English Version
This Site Is Available In English

چشمه جوشان، انتخاب آگاهانه در مسیر روشنایی

 چشمه جوشان، انتخاب آگاهانه در مسیر روشنایی

اولین جلسه از دوره پنجم کارگاه‌های آموزشی عمومی کنگره ۶۰؛ نمایندگی گلمکان؛ با استادی راهنمای محترم مسافر عباس، نگهبانی  مسافر علی و دبیری  مسافر علی با دستور جلسه «وادی یازدهم و تاثیر آن روی من» در تاریخ 4 دی ماه  1404 ساعت 16 آغاز به کار کرد.

خلاصه سخنان استاد
سلام دوستان، عباس هستم، یک مسافر
دستور جلسه وادی یازدهم است؛ چشمه‌های جوشان، رودهای خروشان، همه به بحر و اقیانوس می‌ریزند.

اگر به تیتر دقت کنیم، گفته می‌شود چشمه جوشان؛ یعنی چشمه زیاد است، اما جوشان نیست. پس منِ عباس باید خودم را به چشمه تشبیه کنم و ببینم برای جوشان شدن چه شرایطی لازم دارم.

در بدو تولد انسان یا به وجود آمدن انسان، یک گردهمایی شکل گرفت و خداوند به تمام مخلوقات اعلام کرد که من موجودی به نام انسان را خلق کردم و او را در زمین قرار دادم و به انسان اختیارات کامل دادم.
من قبل از ورود به کنگره، هر کاری انجام می‌دادم آن را به گردن شیطان می‌انداختم و همه خطاهایم را به شیطان نسبت می‌دادم. اما وقتی وارد کنگره شدم و آموزش گرفتم، فهمیدم نه، شیطان دارد کار خودش را به بهترین شکل انجام می‌دهد و مشکل اینجاست که من وظیفه خودم را درست انجام نمی‌دهم.

در ابتدای آموزش‌ها گفته شد انسان دو بُعد دارد؛ بُعد تاریکی و بُعد روشنایی. این دو مسیر پیش روی انسان قرار می‌گیرد تا حق انتخاب داشته باشد؛ یا به سمت تاریکی حرکت کند یا به سمت روشنایی برود.

در خود وادی آمده است که خداوند هنگام آفرینش انسان، یک هشدار به او داد و گفت ابزار شیطان، مادیات است. ما اینجا کاری به کل مادیات نداریم و درباره مواد مخدر صحبت می‌کنیم. زمانی که من ماده مخدر را انتخاب کردم، هیچ وقت شیطان نیامد ماده را در دست من بگذارد.

کار شیطان القا بود؛ از طریق القا وارد شد و با نادانی من و اطلاعات غلطی که به من داده شده بود، گفتند اگر تریاک بکشی بیشتر کار می‌کنی و درآمدت بیشتر می‌شود. خیلی زیرکانه این القا انجام شد و ما خودمان به دنبال مواد رفتیم. به دست هیچ کدام از ما تریاک ندادند؛ من خودم مواد را انتخاب کردم.

یکی از آن چشمه‌ها که مورد هدف قرار گرفت، چشمه خانواده بود. من به عنوان پدر خانواده که ستون خانواده است، تخریب شدم و زن و فرزندم هم در کنار من تخریب شدند. دقیقاً مثل ستون یک سازه که آرام آرام به لرزه می‌افتد. کم‌کم دروغ گفتن من زیاد شد و دروغ وارد بنیان خانواده شد و اعضای خانواده هم این رفتار را از من یاد گرفتند.

چشمه اگر بخواهد به وجود بیاید، نیاز به اختلاف سطح و منبع دارد که هر کدام وظیفه خودشان را به درستی انجام می‌دهند. اگر من بخواهم تبدیل به چشمه جوشان شوم، باید اطلاعات درست به دست بیاورم.
کسی که به من گفت اگر مواد مصرف کنی بیشتر کار می‌کنی، اطلاعات داد، اما اطلاعاتش غلط بود. اینجا در کنگره شصت، اطلاعات راستین است و مهندس دژاکام، معلم راستین است. اگر امروز به این باور برسم که این آموزش‌ها راستین است، باید خودم را نگاه کنم؛ هر جا حرمت‌ها و قوانین کنگره را رعایت می‌کنم، حالم خوب است و این یعنی آن راه، راه راستین است.

وادی‌های یک تا یازده را کامل یاد می‌گیرم و مشارکت می‌کنم. این دانایی به چه درد می‌خورد؟ دانایی زمانی ارزش دارد که تبدیل به دانایی مؤثر شود؛ یعنی در رفتار من، در رسیدن به تعادل من، اثر بگذارد. اگر دانایی اثرگذار باشد، برای من منبع خوبی است.

و بهترین اثرگذاری که پیش روی ماست، تشکر از همسفرانمان است؛ چون باعث می‌شود همسفر من درک کند که آموزش‌های کنگره روی من اثر گذاشته است.

گروه سایت گلمکان
مرزبان خبری : مسافر یامین
تایپ: مسافر مهدی لژیون یکم
ویراستار: مسافر وحیدلژیون یکم
عکاس: مسافروحید لژیون یکم
تنظیم برای سایت: مسافر وحید لژیون یکم
 

ویژه ها

دیدگاه شما





0 دیدگاه

تاکنون نظری برای این مطلب ارسال نشده است .