چهارمین جلسه از دور بیست و پنجم کارگاه های آموزش عمومی کنگره60 نماینگی باباطاهر همدان با استادی راهنما مسافر عبدالله و نگهبانی مسافر محمد و دبیری مسافر علی با دستور جلسه ( وادی یازدهم: چشمه های جوشان و رود های خروشان، همه به بحر و اقیانوس میرسند و جشن آزاد مردی مسافر محمود )روز پنجشنبه 4 دی ماه 1404 ساعت آغاز به کار نمود.
خلاصه سخنان استاد:
سلام دوستان عبدالله هستم مسافر. تشکر و قدردانی میکنم از ایجنت محترم و مرزبانان عزیز فرصتی مهیا نمودند که بنده این جلسه را با دو موضوع دستور جلسه: هفته وادی یازدهم و جشن آزاد مردی آقا محمود عزیز در خدمتتان باشم و جای دارد تبریک بگویم رهایی رهجو محمد از ِلژیون هفتم به راهنمای محترمش آقای نظری. به آقا مهدی بابت اجازه تشکیل لژیون راتبریک میگویم امیدوارم لژیون یکم در همه خدمت ها بدرخشد. یک تشکر ویژه دارم برای فرا رسیدن هفته همسفر را به همه همسفران محترم تبریک میگویم و امیدوارم همه مسافران بدانند گوشه ای از زحمات آنها را جبران کنند و با قلب و زبان و عمل قدردان این عزیزان باشند.
وادی یازدهم: چشمه های جوشان و رودهای خروشان به بحر و اقیانوس می رسند. این وادی بعد از وادی دهم که صفت گذشته در انسان صادق نیست و جاری است. وادی اول با تفکر ساختارها آغاز میشود. تا ده وادی را پشت سر گذاشتیم. نیروهای منفی و تاریکیها از کامل از بین نمیروند و روشناییها هم کامل و مطلق نیست و در آن نقطه ی سیاهی در آن وجود دارد که میتواند با حرکتی آرام و خزنده شروع میکند تا انسان را از مسیر منحرف کند. و مادیات بیشتر تاثیر گذاراست تا انسان را منحرف کند مادیات میتواند مواد مخدر و یا چیزهای دیگر باشد چون ما در جهان مادی زندگی می کنیم و اگر مادیات به شما سوار شود صد در صد شما شکست می دهد. یک قانون میگوید که اگر از این پیروی کنید میتوانيد از تاریکیها و گذرگاه به خوبی عبور کنید. بله ما در کنگره می گوییم که درمان فوق ترک است و تعادل فوق درمان میباشد. اقای مهندس با نگاه وسیعی که دارند میخواهند که ما به تعادل برسیم که بالاتر از درمان است.چیزی فراتر از درمان و اگر این تعادل نسبی درمن بوجود بیاد میتوانم در مقابل مادیات خیلی ضعیف نباشیم و قویتر عمل کنم .و این وادی دارد از انرژی و تغییر جایگاه ها میگوید.
این انرژی از کجا میآید اگر این ده وادی را به خوبی آموخته و عملی کرده باشیم از آن وادی چشمه بوجود میآید. شاید یک نفر بگوید من ده وادی را اموزش ندیدم یک سفر اولی با ورود وقتی مصرف مواد را کنار گذاشته و شروع به استفاده دارو اپیوم با دی اس تی میکند. سی دی ها را مینویسد و به موقع در کنگره حضور دارد چشمه ها در او بوجود میآید. اگر در این مورد ضعیف عمل کرده باشد با یک مشکل از پروسه درمان خارج میشود. برای یک سفر دومی هیچ چیز مثل خدمت کردن انرژی به وجود نمیآورد. برای تغییر جایگاه از پله ای که هستیم به پله بعدی برویم باید انرژی داشته باشیم. که به نظر من هیچ چیز مثل خدمت بلاعوض نمی تواند انرژی به وجود بیاورد کسانی که حال باز پرداخت هستند و نسبت به چیزی که به آنها داده شده است. بتوانند به درستی انجام بدهند.در آنها شادی و شعف بوجود میآید که انرژی آنها را مضاعف میکند.
