English Version
This Site Is Available In English

انسان اگر جوشش نداشته باشد تبدیل به گنداب می‌شود

انسان اگر جوشش نداشته باشد تبدیل به گنداب می‌شود

جلسه دوم از دوره دوم  جلسات لژیون سردار همسفران نمایندگی دکتر احمد-اراک با دستورجلسه« وادی یازدهم (چشمه‌های جوشان و رودهای خروشان همه به بحر و اقیانوس می‌رسند) و تاثیر آن روی من» با استادی دنور همسفر مهدیه، نگهبانی دنور همسفر پروین و دبیری راهنمای تازه‌واردین همسفر زهرا روز دوشنبه تاریخ 1دی‌ماه 1404 ساعت 14:00 آغاز به کار کرد.

خلاصه سخنان استاد:
خدا را شکر می‌کنم که امروز جایگاه استادی لژیون سردار را به من دادند. وادی یازدهم با لژیون سردار خیلی مطابقت دارد؛ چون از اول وادی یازدهم تا آخر سی‌دی بیشتر راجع به مادیات و معنویات صحبت می‌کند. ما می‌خواهیم وادی یازدهم را اینجا اجرا کنیم. من به عنوان یک همسفر خیلی وادی‌ها را خوانده‌ام و نوشته‌ام؛ ولی الان دیگر باید به مرحله عملیاتی برسم.  اولین چیزی که آقای مهندس به من می‌آموزد این است که باید ثروتمند زندگی کنم نه اینکه ثروتمند بمیرم. افرادی در بیرون از کنگره هستند که میلیاردها میلیارد پول دارند ولی اجازه خرج کردن آن را ندارند. وقتی یک نفر را می‌بیند که غذا ندارد بخورد ولی دلش نمی‌آید از آن پول خرج کند و غذایی برای او بخرد؛ ولی کنگره به من یاد داده که چطور ثروتمند زندگی کنم. اگر کمترین درآمد را در زندگیم دارم آن را تقسیم بندی کنم هم خرج کنم، هم پس‌انداز کنم و هم برای خودم جوشش داشته باشم که بتوانم در لژیون سردار شرکت کنم و در مسیر زندگی مثل گنداب نباشم.

در تمام وادی‌ها آقای مهندس راجع به اختیار صحبت کرده است و در وادی یازدهم هم اختیار را تکرار کرده‌اند، که انسان همه چیزش به اختیار بسنده شده است من الان اختیار دارم که اینجا نشستم، اختیار دارم که دنوری‌ام را تسویه کرده‌ام، من اختیار دارم که با تمام مشکلاتم توانستم دنوری‌ام را پرداخت کنم می‌توانستم پرداخت نکنم. بیرون از کنگره کجا می‌خواست به مسافرم حال خوب دهد و درمانش کند و مسافر سالم را به من بدهد‌، پس اگر کنگره مسافر سالم به من داده باید بهایی را برای سلامتی به کنگره بدهم. من هیچ وقت در لژیون سردار با خدا و بنده خدا معامله نمی‌کنم هیچ وقت حسابگرانه در لژیون سردار شرکت نمی‌کنم همیشه می‌گویم این بخششی نیست که من دارم پرداخت می‌کنم که سردار شوم یا دنور یا پهلوان شوم حتی اگر هزار تومان توی سبد می‌اندازم من هیچ بخششی نکردم؛ چون کوچک‌ترین دینی که کنگره در حق من ادا کرده را نتوانستم پرداخت کنم؛ پس بیرون از اینجا نباید بگویم که من دنور هستم و باید ۵۰ میلیون من تبدیل به ۱۰۰ میلیون یا یک میلیارد تومان شود؛ چون وقتی با خودم دو دوتا چهار تا می‌کنم همان را خدا از من می‌گیرد. من اگر برای بخششم در کنگره حسابی نکنم و بدانم که اگر پنجاه‌ هزار تومان می‌دهم پنج‌ هزار تومان آن زکات من است.
آقای مهندس در سی‌دی فراز و نشیب خیلی قشنگ می‌گوید ما همه با هم بازی گروهی انجام می‌دهیم، ما همه باید در کنار هم بازی و زندگی کنیم و مالمان در گرو یکدیگر است. این نیست که من مالم مال خودم باشد مال بغل دستی‌ام هم مال خودش، بلکه مال من در گِرو بغل دستی من است، باید هزینه مال و حال‌خوشی که در زندگیم دارم را با همین مالم در لژیون سردار بدهم یا برای زمین پرداخت کنم باید جوشش اتفاق بیفتد اگر اتفاق نیفتد تبدیل به گنداب می‌شود. وقتی به کنگره می‌آییم آموزش می‌گیریم و همه مسیرها را طی می‌کنیم ولی وقتی از خودمان هیچ تراوشی نداریم، خدمت نمی‌کنیم، در لژیون سردار شرکت نمی‌کنیم، فرمانبرداری نداریم و سی‌دی نمی‌نویسیم دقیقاً مثل چاهی می‌شویم که لجن گرفته و نمی‌گذارد آب تازه و زلال وارد چاه شود.

استاد امین راجع به استخر صحبت می‌کنند، می‌گویند ما آدم‌ها باید برویم درون خودمان را بیرون بریزیم سطح درونی خودمان و گنداب‌ها را جمع کنیم و استخر وجودیمان را اگر پر از کینه حسادت، ریا یا هر نوع ضدارزشی است باید آن را هم بزنیم تا بتوانیم پاکش کنیم اگر نکنیم نمی‌توانیم تبدیل به رودی خروشان شویم، رودی که وقتی جایی جمع می‌شود مدام آب بریزند داخلش ولی خودش جوشش و تلاشی نکند گنداب باقی می‌ماند و بویش همه جا را فرا می‌گیرد؛ پس اولین چیزی که وادی یازدهم به من می‌گوید این است که حرکت اولیه را من باید در خودم ایجاد کنم و افکار و اندیشه و انرژی منفی خودم را از بین ببرم.

بعضی از افراد دوست دارند فقط به هم نوع خودشان و خانواده خودشان خدمت کنند ولی کنگره این مسئله را برای ما حل کرده و می‌گوید ما باید یاد بگیریم که ما هم باید بکاریم تا دیگران هم برداشت داشته باشند این رود آنقدر باید خروشان باشد که همه سنگ‌ها و موانع و گنداب را با خودش ببرد و این در صورتی است که من آموزش بگیرم و در لژیون‌سردار شرکت کنم و بتوانم حرکت کنم. آرامشی که برای من در زندگی ایجاد شده است با هیچ پولی نمی‌توانستم دریافت کنم جز اینجا،که آمدم و حالم خوب شده است من باید هزینه این حال خوب را پرداخت می‌کردم و خدا را شکر می‌کنم که به عقیده خودم توانستم از ۱۰۰درصد ۳۰ درصد رود خروشان باشم و گندابی را که وجودم را قرار گرفته بود را از بین ببرم. انسان همه چیزش به اختیار بسنده شده است،. حرکت اولیه را من باید در خودم ایجاد کنم.


تایپیست: همسفر حسنیه رهجوی راهنما همسفر محبوبه (لژیون اول)
عکاس: همسفر زهرا رهجوی راهنما همسفر محبوبه (لژیون اول)
ویرایش و ارسال: نگهبان سایت، همسفر فاطمه
همسفران نمایندگی دکتر احمدـ اراک 

 

ویژه ها

دیدگاه شما





0 دیدگاه

تاکنون نظری برای این مطلب ارسال نشده است .