English Version
This Site Is Available In English

خواستن؛ خاصیت رودهاست

خواستن؛ خاصیت رودهاست

هشتمین جلسه از دوره بیست و ششم کارگاه‌های آموزشی عمومی کنگره۶۰ نمایندگی اسبیکو، با استادی مسافر احمد، نگهبانی مسافر سعید و دبیری مسافر فلاح با دستور جلسه (وادی یازدهم: چشمه‌های جوشان و رودهای خروشان، همه به بحر واقیانوس می‌رسند) پنج‌شنبه ۴ دی ماه ۱۴۰۴ ساعت ۱۷ شروع به کارکرد.

 

خلاصه سخنان استاد:

سلام دوستان احمد هستم یک مسافر؛
از نگهبان جلسه و گروه مرزبانی تشکر می‌کنم که به من اجازه دادند در این جایگاه قرار بگیرم تا خدمت کنم و آموزش بگیرم. از راهنمای خوبم آقا رضا تشکر می‌کنم بابت زحماتی که برای من کشیدند و آموزش‌هایی که به من دادند تا امروز بتوانم با حال خوب این جایگاه را تجربه کنم.

قبل از هر چیزی هفته همسفر را به اولین همسفر کنگره ۶۰، خانم آنی بزرگ تبریک می‌گویم سپس به خانواده جناب مهندس و تمام همسفران کنگره ۶۰ این هفته را تبریک می‌گویم که با صبر و استقامت همزمان به کنگره ۶۰، مسافران و خودشان کمک می‌کنند. انشالله که بتوانیم به نحو شایسته از آنها تقدیر کنیم.

دستور جلسه «وادی یازدهم: چشمه‌های جوشان و رودهای خروشان، همه به بحر و اقیانوس می‌رسند» است. به نظر من هر دستور جلسه دارای دو بخش است: یک بخش، بخش ظاهری است که ما باید مفهوم کلمات، عناوین و جملات که در دستور جلسه مطرح است را متوجه شویم.

بخش دوم، آن تاثیری است که روی ما می‌گذارد و آن نقطه تفکر را در ما ایجاد می‌کند که بخش پنهان آن است. مثلاً ما در بخش اول این دستور جلسه باید بدانیم که چشمه ‌های جوشان و رودهای خروشان منظور از چه هستند؟ چگونه به دریا می‌رسند؟ و بخش دوم، تاثیر آن روی من است.

باید بدانیم که جناب مهندس چرا در اینجا از چشمه و رود خروشان استفاده می‌کند، حالا من چشمه جوشان و رود خروشان شدم نهایتاً چه اتفاقی قرار است بیفتد؟ اول اینکه یک چشمه جوشان باید به منابعی وصل باشد که آب خود را از آنجا تامین کند این منابع شامل آب و برفی که روی کوه‌ها، دشت‌ها و سرزمین‌ها قرار دارد، می‌شود.

نهایتاً آبی که از این چشمه تامین می‌شود به رود تبدیل می‌شود، هرچه این چشمه جوشش بیشتری داشته باشد تبدیل به رود خروشان‌تر و پربارتری می‌شود. خاصیتی که رودها دارند؛ این است که خواسته دارند. خواسته رودها این است که به بحر و اقیانوسی که در هدفشان است برسند.

اگر من یک مسافر هستم و در اینجا در حال خدمت می‌باشم، چه موقع می‌توانم چشمه جوشانی باشم؟ من زمانی که وارد کنگره شدم چشمه خشک که هیچ نبودم بلکه یک فاضلاب جوشان هم بودم؛ زیرا نه تنها جسم، روح و روان خودم را نابود کرده بودم بلکه به خانواده و اطرافیانم هم آسیب زده بودم.

تا زمانی که وارد کنگره نشده بودم متوجه هیچ چیز نبودم. به خاطر دارم که راهنمای تازه واردین من، آقای مجید به من گفت: اگر می‌خواهی به حال خوش برسی، هرچه که راهنمای تو به تو گفت بدون بحث انجام بده. گفتم: من فقط از یک چیز می‌ترسم و آن هم خماری است. آقا مجید گفت: اینجا جایی نیست که خماری بکشی.

من با فرمانبرداری از راهنمایم و نوشتن تکالیف و CDها و حضور منظم در جلسات، آرام آرام از آن حال بد خارج شدم. حدود دو ماه و نیم که از سفرم گذشت کم کم متوجه آب و هوای خوب شدم، چیزهایی را می‌دیدم که قبلاً نمی‌دیدم و آرام آرام به سمتی رفتم که چیزهای خوب را حس می‌کردم.

الان که مقداری روی خودم کار می‌کنم این را متوجه شدم که چشمه جوشان این نیست که با نافرمانی و بی‌نظمی بتوانم به آن دست بیابم بلکه باید فرمانبردار باشم، مشق‌هایم را به موقع بنویسم، CDها را گوش بدهم و خدمت کنم که بتوانم به چشمه جوشانی تبدیل شوم تا هم خودم خوشبخت شوم و هم بتوانم به دیگران کمک کنم. مرسی از اینکه به صحبت‌های من گوش کردید.

 

رهایی مسافر محمد لژیون دهم

 

رهایی مسافر سیاوش لژیون دهم

 

عکس، تایپ، ویرایش و ارسال: مسافر امیر لژیون ششم

ویژه ها

دیدگاه شما





0 دیدگاه

تاکنون نظری برای این مطلب ارسال نشده است .