چهارمین جلسه از دوره هفتم کارگاهای آموزشی عمومی مسافران و همسفران نمایندگی آبیک با استادی دیده بان محترم آقای حکیمی، نگهبانی مسافر بهروز و دبیری مسافر افشین با دستور جلسه «وادی یازدهم، چشمه های جوشان و رودهای خروشان، همه به بحر و اقیانوس می رسند» در روز پنجشنبه 4 دیماه ۱۴۰۴ ساعت ۱۷ آغاز به کار کرد.

خلاصه سخنان استاد: سلام دوستان احمد هستم، یک مسافر. امیدوار هستم که همه ما قدر این زمانی که برای آموزش میگذاریم را بدانیم و سعی کنیم آموزشهایی را که دریافت میکنیم با عمل نشان دهیم و اگر آموزشها را به عمل تبدیل کنیم اثر آن در خود ما است و این اثر که در وجود ما باشد بهتر میتوانیم با مسائل بیرون روبرو شویم و به حل مشکلات مان بپردازیم. در اول پیشاپیش هفته همسفر را به همسفران گرامی تبریک میگویم، وقتی شخصی شروع میکند به مصرف کردن از یک فضایی که زندگی میکند و به حیات خود ادامه میدهد در همان مسیر حیات از یک فضایی به فضای دیگری منتقل میشود آن هم به آرامی طبق وادی یازدهم، آرام آرام و خیلی خزنده این نیروها میآیند القاء و الهام میکنند و توجیه به عمل میآورند و آن شخص را وادار میکنند که یک خطایی انجام دهد و اصلاً هم به آن نمیگویند که این کار خطاست و این کار را خیلی درست و مهم و ضروری جلوه میدهند و طوری جلوه میدهند که آن شخص حتماً آن کار را به عمل در بیاورد برای رسیدن به یک سری از خواستههای خود و برای همه انسانها همینطور است و فقط موضوع متفاوتی را پیدا میکند، وقتی آرام آرام در این تله افتاد، دید و حس آن محدود میشود.
مصرف کننده، انسان خودخواهی نیست این به واسطه بندی که متصل شده است، گرفتار این مسئله است پس اولویت آن این است که خود را سرپا نگه دارد و از یک حال متعادلی برخوردار باشد، وقتی که ما جهانبینی را کار میکنیم و از این فضا بیرون میآییم باید برگردیم و به آن نگاه کنیم و ببینیم که چقدر افراد به ما کمک کردهاند تا یک فردی بتواند به درمان برسد.
دستور جلسه وادی یازدهم، چشمههای جوشان و رود خروشان، همه به بحر اقیانوس میرسند، وادیهای کنگره قوانینی است جاری برای انسان و خوشبختانه تمام آموزشهای کنگره ۶۰ و وادی ها عنوان های ساده شده از کلام الله است و امیدوارم که این کتاب زندگی را بیشتر از آن استفاده کنیم، این وادی تمثیلی را به کار برده است و کلام الله یک سری قوانین دارد که به عنوان «محکمات» و همه انسانها باید آن را اجرا کنند و یک سری هم تمثیل است برای اینکه انسان متوجه شود، وقتی گفته میشود چشمههای جوشان و رود های خروشان، چشمه جوشان را به یک انسان تمثیل میکند و چشمه در یک جایی منبع ذخیره دارد و این ذخیره باید یک سدی باشد که در بلندای کوه این محتویات را نگه دارد که در طبیعت همیشه آب در پشت سنگ است و سنگها نگهدارنده آن محتوا ها هستند، یعنی انسان خیلی چیزها میداند ولی به شرایط آرام آرام این دانش را به انسانهایی که تشنه هستند منتقل میکند و میگوید که هر انسانی تشنه اطلاعات و آگاهی است باید بیاید و از این چشمه استفاده کند و سیراب شود.
