جناب مهندس میفرمایند: «از توصیههای من به شما که در وادی پنجم هم به آن پرداختهام، مسئله پسانداز است.»پول در زندگی ارزش بالایی دارد ،مشروط بر اینکه با حرکت در صراط مستقیم به دست بیاید و در جهت درست نیز خرج شود. زیرا کسی که پول دارد، میتواند قرض بدهد یا گرهای از مشکل دیگری را باز کند. اما اگر کسی پولی نداشته باشد، نه میتواند مشکل خود را حل کند و نه میتواند از دیگران دستگیری نماید.
بعضیها وضع مالی خوبی دارند و به عناوین مختلف کارآفرینی میکنند مانند: ساخت کارخانه یا کارگاه و ایجاد شغل، و یا به عنوان افراد خیر به دیگران کمک میکنند. آنها انسانهای نیکوکار و بندگان خاص خدا هستند.جناب مهندس میگویند: «مسئله مالی را باید سازماندهی و برنامهریزی کرد.» پس مهم نیست که من چقدر درآمد دارم، مهم این است که چطور درآمد خود را مدیریت کنم تا بتوانم پسانداز داشته باشم و کمکم به خودکفایی نزدیک شوم.
وقتی به مسیر زندگی که پشت سر گذاشتهام نگاه میکنم، میبینم که پر از نشیب و فراز و حوادث و اتفاقهای پیشبینینشده خوب و بد بوده است و من چقدر بهخاطر نداشتن پشتوانه مالی سختی کشیدم. مطمئناً قناعت و جلوگیری از هزینههای غیرضروری و صرفهجویی کمکم کرد ،خدا را شکر میکنم که با صبر و عزت نفس آنها را پشت سر گذاشتهام. حالا میدانم که پسانداز و استقلال مالی باعث میشود احساس کنم همیشه برای روزهای سخت آماده و مهیا هستم و این به من آرامش میدهد.
اگر ما به طبیعت نگاه کنیم، میبینیم حتی حیوانات هم برای روز مبادای خود غذا و آذوقه مورد نیاز خود را انبار میکنند تا در روزهایی که غذا نایاب میشود، دچار مضیقه نشوند و این میتواند الگویی برای ما باشد.پسانداز کردن از دید آقای مهندس، جز واجبات، ضروریات و وظایف هر شخصی میباشد. هر کس در حد توان و درآمدش باید مقداری از آن را به هر شکلی که میتواند پسانداز کند. اگر میتواند با خرید خانه، زمین، طلا، فرش یا هر چیز دیگری باشد، باید این کار را انجام دهد.
پسانداز فقط پولی، مالی و در کل مادیات نیست.معنوی و عقلانی هم می تواند باشد. به نظر من، عقل، خرد، صبر و عزت نفس هم مانند گنجینههای ارزشمندی هستند که خیلی به درد ما میخورند. پساندازهای مالی مسیر زندگی زمینی در این جهان و پساندازهای معنوی مسیر زندگی بعدی در ابعاد دیگر را هموار میکند.
من در گذشته اصلاً به این موضوع فکر نمیکردم و اقدامی برای پسانداز کردن انجام نمیدادم؛ زیرا فکر میکردم درآمدی که دارم حتی کفاف زندگی روزمرهام را نمیدهد و حتماً باید درآمد قابل توجهی داشته باشم تا بتوانم قسمتی از آن را پسانداز کنم. با خود میگفتم: «پسانداز برای کسی است که درآمد بالا دارد.»ولی حالا با آموزشهای کنگره متوجه شدم انسانی که پول و سرمایه دارد، اصلاً نیازی به پسانداز ندارد. این من هستم که باید با برنامهریزی، درآمدم را سازماندهی کنم و با هر شرایطی مقداری از آن را پسانداز کنم و خود به بهبود و کیفیت زندگیام کمک کنم. ضمن اینکه پسانداز میتواند در وضعیت دشوار و پیشامدهای حسابنشده،از درخواست قرض از دیگران بینیاز می کند.
من خانوادهای را میشناسم که عقیده دارند تا جوان و با نشاط هستند باید از زندگی لذت ببرند و بهمحض دریافت حقوق، مهیای سفر میشوند یا هر آنچه دوست دارند میخرند؛ ولی با پیش آمدن کوچکترین مشکل مجبور به قرض گرفتن میشوند. اما به نظر من عاقلانهتر این است که تا جوان و پرشور و پرانرژی هستیم، کار و فعالیت کنیم، از راه درست کسب درآمد کرده و تا حد امکان پایههای مالی خود را قوی و محکم کنیم و این کار را سرلوحه تمام مراحل زندگی خود قرار دهیم.
نویسنده:همسفر رویا، رهجوی راهنما همسفر عاطفه (لژیون اول)
ویرایش: راهنما همسفر زینب (مرزبان خبری)
ارسال: همسفر اعظم (نگهبان سایت)
همسفران نمایندگی گرمسار
- تعداد بازدید از این مطلب :
59