امروز تقریباً ۱ سال و ۳ ماه است که در جمعیت احیای انسانی کنگره۶۰ حضور دارم و هنوز دلنوشتهای ننوشتهام. در این لحظه با خودم فکر میکردم که قبلاً کجا بودم و چه میکردم و اکنون در پرتو آموزشهای کنگره۶۰ کجا هستم و چه میکنم؟ یادم آمد که روزی برای آمدن به کنگره مقاومت میکردم و میگفتم: «مگر من مصرفکننده هستم، چرا وقت خودم را اینجا تلف کنم؟» ۲ سال و چند روز از سفر مسافرم گذشته بود تا اینکه روز جشن همسفر شد و مسافرم در جشن همسفر شرکت کرد و یک هدیه ارزشمند به من داد خیلی حسوحال خوبی داشتم. اوایل سیدیها را فقط مینوشتم بعد سعی کردم با عشق بنویسم، حالا دیگر نوشتن برایم لذتبخش است؛ چون آموزش گرفتهام و علمم بیشتر شدهاست.
در کنگره۶۰ درس انسانیت، گذشت و خدمت به همنوع را آموختم. خداوند را بسیار شاکرم که امسال توانستم در جلسات سردار شرکت کنم، خیلی برایم لذتبخش بود و خوشحالم که خداوند اذن ورود من به این مکان مقدس را صادر کرد و دستان پرمهر آقای مهندس حسین دژاکام را میبوسم که مسیر عشق و محبت را به من نشان داد که روزی من هم بتوانم بذر نیکو کاشته و حداقل توشهای برای بعدهای دیگر جهان خلقت فراهم کنم و در آبادکردن ویرانهها سهمی داشته باشم و عشق را به مخلوق خدا هدیه کنم.
نویسنده: همسفر پریوش رهجوی راهنما همسفر سارا (لژیون چهارم)
رابط خبری: همسفر مرضیه رهجوی راهنما همسفر سارا (لژیون چهارم)
ویرایش: همسفر ناهید رهجوی راهنما همسفر مهتاب (لژیون اول)
عکاس: همسفر لیلا رهجوی راهنما همسفر مهتاب (لژیون اول)
ارسال: راهنمای تازهواردین همسفر اکرم (دبیر سایت)
همسفران نمایندگی بیستون کرمانشاه
- تعداد بازدید از این مطلب :
93