English Version
This Site Is Available In English

صبر آگاهانه، ثمره‌ آموزش و شناخت

صبر آگاهانه، ثمره‌ آموزش و شناخت

همسفر زهره:

نمی‌دانم از کجا شروع کنم برای گفتن روزهایی که از تمام عالم و آدم، ناامید و خسته بودم. همیشه فکر می‌کردم دنیا به آخر رسیده، غم و ناامیدی هیچ‌‌ موقع قرار نیست تمام شود. هر شب با فکر و خیال می‌خوابیدم؛ البته اگر می‌شد اسمش را خواب گذاشت؛ چون میان خواب و بیداری بودم و وقتی چشم‌هایم روی هم می‌رفت، مدام کابوس می‌دیدم. روزها را بدون هیچ انگیزه‌ای سپری می‌کردم، گوشه‌ای می‌نشستم و وقتی به خود می‌آمدم، می‌دیدم ساعت‌ها به یک نقطه خیره شده‌ام و با افکار منفی، به جسم و روان خودم آسیب می‌زنم، بی‌ آن‌ که راه‌حلی به ذهنم برسد.

تا این‌که یک روز مسافرم از سرکار به خانه برگشت و گفت جایی به نام کنگره۶۰ هست که مصرف‌کننده‌ها را درمان می‌کند و از خوشحالی پیدا شدن یک راه، سر از پا نمی‌شناخت. او چندین هفته برای پذیرش به شعبه می‌آمد؛ اما پذیرش نمی‌شد. تا این‌که یک روز به خانه برگشت و گفت: مصرف‌کننده‌ها با همسران‌شان به کنگره می‌آیند و از من خواست همراهش بروم تا شاید زودتر پذیرش شود و به درمان برسد.

من هم به اجبار پا به کنگره گذاشتم، فقط برای این‌که مسافرم درمان شود. دروغ چرا، هیچ امیدی هم به درمانش نداشتم؛ اما مجبور بودم به هر دری بزنم تا شاید آرامش به خانواده‌ام برگردد. چندین هفته آمدم تا این‌که مسافرم پذیرش شد و به من گفت: دیگر لازم نیست به کنگره بیایی. این حرف را زمانی زد که من لژیون انتخاب کرده بودم و با آموزش‌ها فهمیده بودم تخریب من از مسافرم کمتر نیست و تنها جایی‌که می‌توانستم به خودم کمک کنم، همین کنگره۶۰ است.

با همراهی و کمک مسافرم به راهم ادامه دادم و راه و روش درست زندگی کردن را آموختم. خداوند را شکر می‌کنم، مسافرم سفر بسیار خوبی داشت و در کمال ناباوری به درمان رسید. امروز من همسفر، خوشحال‌ترینم؛ چون مسافرم به درمان رسیده، آرامش وارد زندگی‌ام شده و همه‌ این‌ها را مدیون کنگره۶۰ هستم.

همسفر آسیه:

این هفته‌ زیبا را به همه‌ همسفران باعشق و صبور تبریک می‌گویم. همسفر به معنای بال پرواز، اسطوره‌ صبر، استقامت و مهربانی است. خداوند را هزاران بار شکر که ما را با بهشتی به نام کنگره۶۰ آشنا کرد. هنگامی‌که با کوهی از ناامیدی، غم و اندوه وارد کنگره شدیم، گیج و مبهوت بودیم، تا این‌که با مفهوم همسفر آشنا شدیم. چه‌ زیبا است این همسفر بودن وقتی در کنار مسافران، از دل تاریکی‌ها به سمت نور حرکت کردیم.

همسفر ملیحه:

در کنگره، همسفر به کسی گفته می‌شود که سابقه‌ اعتیاد ندارد و در جهت تعالی اهداف کنگره تلاش می‌کند. همسفر نقش بال پرواز مسافر را دارد و باعث آسان‌تر شدن مسیر حرکت او می‌شود. در کنگره، همسفر تنها به همسران اطلاق نمی‌شود؛ بلکه هر شخصی اعم از پدر، مادر، خواهر، برادر و یا حتی یک دوست می‌تواند این نقش را ایفا کند و هر کدام در جایگاه خود نقش به‌سزایی دارند.

