قبل از ازدواج، در مناجاتهایم با خداوند یک خواسته داشتم؛ خواستهام این بود که اگر روزی کسی در مسیر زندگیام همراه من شد، باعث شود مرا به خداوند نزدیکتر کند و واسطهای میان من و خدا باشد، نه عاملی برای جدایی من از خدا. پس از ورود به زندگی زناشویی، متوجه شدم همسرم مصرفکننده است. همیشه با خودم فکر میکردم که من چه خواستهای از خداوند داشتم که اجابت آن به این شکل رقم خورد. برایم سؤال بود که چگونه فردی مصرفکننده که قرار بود یار و همدم من باشد، در ظاهر و در افکار و اندیشه تاریک من جلوهگر شده است.
وقتی وارد کنگره۶۰ شدم، تازه متوجه شدم که خواسته پیش از ازدواجم بهایی داشته است و بهای آن، زندگی کردن با یک فرد مصرفکننده بوده است. در دنیایی که ما در آن زندگی میکنیم، هیچچیز بهصورت رایگان به انسان داده نمیشود و برای هر خواستهای باید بهایی پرداخت گردد.
برای مثال، بهای مهر و عشق مادری، نه ماه سختی بارداری و درد زایمان است؛ بهای دکتر شدن، سالها درس خواندن و تحمل سختیهاست و بهای رسیدن به خواسته من، زندگی کردن با مسافرم بود.
زمانی که وارد کنگره۶۰ شدم و مرا همسفر نامیدند و گفتند برای درمان اعتیاد، باید بال پرواز مسافرت باشی، غافل از آنکه پیش از آنکه بال پرواز مسافرم شوم، باید خودم به پر تبدیل میشدم. پر، بهقدری سبک است که بدون ابزار و کمک، در آسمان رهاست و در هر شرایطی پرواز میکند و من همسفر نیز باید از تاریکیها و ضد ارزشهای درونم، که مرا سنگین کرده بود، رها میشدم تا بتوانم بال پرواز مسافرم باشم.
خداوند را شاکر هستم برای وجود کنگره۶۰، برای وجود آقای مهندس و راهنمای عزیزم. هفته همسفر را به تمامی همسفران کنگره۶۰ تبریک عرض میکنم. انشاءالله روزی برسد که تمامی همسفران، بال پرواز واقعی مسافران عزیزشان شوند.
نویسنده: همسفر فاطمه رهجوی راهنما همسفر ملیحه (لژیون یازدهم)
رابط خبری: همسفر مهین رهجوی راهنما همسفر ملیحه (لژیون یازدهم)
ویرایش و ارسال: همسفر نیلوفر رهجوی راهنما همسفر معصومه (لژیون هفتم) نگهبان سایت
همسفران نمایندگی پرستار
- تعداد بازدید از این مطلب :
98