یکی از این محتویات درمان اعتیاد است که پنهان بود، آقای مهندس که سالیان سال محقق بودند و تحقیق میکردند، خودشان مصرف کننده بودند، به روشهای مختلفی اقدام کردند ولی نشد و مثل فردی است که میخواهد درختی را بکارد میآید حفرهای را حفر میکند و چالهای را میکند و به طلا می رسد، آقای مهندس هم در ماه رمضان میآید روزه بگیرد از روش DST سر در میآورد و درمان اتفاق میافتد. هر کدام از ما که وارد کنگره شدیم به روشهای مختلف اقدام کردیم ولی نشد، من خودم ظرف یک سال از جهنم وارد بهشت شدم، ما اگر بخواهیم با محیط خود ارتباط برقرار کنیم و در محیط کار خود یک انسان متعادل باشیم تمام اینها بر پایه کارکرد متعادل بدن است و اینها را با یک سری عملکرد و جهانبینی میتواند متعادل نگه دارد. آقای مهندس آمده و این را مطرح کرده است که هر فردی که مواد مصرف میکند سیستم ایکس خود را از کار میاندازد و وقتی سیستم ایکس بخواهد به تعادل برگردد یک سال زمان و دارو میخواهد و این ساختمان نیاز به بازسازی دارد، یک فردی که وارد کنگره میشود از نظر کنگره ۶۰ درمان آن موقع کامل میشود که هم سیستم ایکس آن به کار بیفتد و هم درمان سیگار را انجام داده باشد، اگر درمان DST را انجام داده باشد به روش کنگره و سیگار بکشد، از نظر کنگره این فرد به درمان نرسیده است و هنوز سیستم بدن این فرد خوب کار نمیکند و این خود را آماده میکند برای بروز بیماریهای مختلف در سفر دوم، بنابراین امیدوارم که قدر این روش را بدانیم.

کنگره ۶۰ اعتقاد دارد که نه راهنما و نه پزشک و هیچ احدی درمانگر اعتیاد نیست، همان طوری که فرد اعتیاد را در خود به وجود آورده است با راه درست خودش درمانگر خودش است و با تجویز و پروتکلی که برای آن در نظر گرفته شده است و با عمل کردن به آن پروتکل، خودش خودش را درمان میکند با مصالحی که از طریق دارو به آن منتقل میشود و امیدوار هستم که قدر این را بدانیم ما باید علم زندگی را یاد بگیریم، زندگی ما قانون دارد و اگر بیقانونی بود خداوند مثال نمیزد که «ذره و مثقال حساب است.»، پس زندگی ما قانونمند است و ما باید علم زندگی را یاد بگیریم و علم زندگی را آن فردی یاد میگیرد که یک فرد مثمر ثمر برای خودش و خانوادهاش و جامعه خود باشد و این وظیفه ما هست که این کار را به انجام برسانیم.
انسانی که تغییر کرده است، باید زبان به تشکر داشته باشد و انسانی که تغییر کرده است اگر درخواستی دارد، خواهش میکند. اگر اشتباه کرد باید عذرخواهی کند، پایه تغییر همین است و من باید از خود بپرسم که میتوانم عذرخواهی کنم یا یک حرف نادرست میزنم میتوانم عذرخواهی کنم و یا یک درخواستی دارم میتوانم خواهش کنم، این پایه تغییر است. ما چیزی به نام ترک نداریم و ترک برای بیماری نیست، اگر میگوییم که اعتیاد بیماری است، ترک برای بیماری نیست و باید درمان شود. امیدوار هستم که در هفته آینده جشن بسیار بسیار خوبی را داشته باشید و آنچه در توان دارید، تشکر کردن از همدیگر را به کار بگیرید، سپاسگزار هستم که توجه کردید.
تایپ: همسفرمیثم «لژیون اول»
ویرایش، تنظیم و ارسال : مسافر علی «لژیون اول»
- تعداد بازدید از این مطلب :
72