همسفر می‌تواند قوت قلب مسافر باشد؛ اما زمانی این نقش را به‌درستی ایفا می‌کند که خود، در کنگره آموزش دیده باشد. در غیر این صورت، از روی جهل و ناآگاهی، حتی ممکن است به مانعی در مسیر او تبدیل شود. همسفر نه‌تنها می‌تواند نقش بزرگی در مسیر درمان مسافر داشته باشد؛ بلکه توانایی‌های خودش نیز در این راه شکوفا می‌شود. هدف کنگره نیز همین است که ما آموزش ببینیم، درس زندگی کردن را بیاموزیم و این آموزش‌ها را در زندگی به‌صورت کاربردی اجرا کنیم، آن‌گاه به صلح و آرامش دست خواهیم یافت.

همسفر فاطمه:
من روزی در تاریکی بودم. یادم هست روزهایی که فقط سکوت و اشک بود؛ اما در مسیر کنگره صبر را یاد گرفتم و به آرامش رسیدم. همسفر بودن برایم فقط همراهی نبود، مسیر شناخت بود، راهی برای دیدن خودم در آینه‌ عشق و شناختن دوباره‌ خویشتن. آموختم که می‌شود در سختی‌ها هم لبخند زد، بدون قضاوت درک کرد، بخشید و با دل آرام ادامه داد. امروز به خودم افتخار می‌کنم، به دختری که تسلیم نشد، امید را بازگرداند و آغوشش را از آرامش پر کرد. هفته‌ همسفر برای من جشن ایمان است و نوری که هنوز در دلم می‌درخشد.

همسفر زهره:

در این مسیر من همسفر، درسفری سرنوشت‌ ساز قدم گذاشته‌ام. این سفر که در ابتدا با اضطراب، ترس، خشم و ناامیدی همراه بود با آموزش و آگاهی‌به صبر، تعادل و آرامش تبدیل شد.

من به‌عنوان یک همسفر سال‌ها در کنار مسافری زندگی کردم که حدود ۲۵ سال درگیر اعتیاد بود. سال‌هایی که پر از ناآگاهی، توقع، سرزنش و یأس بود. با ورود به کنگره۶۰ درک کردم که مسئله صرفاً مصرف مواد نیست؛ بلکه جهان‌بینی من نیز به اصلاح و درمان نیاز دارد.

کنگره به من یاد داد مسئولیت درمان مسافر را به دوش نکشم و در نقش نجات‌دهنده ظاهر نشوم.
به‌جای کنترل کردن، آموزش ببینم و به‌جای غرق شدن در ترس، آگاهی کسب کنم. با دریافت این آموزش‌ها، متوجه شدم بسیاری از رفتارهای ناخواسته‌ من، خود مانعی در راه درمان بوده‌اند. توقع درمان سریع، قضاوت، مقایسه و یادآوری گذشته، همگی ریشه در ناآگاهی من داشتند.

صبر کردن این مسیر را هموار می‌کند. امروز که حدود هشت ماه از شروع سفرمان می‌گذرد، تغییرات مسافرم را نه فقط در مصرف مواد؛ بلکه در رفتار، گفتار و نگرش او به زندگی مشاهده می‌کنم؛ اما تغییر مهمتر، در خودم رخ داده است. با درک و به‌کارگیری آموزش‌های کنگره، به تدریج توقعاتم را کاهش دادم و فهمیدم که بدون تغییر من، انتظار تغییر پایدار از مسافر، انتظاری نادرست است. یاد گرفتم بنای زندگی را از نو و استوار بسازم.

همسفر حوریه:

این هفته را به خانم آنی بزرگ، همه همسفران و راهنمایان کنگره۶۰ تبریک عرض می‌کنم. همسفر وقتی می‌تواند به مسافرش در طول سفر کمک کند که خودش نیز همراه مسافرش در کنگره حضور داشته باشد و از نوشتن سی‌دی‌ها و گرفتن آموزش‌ها برخوردار باشد تا به آگاهی و شناخت مسئله اعتیاد و مسائل اطراف خود برسد و بتواند همسفر خوبی‌ برای مسافر خود باشد.

من در این مدتی که در کنگره حضور دارم، آموزش‌های مهمی را فرا گرفته‌ام که در زندگی‌ام هم بسیار تأثیرگذار بوده و باعث شده که بهتر زندگی کنم و با عمل کردن به این آموزش‌ها، توانسته‌ام در خودم تغییراتی به وجود آورم. تغییر در افکار و اندیشه، گفتار، کردار و این تغییرات به یک‌باره امکانپذیر نیست؛ باید با تکرار و تمرین باشد. از آقای مهندس بابت زندگی دوباره تشکر می‌کنم و آرزو می‌کنم همیشه سلامت و تندرست باشند.

