English Version
This Site Is Available In English

زندگی در مسیر روشنایی

زندگی در مسیر روشنایی

من‌ به کمک‌ این وادی فهمیدم که چشمه‌های جوشان و رودهای خروشان، مسافران و همسفرانی هستند که در کنگره مشغول گرفتن آموزش هستند، بحر و اقیانوس همان آرامش و آسایش زندگی است که به مرور زمان و صبر می‌توان به آن رسید. چگونه می‌توانیم به این بحر برسیم؟ گوش دادن به صحبت‌های آقای‌مهندس، عملی کردن آن‌ها در زندگی، کسب آگاهی، داشتن اطلاعات و بالا بردن دانایی به ما کمک می‌کند که زندگی در مسیر روشنایی را انتخاب کنیم. آقای‌مهندس و راهنمایان مسیر درست را به ما نشان می‌دهند و این‌ به خود ما بستگی دارد که در مسیر درست یا در مسیر نادرست حرکت کنیم.

وادی یازدهم می‌گوید؛ انرژی پتانسیل در اثر تغییر جایگاه به‌وجود می‌آید، این تغییر جایگاه در من ایجاد شده‌است به امید آن‌که به سمت خوبی‌ها و ارزش‌ها حرکت کنم و بتوانم هدف و مقصد خود را پیدا کنم. رود خروشان‌ می‌داند مسیری که قرار است طی کند هموار نیست و در مسیر خود مشکلاتی دارد؛ اما با تلاش از این مشکلات می‌گذرد و اگر مانعی بزرگ بود ناامید نمی‌شود؛ بلکه مانع را دور می‌کند و به مسیر خود‌ ادامه می‌دهد؛ بنابراین من همسفر باید بدانم مسیری که انتخاب کرده‌ام ساده نیست؛ باید موانع زیادی را از سر راه خود بردارم تا بتوانم به اقیانوس برسم و به آرامش درونی که قبل از کنگره هیچ موقع نتوانستم آن را تجربه کنم دست پیدا کنم.

اکنون که به این آرامش عمیق دست یافته‌ام خود را مدیون کنگره می‌دانم و زمان آن است که بازپرداخت داشته باشم نه فقط دریافت‌‌کننده باشم. با تمام توان خود ادامه می‌دهم، خروشان پیش می‌روم تا به بحر و دریا برسم. قبل از ورود به کنگره هیچ مفهومی از چشمه‌های جوشان یا رودهای خروشان نداشتم. به هر وادی که می‌رسم تازه متوجه اطراف خود می‌شوم که شیوه زندگی کردن من اشتباه بود، ضدارزش‌های زیادی را در زندگی به‌کار برده‌ام و نظم لازم برای ایجاد هماهنگی بین کارهای من وجود نداشت.

با شنیدن نام چشمه فقط یک چشمه روان در ذهن من نقش می‌بست؛ اما متوجه نبودم که این چشمه از کجا آمده است؟ چه منبعی پشت آن بوده که توانسته شروع به حرکت کند؟ چه موانعی را پشت‌سر گذاشته تا جاری شده‌است؟ چه‌قدر طول می‌کشد تا به بحر و اقیانوس برسد؟ آیا در راه ناامید می‌شود که چرا به موانعی برخورد کرده یا نه راه جدیدی پیدا می‌کند و مشکلات را دور می‌زند؟ این‌ها همه تفکراتی‌ بود که در ذهن‌ من نقش بسته است. خداوند را شاکرم به‌خاطر این راه روشن که در مسیر زندگی‌ من قرار داد، ای کاش زودتر این راه را پیدا می‌کردم تا شاید بهتر می‌توانستم به‌عنوان یک همسفر در کنار مسافرم خود باشم. البته لغت همسفر یا مسافر را هم هیچ‌گاه درک نکردم و به معنی واقعی کلمه پی نبرده بودم تا به این مکان مقدس راه پیدا کردم. خدایا شکر.

نویسنده: همسفر حمیده رهجوی راهنما همسفر کبری (لژیون دوم)
رابط خبری و ارسال: همسفر شیوا رهجوی راهنما همسفر کبری (لژیون دوم) دبیر سایت
همسفران نمایندگی چرمهین

ویژه ها

دیدگاه شما





0 دیدگاه

تاکنون نظری برای این مطلب ارسال نشده است .