English Version
This Site Is Available In English

«چشمه‌های جوشان و رودهای خروشان، همگی به بحر و اقیانوس‌ها می‌رسند.»

«چشمه‌های جوشان و رودهای خروشان، همگی به بحر و اقیانوس‌ها می‌رسند.»

ششمین جلسه از دور سیزدهم سری جلسات کارگاه‌های آموزشی عمومی کنگره ۶۰، نمایندگی شوشتر به استادی راهنمای محترم مسافر اکبر، نگهبانی مسافر منصور و دبیری مسافر امین، با دستور جلسه وادی یازدهم و تاثیر آن روی من، در روز پنجشنبه مورخ ۱۴ / ۹ / ۱۴۰۴ رأس ساعت ۱۷:۰۰ آغاز به کار کرد.

خلاصه سخنان استاد:

سلام دوستان اکبر هستم یک مسافر‌، خداوند را شاکر و سپاسگزارم که بار دیگر این فرصت را به من داد تا در این جایگاه خدمت کنم و آموزش بگیرم. پیش از هر چیز، هفته همسفر را پیشاپیش به همه همسفران و مسافران تبریک می‌گویم. همچنین این هفته را به آقای مهندس و خانم محترمشان تبریک عرض می‌کنم و امیدوارم بتوانیم آن‌گونه که شایسته است، از همسفران خود قدردانی کنیم. وقتی به گذشته خودم نگاه می‌کنم، می‌بینم حدود بیست و پنج تا سی سال درگیر اعتیاد بودم و در تمام این مدت خانواده‌ام، به‌ویژه همسفرم، در کنارم بودند. زمانی که وارد کنگره شدم، با خودم فکر کردم اگر فقط یک دقیقه خودم را جای همسفرم بگذارم؛ فرض کنید من یک انسان سالم بودم و همسفرم حتی یک نخ سیگار مصرف می‌کرد، آیا می‌توانستم آن را تحمل کنم؟ قطعاً نه.

اما متأسفانه گاهی این باور اشتباه، به‌خصوص در بین آقایان، وجود دارد که همسفر باید همه‌چیز را تحمل کند، در حالی‌که این‌طور نیست. وقتی ازدواجی شکل می‌گیرد، قرار است دو نفر در کنار هم شریک خوبی‌ها و سختی‌های زندگی باشند، نه اینکه بار زندگی فقط روی دوش یک نفر باشد. آقای مهندس هر دستور جلسه‌ای که مطرح می‌کنند، هدفشان صرفاً نوشتن یک دل‌نوشته یا دادن یک پاکت نیست؛ هدف این است که ما فکر کنیم. وقتی واقعاً فکر می‌کنیم، متوجه می‌شویم میزان گذشت همسفران، به‌ویژه خانم‌ها، چقدر زیاد است.

من خودم بعد از رهایی، شبی مهمان شهرستانی داشتیم که در خانه سیگار مصرف می‌کردند. تا صبح درها و پنجره‌ها باز بود و با این حال خوابم نمی‌برد. همان‌جا بود که با خودم گفتم: «خدایا، این‌ها چطور من را بیست، سی سال تحمل کردند؟ چطور من وسط خانه مصرف می‌کردم و هیچ اعتراضی نمی‌شنیدم؟» آنجا بود که عمق ازخودگذشتگی همسفران را بهتر درک کردم.

به همین دلیل امیدوارم بتوانیم قدردانی را به بهترین شکل ممکن انجام بدهیم.

اما در مورد دستور جلسه:

«چشمه‌های جوشان و رودهای خروشان، همگی به بحر و اقیانوس‌ها می‌رسند.»

از همان ابتدای خلقت انسان، نیروی اهریمنی هم کار خود را آغاز کرد و تلاش کرد ثابت کند انسان موجودی ناسپاس است. این کار از طریق القای افکار انجام می‌شود؛ یعنی دعوت تدریجی انسان به ضد ارزش‌ها. آقای مهندس این موضوع را به‌خوبی در کتاب القائات و همچنین ادموند و هلیا به‌صورت نمایشنامه توضیح داده‌اند. وقتی انسان وارد تاریکی می‌شود، این اتفاق به‌تدریج رخ می‌دهد؛ همراه با لذت، به‌صورت منظم و تکرارشونده، و انسان متوجه ورودش به تاریکی نمی‌شود تا زمانی که به آخر خط می‌رسد و با فشارها و سختی‌ها روبه‌رو می‌شود؛ از فشار خانواده گرفته تا مشکلات مالی و روحی. آنجاست که انسان متوجه می‌شود نیاز به آموزش و کمک دارد.

آقای مهندس مثال چشمه را می‌زنند؛ چشمه‌ای که جوشان است، حتماً منبع و اختلاف پتانسیل دارد. ما هم اگر می‌خواهیم مثل یک چشمه جوشان باشیم، نیاز به علم و دانش داریم؛ دانشی که از طریق راهنما، جلسات، سی‌دی‌ها و آموزش‌های آقای مهندس به دست می‌آوریم. تا زمانی که آموزش نباشد، آن جوشش در ما ایجاد نمی‌شود. خدمت در کنگره، چه در سفر اول و چه در سفر دوم، همان نیرویی است که به انسان انرژی می‌دهد. کسانی که زودتر به جلسه می‌آیند، با کسانی که دقیقه نود می‌رسند، از نظر انرژی و حال، تفاوت دارند. این حضور، این خدمت، حتی چیدن صندلی‌ها و کارهای ساده، به ما انرژی می‌دهد و باعث رشد ما می‌شود. اگر کنگره را فقط مثل یک مهمان ببینیم، آن جوشش در ما شکل نمی‌گیرد. اما وقتی خودمان را عضوی از این مجموعه بدانیم، رشد می‌کنیم. ما بهترین منبع را داریم؛ خدا را شکر که آقای مهندس را داریم با دانشی عمیق و کاربردی برای درمان اعتیاد و بسیاری از مسائل زندگی. این‌ها نعمتی است که به‌سادگی در اختیار ما قرار گرفته و باید قدردان آن باشیم.

امیدوارم همه ما از حضور در کنگره لذت ببریم و مسیر درمان را با آرامش و آگاهی طی کنیم

ویژه ها

دیدگاه شما





0 دیدگاه

تاکنون نظری برای این مطلب ارسال نشده است .