English Version
This Site Is Available In English

دل‌نوشته‌ی یک مسافر در باب هفته‌ی همسفر – نمایندگی نسترن اصفهان

دل‌نوشته‌ی یک مسافر در باب هفته‌ی همسفر – نمایندگی نسترن اصفهان

دل‌نوشته‌ی یک مسافر در باب هفته‌ی همسفر – نمایندگی نسترن اصفهان


سلام دوستان، سارا هستم، یک مسافر.

من همسفر نداشتم، نه دستی که لیوانی آب بدهد و نه شانه‌ای که وسط خستگی بگوید: «ادامه بده.»

من مسافر بودم، با باری سنگین‌تر از توان استخوان‌هایم و عجیب‌ترین حقیقت این مسیر این بود که خودم همسفرِ خودم شدم. شب‌هایی بود که دلم می‌خواست کسی از بیرون صدایم بزند، اما فقط خودم بودم و راه، و یک درد قدیمی که بلد بود زمین‌گیرم کند.

من یاد گرفتم وقتی هیچ‌کس نیست، خودت را رها نکن. یاد گرفتم هم خودم گریه باشم و هم دستمال اشکم. اما کنگره ۶۰ معجزه‌اش همین‌جاست.  جایی که غریبه‌ها، بی‌آنکه اسمم را بدانند، کنارم ایستادند. اعضایی که نه هم‌خون من بودند و نه هم‌خانه‌ام، اما هم‌دردم شدند. کسانی که وقتی صدایم می‌لرزید، نگفتند: «قوی باش»، بلکه گفتند: «بیا، تنها نیستی.»

هفته‌ی همسفر، برای من هفته‌ی «جای خالی‌ها»ست. جای خالیِ کسی که نبود، اما نبودنش با حضور جمعی جبران شد که بلد بودند بی‌ادعا همسفر باشند.

من همسفر نداشتم، اما کنگره کم نیاور و برایم صدها همسفر شد. امروز، با چشمی که هنوز خیس است اما دلی که دیگر تنها نیست، می‌گویم: اگر من ماندم، اگر نشکستم، اگر هنوز ایستاده‌ام، به احترام همسفرانی‌ست که اسمشان «انسان» بود و راهشان «عشق بی‌منت».

هفته‌ی همسفر بر تمام کسانی که بی‌آنکه موظف باشند کنارمان ماندند، مبارک باشد.

نگارنده: مسافر سارا – لژیون چهارم، نمایندگی نسترن اصفهان
بازبینی و ارسال: همسفر سولماز

ویژه ها

دیدگاه شما





0 دیدگاه

تاکنون نظری برای این مطلب ارسال نشده است .