جلسه چهارم از دوره بیست و هشتم کارگاههای آموزشی خصوصی همسفران کنگره۶۰ نمایندگی رودهن به استادی همسفر فرزانه، نگهبانی همسفر زینت و دبیری همسفر فریبا با دستور جلسه «وادی یازدهم (چشمههای جوشان و رودهای خروشان همه به بحر و اقیانوس میرسند) و تأثیر آن روی من» روز سهشنبه ۲ دیماه ۱۴۰۴ ساعت ۱۶:۳۰ آغاز به کارکرد.

خلاصه سخنان استاد:
از نگهبان جلسه سپاسگزارم که مسئولیت اداره این جلسه را به من واگذار کردند تا خدمت کنم. من امروز خیلی خوشحال هستم؛ چون اولین استادی من برای خدمت کردن در شعبه است تا بتوانم از شما آموزش بگیرم. از راهنمایم همسفر ناهید خیلی تشکر میکنم به من اعتماد کردند و من را در این جایگاه قرار دادند. وادی یازدهم «چشمههای جوشان و رودهای خروشان همه به بحر و اقیانوس میرسند.» وقتی شخصی وارد کنگره میشود، مثال یک مصرفکننده مثل یک چشمه میماند از خود جوششی ندارد، سفر را شروع میکند و از آموزشها استفاده میکند، وقتی سفر را به رهایی رساند وارد سفر دوم میشود. سفر جهانبینی؛ یعنی در سفر دوم جهانبینی کار میکند. حالا چگونه خود را به رود خروشان تبدیل میکند؟ با خدمت کردن و خدمت ذرهذره شروع میشود و میتواند تغییر کند و خدمتهای بالاتر را انجام بدهد و در آزمون راهنمایی شرکت میکند و راهنما میشود و میتواند خیلیها را به درمان برساند؛ یعنی تبدیل به رود خروشان شده که آموزشها را دیده و به رهایی رسیده و برای چند نفر میتواند از آن استفاده کند.
ما همسفران که در اینجا هستیم میتوانیم تغییر کنیم، میتوانیم با همین آموزشهایی که میگیریم جوشش داشته باشیم، با راهنماهایی که به ما آموزش میدهند، روی خودم آموزشها را کاربردی کنم. هیچ جای دنیا مثل کنگره۶۰ نتوانست به من آموزش بدهد، زمانی بود که من کامل در ناامیدی بودم و حال خوبی نداشتم، راهنمایم خیلی خوب به من آموزش داد، آقای مهندس با سیدیها به من آموزش داد. وقتی وارد لژیون شدم راهنما به من گفت باید سیدی بنویسی، گفتم چشم و از همان اول سیدیهایم را نوشتم، وقتی هفت ماه سفر بودم ۴۰سیدی را نوشتم و ۳۰سیدی را نیز نوشتم. روز رهایی ۸۰ تا سیدی نوشته بودم. خیلی آموزشها را دوست داشتم و اینها روز به روز حال مرا خوب میکرد. اینکه همیشه اینها را در زندگی کاربردی کنم، صحبتهای چهارشنبه آقای مهندس را گوش کنم و به حال خوب برسم و بشوم رود خروشان و خودم تغییر کنم. اینجا میآیم که آموزش بگیرم و حال دل خودم خوب شود.
قبل از کنگره بلد نبودم مشکلات زندگی را حل کنم، اینجا به من یاد داد و اینجا بزرگ شدم نمیگویم خیلی، اما همین تغییرات آرامآرام درون خودم که یک فرزانه بودم که هیچ چیز بلد نبودم، اینکه حتی زندگی کنم، وقتی وارد اینجا شدم دید من به زندگی خیلی عوض شد و حال دلم خوب شد. زمانی وارد کنگره شدم یه مشکلی برای من پیش آمد که هیچکس نمیتوانست آن را حل کند؛ ولی آموزشهای کنگره به من کمک کرد توانستم یک مشکل بزرگ را حل کنم میگفتم نمیشود، اما وقتی کنگره وارد شدم فهمیدم همه چیز قابل درست شدن است و همیشه ایمان داشتم و زمان همه چیز را برای فرزانه درست کرد. حالم روز به روز بهتر شد. من همیشه همه چیز را برای خودم سخت میگرفتم، وقتی مشکلم حل شد خدا را شکر میکنم که خودم توانستم مشکل زندگیم را حل کنم با همان شدنهایی که میگفتم میشود، واقعا هم شد و به من فرزانه ثابت شد و ایمانم در کنگره خیلی قوی شد. اینکه به اینجا آمدم و خدمتگزار شوم، جهانبینی خودم را بالا ببرم روز به روز حال دل خودم خوب شود. من باید برای خودم زندگی کنم حال دل خودم، آن وقت دیگران میتوانند تغییر من را ببینند خودم را میتوانم عوض کنم، اگر در صراط مستقیم باشم.
صراط مستقیم یعنی راه درست زندگی کردن، کنگره به من یاد میدهد که من فرزانه چگونه زندگی کنم؟ صراط مستقیم به من چه میگوید؟ دروغ نگو و در زندگی دیگران تجسس نکن. راه دیگر، راه ضدارزشی است، کار ضدارزشی انجام میدهیم، اما زمانیکه آموزش گرفته باشیم دیگر آن را انجام نمیدهیم؛ چون یک راه راست را داریم. من بتوانم ببخشم، من بر مادیات سوار باشم نه مادیات بر من سوار باشد؛ یعنی لژیون سردار، من پارسال نتوانستم نیمی از تعهدم را پرداخت کنم و در درون خودم، خودم را جریمه کردم و گفتم چون پارسال نتوانستم تعهدم را پرداخت کنم باید خودم را جریمه کنم. خدا را شکر میکنم که در کنگره هستم و میتوانم از آموزشهای کنگره استفاده کنم و به حال خوب برسم. انرژی چگونه به وجود میآید؟ وقتی در کنگره کار کوچکی را انجام میدهم، از همین نظافت و تمیز کردن سالن از چای ریختن، همه اینها خدمتهای کوچک است که من میتوانم درون خودم را بزرگ کنم و به رود خروشان تبدیل شوم. چطور ما انسانها به بحر و اقیانوس همان خداوند و همان دریا برسیم؟ همین کمکم کاری را انجام دادن و اینکه انسان خواسته دارد و برای خواسته تلاش کنم، میتوانم به آن برسم. انسان باید تلاش کند و آنچه که از خداوند از صمیم قلب بخواهی به خواسته قطعاً میرسی. امیدوارم هر کس که خواستهای در دل دارد به آن برسد. ممنون که به صحبتهای من گوش کردید.

مرزبانان کشیک: همسفر آمنه و مسافر سلیمان
تایپیست: راهنمای تازهواردین همسفر فروزان
عکاس: همسفر بتول رهجوی راهنما همسفر نازنین (لژیون یازدهم)
ارسال: همسفر مهدیه رهجوی راهنما همسفر سمیرا (لژیون سوم) نگهبان سایت
همسفران نمایندگی رودهن
- تعداد بازدید از این مطلب :
1003