«چشمههای جوشان و رودهای خروشان، همگی به بحر و اقیانوس میرسند.»
سلام دوستان امیر هستم، یک مسافر.
میخواهم وادی یازدهم را با یک ضربالمثل ترکی آغاز کنم که معنایش این است:
«چشمهای که از خودش نجوشد، با آب ریختن چشمه نمیشود.»
یعنی اگر کسی نخواهد برای هدفش، در مسیر ارزشهایی که مورد تحسین همگان است، تلاش کند، دیگران با حمایت همهجانبه نیز نمیتوانند این همت را در او ایجاد کنند. انسان زمانی میتواند از داشتههایش استفاده کند که در مسیری پرخروش، امتحان خود را پس داده باشد.
و من، امیر، اگر در این راه بتوانم آنچه را که از سرچشمه، یعنی بنیان کنگره که از طریق راهنمای عزیزم به من میرسد دریافت میکنم، فرا بگیرم و به عمل درآورم، میتوانم در مسیر این شاهراه قرار بگیرم؛ وگرنه در خلاف مسیر، توانی برای ماندن نخواهم داشت.
و من، همان چشمهام؛ اگر بجوشم، راهنما و آموزشهایش همان رود میشود که به کنگره ختم میگردد؛ یعنی همان اقیانوس.
مسافر امیر از لژیون یکم
ویرایش: مسافر حسین
ارسال: مسافر مرتضی
مرزبان خبری: مسافر علی
نمایندگی علی عصارزاده
- تعداد بازدید از این مطلب :
37