم را بگیرم او هم با یک دلنوشته زیبا و هدیه تشکر کرد و همین حس زیبا باعث شد که من واقعا تغییرات او را قبول کنم. روزی که شش ماه از سفر اول مسافرم گذشته بود وارد شعبه رودکی شدم که دقیقا سه روز بعد از جشن همسفر بود و من نیز در لژیون فرشته مهربان راهنمای عزیزم سرکار خانم عفت آموزش‌های خود را شروع کردم و بال پرواز مسافرم شدم و من نیز با عملی کردن آموزش‌ها در زندگیم آرامش را در روح زندگی دمیدم.

باید دانست، یک مسافر که خواهان رهایی از دام اعتیاد می‌باشد همراهی همسفر در کنارش بسیار مهم می‌باشد، من در آموزش‌های کنگره فهمیدم که همسفر آرام جان مسافر است و می‌تواند با صبوری و فرمانبردار بودن در مقابل راهنمایش بهترین یار و یاور مسافرش باشد؛ زیرا نکته مهم و حائز اهمیت این است که من بدانم فقط به عنوان همسفر برای درمان اعتیاد مسافرم وارد کنگره نشدم بلکه، خود همسفر هم در دوران اعتیاد مسافرش دچار آسیب‌های روحی و روانی بسیاری زیادی شده است و همسفر نیز بسیار محتاج آموزش‌های کنگره می‌باشد. به نظر من اگر انسانی خود را دوست داشته باشد و وجود خداوند را باور داشته باشد به چیدمان زندگی‌اش توسط خداوند گله نمی‌کند. من همسر یک مصرف کننده شدم بدون اینکه خود خواسته باشم، اما باید وارد این بازی می‌شدم چون این‌گونه برایم مقدر شده بود از جانب خداوند تا از این طریق بتوانم درست زندگی کردن و صراط مستقیم را در کنگره آموزش بگیرم و از این پس به درستی طبق قوانین الهی زندگی کنم. من به عنوان همسفر. دانش کنگره را با جان و دل می‌آموزم و خدمتگزار کنگره می‌شوم و خواهم بود، زیرا آموزش‌های کنگره باعث شد خود را تزکیه و پالایش کنم و همسر و همسفر صبور و فهیم و مادری مهربان و یک شهروند دلسوز و ایده‌‌آل برای جامعه بشوم.

در پایان خداوند را شاکرم که من را در مسیر کنگره ۶۰ قرار داد تا از آموزش‌های ناب جناب آقای مهندس دژاکام بی‌نصیب نمانم و تشکر می‌کنم از راهنمای محترمم خانم عفت و قدردان ایشان هستم بابت صبوری و قلب مهربان و آموزش‌های نابشان که باعث شدن من به عنوان همسفر آرام جان مسافرم شوم تا او به راحتی به رهایی برسد. در پایان از خداوند خواستارم تمام همسفران کنگره ‌۶۰ قدر آموزش‌های کنگره را بدانند و با صبوری و عملی کردن آموزش‌ها در زندگی روی خودشان یک زندگی با رنگ و بوی الهی باصلح و آرام داشته باشند.

رابط خبری: همسفر زهرا رهجوی راهنما همسفر عفت (لژیون شانزدهم)
ویرایش، تنظیم و ارسال مطلب: نگهبان سایت همسفر نگین