همسفر فاطمه:

هفته‌ همسفر، هفته عشق و مهربانی، هفته‌ای که جان دوباره می‌بخشد به تن خسته‌ ما، هفته‌ای که پر از عشق و محبت دوطرفه است. واژه همسفر یعنی ماندن در برابر سختی‌ها، در برابر مشکلات، گرچه بزرگ اما حل شدنی، همسفر مانند نوری در راه سخت مسافر است و بال پروازی است که مسافر را در این‌ مسیر یاری می‌دهد.

همسفران مانند قهرمانان خاموش، بی‌ادعا و بی‌هیاهو هستند؛ اما با قلبی بزرگ که ستون خانواده را مستحکم نگه می‌دارند. هفته همسفر را به تمامی همسفران کنگره‌۶۰ تبریک عرض می‌کنم.

راهنما همسفر انسیه:

هفته همسفر را به اولین همسفر کنگره۶۰ خانم آنی بزرگ، خانواده آقای مهندس و همه همسفران کنگره۶۰ تبریک می‌گویم. همسفر یعنی همراه، یعنی بال پرواز مسافر، یعنی عشق و محبت نسبت به کسی که سال‌ها درکنار هم زندگی کرده‌ایم. از این‌که در مکانی قرار گرفته‌ام و لقب همسفر به من داده‌اند و در کنار مسافرم بودم تا سفر خوبی را انجام داد، بی‌نهایت خوشحالم. خود من هم تخریب‌های زیادی داشتم؛ اما با آموزش‌هایی که می‌گیرم روز‌به‌روز بهتر می‌شوم. از این‌که همسفر کنگره۶۰ هستم و در کنار عزیزانی هستم که برای زندگی بهتر خود و خانواده‌شان تلاش می‌کنند خوشحالم و برای تک‌تک مسافران و همسفران آرزوی موفقیت می‌کنم.

همسفر شهرزاد:

همسفر بودن در کنگره‌۶۰ یک عنوان نیست؛ بلکه یک مسئولیت آگاهانه است. مسئولیتی که نه با هیجان آغاز می‌شود و نه با شتاب به پایان می‌رسد؛ بلکه آرام و عمیق در جان انسان ریشه می‌دواند. 

من به‌عنوان یک همسفر خیلی زود فهمیدم که نقش من نجات دادن نیست. نیامده‌ام تا به‌جای مسافرم تصمیم بگیرم، درد او را به دوش بکشم یا مسیرش را به‌ جای او طی کنم. آمده‌ام تا درست کنار مسیر بایستم، جایی که نه مانع حرکت او شوم و نه او را تنها بگذارم. 

کنگره‌۶۰ به من آموخت که همسفر بودن یعنی سکوتی که قضاوت ندارد، حضوری که مطالبه‌گر نیست و حمایتی که از آگاهی می‌آید. یاد گرفتم که گاهی بهترین کمک، کمک نکردن است و بهترین عشق، عشقی است که اجازه‌ رشد می‌دهد. 

در این مسیر، بیش از آن‌که شاهد تغییر مسافرم باشم، شاهد تغییر خودم بودم. تغییر نگاه، تغییر رفتار و از همه مهمتر تغییر باور، فهمیدم اگر من آموزش نبینم؛ اگر ذهن و باورم بازسازی نشود، حضورم نه‌تنها کمک‌کننده نیست؛ بلکه می‌تواند مخرب باشد.

امروز همسفر بودن را چنین می‌فهمم، آرامش در زمان طوفان، اعتماد در روزهای تردید و ایمان به فرآیندی که زمان می‌طلبد. کنگره‌۶۰ به من یاد داد که همسفر بودن، تمرین انسان بودن است انسانی که مسئول احساسات خویش است، حدومرز می‌شناسد و به قانون، آموزش و مسیر احترام می‌گذارد. 

اگر امروز این مسیر ادامه دارد و چراغ امید همچنان روشن است، بی‌تردید یکی از دلایلش همسفرانی هستند که بی‌صدا و محکم ایستاده‌اند، نه جلوتر از مسیر، نه عقب‌تر بلکه درست در جای درست

ویرایش و ارسال: همسفر معصومه رهجو راهنما همسفر صفیه (لژیون یکم) دبیر سایت

همسفران نمایندگی عطار نیشابوری

ویژه ها

دیدگاه شما





0 دیدگاه

تاکنون نظری برای این مطلب ارسال نشده است .