من ابتدا جشن همسفر را به اولین همسفر کنگره۶۰ خانم آنی بزرگ و خانواده محترمشان تبریک میگویم بعد هم به همسفران شعبه طارم که همیشه با صبر و شکیبایی همراه مسافران خود بوده و هستند. در مورد همسفر تعاریف و حرفهای زیادی هست که در تمامی این تعاریف عشق و صبوری هست.
در این فراز و نشیب؛ اگر عشق و محبت نباشد نمیتوان ادامه داد. به فرموده استاد امین نقش همسفر، همان نقش بازیگر مکمل است؛ چون، ممکن است آنقدر بد بازی کند که مسافر لب پرتگاه را به داخل دره پرت کند و یا گاهی آنقدر خوب بازی کند که مسافر را از ته درّه با خواست خودش بالا بیاورد. این مطلب نقش کلیدی همسفر را در درمان مسافر نشان میدهد.
پس همسفر در بدو ورود به کنگره با دریافت آموزش میتواند همچون یک یار و یاور همراه مسافرش باشد، به همین دلیل است که آموزش همسفر به انسان شناخت میدهد با داشتنِ شناخت، تحمل و درک ما بالا میرود و آن زمان میتوانیم به انسانی که اسیر تاریکی شده کمک کنیم انسانی که اعتیاد دارد و در تاریکیها فرو رفته دورش را یک پوسته ضخیم از نیروهای منفی احاطه کرده است.
این نیروهای منفی مثل خار، بوی بد و زهر عمل میکنند و نمیگذراند آن پوسته شکافته شود زیرا نمیخواهند آن انسان را از دست بدهند. همانگونه که میدانیم فردی که دچار اعتیاد میشود افکار و اندیشه و جهانبینیاش افیونی شده است و در این بین تخریب زیادی هم برای خود و در نتیجه برای خانواده و اطرافیانش دارد که البته تخریبی که در اطرافیان به خصوص همسر و فرزندانش ایجاد میکند چندین برابر تخریبی است که برای خودش دارد.
گاهی شخص مصرفکننده با اشتباهاتی که مرتکب میشود موجب سرافکندگی خانوادهاش میگردد و آموزشهای کنگره میتواند برگ برندهای برای نجات خود و خانوادهاش باشد، سفر وقتی برای مسافر لذت بخشتر است که همسفر خوبی داشته باشد به هیچ عنوان نمیشود تاثیر همسفر را نادیده گرفت. آقای مهندس هم در پیام هفته همسفر چند سال پیش فرمودند: «مسافر خوب؛ همسفر خوب، سفر خوب و استاندارد.» این حرف آقای مهندس هم نقش همسفران را پررنگتر میکند همانطور که میدانید کمترین ریزش برای مسافرانی که همسفر دارند.
من خودم در این چند سال صبورترین و مهربانترین همسفرانی را دیدهام که با گذشت و صبر کنار همسران مصرف کننده خود ماندهاند و امید دارند به بهبود مسافران خودشان؛ ولی من الان در حال خواندن کتابی هستم به قلم زیبای آقای خسرو باباخانی که می توان گفت جز اولین مسافران کنگره۶۰ از بدو تاسیس کنگره ۶۰ هستند که خواندن این کتاب سرشار از لطف، که همسر ایشان چهقدر با عشق و میتوانم بگویم با عشق حقیقی همراه و کنار همسرشان بودند چه زمانی که آقاخسرو چندین بار با روشهای مختلف سعی در ترک مواد داشتند و چه زمانی که یکبار سفرشان را در کنگره اصطلاحاً خراب کردند.
از نظر من زیباترین بند این کتاب، جایی است که آقاخسرو در محضر آقای مهندس هستند برای گرفتن گل رهایی، که نام همسفرشان خانم ماهطاووس است میگویند: من سی سال پاهای زشت این پرنده زیبا بودم. انشاءالله مرا ببخشد و حلال کند و فرصت بدهد تا جبران کنم و خانم ماهطاووس هم میگویند خسرو هرگز زشت نبود همیشه تاج سر من بود. حالا زیباترین و باشکوهترین تاج سر دنیاست.
من وقتی این کتاب را میخواندم یاد گرفتم از صبوری خانم ماهطاووس که هیچ وقت حتّی اعتراض نکردند و مسافرشان را همراهی کردند. بهخاطر همین رنجهایی که همسفران کشیدهاند من قلباً آقای مهندس را تحسین کردم بهخاطر این جشن و دستور جلسه که لحاظ کردند تا شاید بشود گوشهای از رنجهای همسفران را درک کرد و تقدیر و تشکّری هرچند ناچیز از جانب مسافرانشان دریافت کنند.
منبع: سیدی نقش همسفر استاد امین ، سیدی احساس همسفر آقای مهندس، سایت کنگره۶۰
نویسنده: همسفر مریم رهجوی راهنما همسفر پروانه (لژیون دوم)
ویرایش و ارسال: همسفر فاطمه رهجوی راهنما همسفر زهرا (لژیون اول) نگهبان سایت
همسفران نمایندگی طارم
- تعداد بازدید از این مطلب :
103