English Version
This Site Is Available In English

همسفر می‌تواند باعث صعود یا سقوط مسافرش شود

همسفر می‌تواند باعث صعود یا سقوط مسافرش شود

سلام و درود خدمت تمامی همسفران کنگره۶۰. این هفته را به اولین همسفر کنگره۶۰، خانم آنی بزرگ و خانواده محترمشان تبریک عرض می‌کنم.

همسفر کسی است که در یک سفر، همراه و هم‌مسیر است؛ می‌توان از او به‌عنوان یار، معشوق، همنشین دل و رفیق زندگی یاد کرد. او کسی است که در یک مرحله‌ی مهم از زندگی، همراه انسان می‌شود. در کنگره، همسفر به فردی گفته می‌شود که همراه و حامی فرد مصرف‌کننده در مسیر درمان است. این فرد می‌تواند یکی از نزدیکان مسافر باشد که به عنوان پشتیبان و حامی، او را در این مسیر یاری می‌کند. همسفران، نماد صبر، استقامت و امید در کنگره۶۰ هستند.

یک همسفر در کنگره۶۰ باید آموزش ببیند و آموزش‌پذیر باشد تا بتواند حامی، پشتیبان و همگام با مسافرش باشد و فضایی امن را برای او ایجاد کند. همسفر نباید در این سفر دشوار، مسافرش را تنها بگذارد، چرا که پایه‌ی رابطه‌ی بین مسافر و همسفر بر اساس برابری، احترام متقابل و مسئولیت مشترک بنا شده است.

یک همسفر می‌تواند باعث صعود یا حتی سقوط مسافرش شود. او باید صبور و آرام در کنار مسافر باشد تا بالی برای پرواز باشد، نه باری بر دوش او؛ تا در این جاده‌ی پرپیچ‌وخم و پرتگاه‌ها، از سقوط مسافرش جلوگیری کند. در لحظه‌های سخت، باید امید و قوت قلب مسافرش باشد و نقش خود را به‌درستی ایفا کند تا پروازی موفقیت‌آمیز حاصل شود.

روزی با اصرارهای مسافرم وارد کنگره شدم. قرار شد فقط همان روز بیایم، آن هم به خاطر دلِ مسافرم. اذن ورود من به کنگره از طرف خداوند، مصادف شد با جشن همسفر. نمی‌دانم حکمتش چه بود، اما قطعاً برنامه‌هایی که خدا برای انسان می‌نویسد بی‌نقص است، و ورودم در این روز حکمتی بزرگ داشت.

کنگره۶۰ به من عنوان «همسفر» را داد؛ کلمه‌ای که در ظاهر ساده است، اما در صور پنهان معنایی عمیق دارد؛ اگر آن را درک کنم، واقعاً بال پروازی هم برای خودم و هم برای مسافرم خواهم شد.

الان می‌دانم که بهترین جایگاهی که می‌توانستم درون خودم، گره‌های وجودی و نقص‌هایم را ببینم، همین جایگاه همسفری بود. من باید تمام تلاشم را انجام دهم تا به همسفر حقیقی بودن برسم. از خداوند ممنونم که آن همه سختی را در مسیرم قرار داد و مرا در عمق تاریکی‌ها فرو برد تا امروز به آرامش، روشنایی و نور برسم.

من آمدم، رها شدم و رها کردم بندها را، آرام‌آرام گره‌های درونی‌ام را با آموزش‌هایی که گرفته بودم باز کردم و هنوز هم در حال باز کردن گره‌های درونم هستم، چون در کنگره رها کردن، تزکیه و پالایش را آموختم.

وقتی کنگره۶۰ به من گفت: «تو همسفر هستی»، یعنی باید دوربین را به سمت خودت بچرخانی؛ ببین خودت چقدر نقص داری. یاد گرفتم که همسفر بودن یعنی در جهت و مسیر حرکت کردن، و در مقابلِ آن رها کردن‌ها، نعمت‌های بزرگی نصیبم شد مهم‌ترین آن‌ها سلامتی خودم و مسافرم، آرامش خودم و فرزندانم بود؛ چیزهایی که شاید با هیچ پولی نمی‌توانستم به دست بیاورم.

بله، من همسفر بودن را به اختیار خود انتخاب کردم، نه به اجبار دیگران. یاد گرفتم که برای همسفر و بال پرواز بودنِ شریک زندگی‌ام، باید با تفکر درست و اندیشه‌ی عقلانی فرصت و اجازه‌ی پرواز را به او بدهم و او را رها کنم. یاد گرفتم که زندگی کنم و اجازه دهم اطرافیانم هم زندگی کنند.

با سپاس فراوان از جناب مهندس دژاکام و خانواده‌ی محترمشان، که چنین بستر عشق و آگاهی را برای ما فراهم کردند.

نویسنده: همسفر مریم رهجوی راهنما همسفر ناهید (لژیون دوم)
رابط خبری: همسفر الهه رهجوی راهنما همسفر ناهید (لژیون دوم)
ویرایش و ارسال: همسفر طاهره رهجوی راهنما همسفر ترانه (لژیون سوم) نگهبان‌سایت
همسفران نمایندگی اِرم کرج

ویژه ها

دیدگاه شما





0 دیدگاه

تاکنون نظری برای این مطلب ارسال نشده است .