قسمت دوم جشن آزاد مردی آقا محمود هست که چند نکته بیان میکنم که ایشان در اوایل سفر با اینکه سی دی نوشتن اجباری نبود گفتم که باید سی دی بنویسی با تعجب نگاه میکرد و لی بعد از چند هفته سی دی را شروع کردن و نوشتن. و و در سفر دوم جایگاه های دبیری، نگهبان جلسه شدن و یک دوره هم مرزبان شدند و امسال هم جایگاه پهلوانی رسیدن و من این جشن آزاد مردی را در راس به آقای مهندس و خانواده محترم ایشان تبریک میگویم به خود آقا محمود به خودم به لژیون سوم و به تمامی عزیزان تبریک میگویم و امیدوارم موفق باشند از اینکه به صحبت های من گوش دادید تشکر میکنم.

خلاصه سخنان مسافر محمود:
سلام دوستان محمود هستم یک مسافر:
ابتدا تشکر میکنم از آقای مهندس و خانواده محترمشان که چنین بستری را فراهم کردند که من بیاییم با کمک شما عزیزان قطعات پازل رو دقیق بچینیم کنار هم که امروز تصویر نمایان بشود. تشکر میکنم از همه خدمتگزاران در دوره های قبلی در تمام قسمت ها، راهنمایان محترم و ایجنت و مرزبانان محترم و قسمت اوتی و نشریات که همه دست در دست هم دادند که من به رهایی برسم. امروز از همگی تشکر میکنم. یک تشکر دارم از راهنمای عزیزم آقا عبدالله خیلی خیلی زحمت منو کشیدند. هم با محبت منو تنبیه میکرد هم با محبت منو تشویق میکرد. خیلی سپاسگزارم هستم واقعا برای من زحمت کشیدند. هفته همسفر رو خدمت همسفران پیشاپیش تبریک عرض میکنم.
.jpg)
دوستان سال ۱۳۹۸ من وارد کنگره شدم. اون زمان من از طریق یکی از دوستان وارد کنگره شدم. پرسیدم از ایشان مقداری توضیح دادند و آدرس رو ازشون گرفتم. روزی که به کنگره آمدم دقیقا ساعت شش بود. زمانی که گفتند تازه واردین خود را معرفی کنند هاج و واج ماندم. استاد جلسه، نگهبان، میکروفون گردان و... تا اینکه جلسه اول تمام شد احساس کردم که شارژ شدن. جلسه دوم و جلسه سوم هم تمام شد و گفتند الان راهنما انتخاب کنید و من وارد لژیون شدم. در اواخر سفر اول بودم که با اجازه راهنما وارد لژیون سردار شدم و جایگاه سرداری را تجربه کردم. من متوجه شدم که جایگاه سرداری و لژیون سردار انرژی خاص دارد. در سالهای بعد توفیق این را داشتم که در جایگاه دنوری باشم. البته سال گذشته میخواستم پهلوان شوم که نشد. مطمئنا ضرر کردم. اما امسال در هفته گلریزان با آقا عبدالله صحبت کردم و از ایشان خواستم همراه من برای کسب اجازه پهلوانی به تهران بیایند. وقتی در تهران آقای مهندس اجازه دادند و سر من و سر آقا عبدالله را بوسیدند، خدا میداند انگار دنیا رو به من دادند. این رو عرض کردم دوستان در کنگره خدمت هر چه باشد انرژی دارد. من به کنگره میآیم آموزش بگیرم و خدمت نمایم تا به حال خوش برسم. وقتی علم داشته باشید همه چیز دارید. ممنون که به صحبت های من گوش دادید.

تایپ سخنان استاد: مسافر مجتبی ( لژیون سوم )
تایپ سخنان مسافر و عکس : مسافر محمد رضا نگهبان سایت ( لژیون هشتم)
ویرایش و تنظیم: مسافر سعید مرزبان خبری شعبه
- تعداد بازدید از این مطلب :
81