English Version
This Site Is Available In English

زمانیکه درتاریک‌ترین نقاط بودم وادی یازدهم امیدوارم کرد که میتوانی از اعتیاد خارج شوی

زمانیکه درتاریک‌ترین نقاط بودم وادی یازدهم امیدوارم کرد که میتوانی از اعتیاد خارج شوی

چهاردهمین جلسه از دوره دوازدهم سری کارگاه‌های آموزشی خصوصی کنگره ۶۰ نمایندگی کریمان کرمان با استادی مرزبان محترم مسافر حسین، نگهبانی مسافر علی و دبیری مسافر مهدی با دستور جلسه «وادی یازدهم: چشمه‌های جوشان و رودهای خروشان همه به بحر و اقیانوس می‌رسند» روز سه‌شنبه ۲ دی ماه ۱۴۰۴ ساعت ۱۷ آغاز به کار نمود.

سخنان استاد:

سلام دوستان حسین هستم مسافر
من هم به رسم ادب اول از همه تشکر میکنم از آقای مهندس که چنین محیط امنی رو پایه‌گذاری نمودن که من و امثال من بیایم به راحتی به درمان برسیم همچنین تشکرمیکنم از آقا علیرضا ایجنت قبل که واقعا توی کرمان زحمت بسیار میکشن.
شاید دیده نشه اگر ایشون کرمان نبود خدا میداند من الان در کجای ناکجا‌آباد بودم. همینطور از آقارضا راهنمای سفراولم که بازم این اجازه روبه من دادن که یک بار دیگه این جایگاه روتجربه کنم تشکر میکنم. پارسال همین موقع با همین دستور جلسه استاد جلسه بودم بازم خداروشکرمیکنم. ازآقاسینا ایجنت محترم و راهنمای سفر دومم تشکر میکنم.

دستور جلسه وادی یازدهم: چشمه‌های جوشان و رودهای خروشان به بحر و اقیانوس می‌رسند.

ما انسان‌ها در روز الست که باقدرت مطلق پیمان بستیم اهریمن از فرمان سرپیچی کرد و قسم خورد که حرکت خود را برای نابود کردن انسان‌ها بطور آرام وخزنده آغاز کند تا جهان را به ظلمت و تاریکی بکشاند و برتری خودش را در برابر انسان، به قدرت مطلق به نمایش بگذارد.
انسان یک ویژگی دارد به نام اختیار چون به انسان عقل داده شد و انسان اشرف مخلوقات قرار گرفت.بخاطر همین به او اختیار داده شد و او بر سر یک دوراهی قرار گرفت.یکی راه مستقیم و دیگری راه غیرمستقیم یا فسق وفجور
درزمان مصرف من خودم واقعا فقط به نفس اماره عمل میکردم کاری نمیتونستم بکنم و زمان و مکان از من گرفته شده بود. به هر جا میزدم تا به خواسته خودم برسم.
تا زمانیکه مسیرکنگره جلوی راه من قرار گرفت. خدا میدونه من این وادی را میخوانم اشکم در میاد. آمدم سفرخودم را آغاز کردم وکم‌کم وارد نفس لوامه شدم در اینجا وجدان حرف میزند و با کارهای بدم وجدانم به درد می‌آید.
۱۰ وادی رو میشود توی واحدی ۱۱ خلاصه کرد. زمانیکه من به رهایی رسیدم وادی یازدهم امید رهایی و حس خوشایندی به انسان میدهد.
این وادی برای سفر دومی‌ها هست. زمانیکه درتاریک‌ترین نقاط بودم و این وادی گفت اگر بخواهی میرسی و میتوانی از اعتیاد بیرون بیای.
به شرط اینکه برعلم وآگاهی ودانش اعتیاد مسلط باشی. یک بار آقای مهندس داخل یک سی‌دی میگفتن آدم مصرف‌کننده بهترین مغز را خدا توی سرش قرار داده ولی مواد مخدر مثل یک هاله روی مغز رو میگیره هم جسم خراب میشه هم فکرش حالا من تا بخوام این‌ها رو ترمیم کنم و به درمان برسم طول میکشه.


