سلام دوستان، الهه هستم مرزبان
آغاز هفتهٔ همسفر را به بانی و بنیانگذار کنگره ۶۰، جناب مهندس حسین دژاکام، و به همهٔ همسفران خانم، آقا و همسفر کوچولوها تبریک عرض میکنم.
به جرأت، با شوق و اشتیاق و با کمال افتخار میتوانم بگویم شیرینترین سفری که در زندگیام تجربه کردهام، سفر کنگره ۶۰ است. ما همسفران فداکار، پابهپای مسافران قدم نهادیم. کنگره ۶۰ به منظور تشکر، قدردانی، شکرگزاری و یاری همسفران، هفتهای را به نام همسفر اختصاص داده است.
اما همسفر مفهومی فراتر از این دارد که بار سنگین اعتیاد مسافر را به دوش بکشد. بارها تکرار شده است که همسفر بال پرواز مسافر است و مسافر خود باید خواست و تصمیم به سفر داشته باشد، مبدأ و مقصد و هدف را بشناسد و سختیهای آن را با طرح و نقشه و به کمک راهنمایش طراحی کند. آنگاه در این سفر، همسفر پشتیبان و حامی او خواهد بود.
یک همسفر خوب مانند صافی عمل میکند؛ ناخالصیهای حاشیهٔ سفر را میگیرد و در سختیهای راه، مرهمی آرامبخش خواهد بود. البته انجام این مسئولیت مهم، تنها با آموزش و کسب آگاهی امکانپذیر است. زمینهساز این آگاهی، حضور بهموقع و منظم در کلاسهای آموزشی، خدمت، مشارکت و رعایت حرمتهای کنگره ۶۰ است.
همسفر با آموزش و عبور از تاریکیها، کمکم حسهای منفی را از خود دور میکند، کمتر در گذشته غرق میشود و اجازه نمیدهد نیروهای بازدارنده او را در مسیر متوقف کنند. در عین حال، با تجربهٔ اتفاقات جدید در طول مسیر، خود را از ناامیدیها رها میکند و با کمک راهنمای خود و هملژیونیهایش دیگر از تنهایی نمیترسد و با شجاعت به مسیر ادامه میدهد. این مسیر، مسیر دانایی نامیده میشود و همسفر با قدم گذاشتن در آن، بهتدریج از نادانی و جهالت فاصله میگیرد؛ و این امر سبب رشد همسفر و مسافر، در کنار هم و قدمبهقدم میشود.
همسفر، کوکسازِ مسافر است. او میتواند با عشق و محبت، ساز را در شرایطی قرار دهد که زیباترین صداها از آن شنیده شود و یا برعکس، با نفرت و خودخواهی، صدای ساز را ناهنجار کند. همسفر با پذیرش ضدارزشیهای درونی خود، از یکهتازی دست میکشد و با گذشت و بخشش، جایگاه واقعی خود را پیدا میکند. این امر زمینهساز آن میشود که همسفر نقاط قوت و مثبت مسافر خود را بهتر درک کرده و ببیند.
همسفر در کنگره ۶۰ میتواند در قالب همسر، مادر، پدر، خواهر، برادر، دوست و… حضور داشته باشد که هر کدام در جایگاه خود نقشی بسزا دارند. دوست داشتن از نگاه یک مادر بسیار زیبا، نایاب و خالص است و نابترین حسها در وجود یک مادر نهفته است؛ اما دوست داشتن گاهی یعنی گذشتن، بخشیدن، دیدن و ندیدن، شنیدن با گوش جان و اندیشیدن و اندیشیدن تا رسیدن به تفکر حقیقی در مسیر روشناییها.
همسفر بودن در قالب همسر، مسئولیتی بزرگ و ظریف است. سالها امنیت خانواده متزلزل شده، همسفر در شرایط سخت و بحرانی گذشته تنها مانده، طعم شیرین خوشبختی و لذت با هم بودن فراموش شده و همسفر نیز به دلیل نبود امنیت، از ایجاد آرامش در خانواده ناتوان بوده است.
اما امروز او در مکانی قرار گرفته است که وعدهٔ پیروزی در انتهای مسیر را به او دادهاند. تجربهٔ گذشتگان در این مکان امن نشان داده است که این وعده، دروغ نیست؛ بلکه باوری است در دل ناباوریها. همسفر باید دوباره اعتماد کند؛ به مسافری که سالها از او سلب اطمینان کرده است.
قرار است عشق را سرلوحهٔ کار خود قرار دهد و نگذارد ناکامیهای گذشته او را از ادامهٔ مسیر ناامید کند. چهبسا هرچه جلوتر میرود و آگاهی بیشتری به دست میآورد، عدالت را میپذیرد، از آینده نمیترسد و نگرش خود را نسبت به مسافرش تغییر میدهد. کمکم تکههای یخ شکسته میشود و در آب حقیقت ذوب میشود، حرکت آسانتر میگردد و حضور مستمر و منظم در کلاسهای آموزشی، کمکی بزرگ برای ایجاد امنیت و آرامش در خانواده خواهد بود.
نویسنده: همسفر الهه مرزبان
رابط خبری:همسفر فاطمه راهنمای تازه واردین
ویرایش ارسال: همسفر زینت رهجوی همسفر راهنما اعظم(نگهبان سایت)
همسفران نمایندگی شهباز
- تعداد بازدید از این مطلب :
34