۱۱ تا ۱۲ ماه زمان میبرد. حالا که من وارد کنگره شدم ۱۰ تا ۱۱ ماه سفرم رو گذروندم من باید چکار کنم؟ توی کنگره باید مثل آب گندیده و راکد توی استخر باشم؟ من باید چشمه جوشان باشم چشمه‌ای که تمام مسیرش را خودش طی کند. از دست‌انداز عبور کند از سنگ عبور کند تا به دریا و اقیانوس برسد.
اینها فقط با دانش با نوشتن با علم و پشتش تلاش میخواهد.
کوشش می‌خواهد.من واقعا خداروشکر می‌کنم.
خیلی چیزها توی کنگره یاد گرفتم تونستم زندگی کنم توی کنگره نباید بر مادیات سوار باشیم برای بخشیدن توی کنگره پول زیاد نمی‌خواد دل بزرگ می‌خواد به قول آقای مهندس دل شیر می‌خواد تا آدم بتونه ببخشه توی کنگره مثلثی داریم که سه ضلع داره، معرفت ایمان و عمل سالم اگر من بتوانم این سه ضلع رو عملی کنم همیشه موفقم اگر تغییر جایگاه و خدمت در من ایجاد آشفتگی کند من خیانت کردم. من به آقا سینا گفتم چند جمله می‌خوام بگم واقعاً ما توی توی کنگره چند بار حرمت رو می‌خونیم تمام سفر دومی‌هایی که رها شدند چند جلسه یک بار می‌آیند فقط برای بازدید خوش و بش. نمیان یک خدمت انجام بدن فقط میان خودشون رو نشون بدن برن.
مهماندار مرزبان کشیک میگن آقا بفرمایید از جلو صندلی پر کنید بشینید میگن نه می‌خوایم زود بریم بارها دیدم دارن مشارکت می‌کنند یه سفر اولی یه سفر دومی آخر نشسته داره اذیت می‌کنه یک سفر اولی از همه جا رونده شده اومده اینجا تمام درها به روش بسته شده اومده اینجا حالا اومده درمان بشه منم باهاش اینجور رفتار کنم پس من چی یاد گرفتم چی آموزش گرفتم از کنگره یک سفر اولی که از این در میاد تو دستاش داره می‌لرزه صداش می‌لرزه ترس و واهمه داره راهنماش اسمش رو نوشته داده به استاد جلسه حالا اون داره با ترس و لرز مشارکت می‌کنه بعد اون سفر دومی به قولی داره برجک اون آقا رو می‌زنه این بدترین گناهه ایشون اگر از کنگره بره شما گناه کبیره کردی یک رهجوی تازه وارد که از درب میاد تو من حقی که بهش راهکار بدم ندارم فقط تنها کاری که من می‌تونم بکنم ببرمش سر میز تازه واردین هرکس اگر وظیفه‌ای داره کار خودشو انجام بده من مرزبان چیکار دارم که تازه وارد سر کدوم لژیون بره ما شوخی‌های رکیک توی کنگره نداریم حرمت میگه کنگره مکان مقدسیه کنگره جای مقدسیه جای درمانه جای آموزش جای این شوخی‌ها نیست جای این نیست یه سفر دومی حال یه سفر اولی رو خراب کنه.
من خواهش می‌کنم مخصوصاً از سفر دومی‌ها و سفر اولی‌هایی که پله آخر هستند میایم اینجا چیزی یاد بگیریم کاربردیش کنیم.


برای دیگری استفاده کنیم ما رو خدا خلق کرده برای کمک به همدیگه شما ببینید یک آدمی ۹۰ سال عمر می‌کنه ولی دقیقه به دقیقه در حال تغییر در حال رشد.
شما آقای مهندس رو ببینید هیچ جور به هیچ عنوان نمیشه از ایشون تشکر کرد فقط هدفشون را گذاشتن برای درمان ما رو خدا خلق کرده برای کمک به همدیگر هیچ چیز از آسمان برامون نمی‌فرسته.خلق کرده که خودمان گره کارخودمان راباز کنیم من قصد جسارت ندارم نمی‌خوام کسی رو محکوم کنم فقط می‌خوام بگم که کنگره جای مقدس و امنیه همین رو بدوانیم کافیه حرمت رو بدانیم کافیه خدایی نکرده کسی ناراحت نشود ما همه مرزبان خدمت‌گزارها و  نگهبان همه زود میایم که یک تازه وارد بیاد به رهایی برسه. همه کار دارند گرفتاری دارند خدا می‌دونه شاید راهنما ایجنت بچه مریض دارند ولی همه کارشونو می‌ذارن میان اینجا تا یک نفر از گرفتاری اعتیاد نجات بدن.خداروشکر که کنگره‌ای بود من حسین یاد گرفتم.
ممنونم که به صحبت‌های من گوش دادید.


عکس و ضبط صدا: مسافر آرمان لژیون دوم
تایپ: مسافر مسعود لژیون چهارم

ویرایش و ارسال: مسافر مهدی لژیون دوم

ویژه ها

دیدگاه شما





0 دیدگاه

تاکنون نظری برای این مطلب ارسال نشده است .