بسان رود که سر به سنگ می‌زند رونده باش

یازدهمین جلسه از دوره دوم سری کارگاه‌های آموزشی خصوصی مسافران کنگره ۶۰ نمایندگی تربت حیدریه در روزهای سه‌ شنبه با استادی راهنما مسافر امید و نگهبانی موقت مسافر ناصر و دبیری موقت مسافر احمد با دستور جلسه " وادی یازدهم: چشمه های جوشان و رودهای خروشان، همه به بحر و اقیانوس می‌رسند"  در تاریخ ۲ دی ماه ۱۴۰۴ رأس ساعت ۱۷ آغاز به کار نمود.

خلاصه سخنان استاد:

سلام دوستان امید هستم مسافر.
از نگهبان جلسه تشکر می کنم که مسئولیت اداره جلسه را به من واگذار کردند تا خدمت کنم و آموزش بگیرم.
من دو بار وارد کنگره شدم، باراول خیلی شرایط برای من آسان بود، فاصله محل کار من تا کنگره 400 متر بیشتر نبود، وقت خالی برای سی دی نوشتن و آمدن به شعبه داشتم ولی با این شرایط نتوانستم سفرم را به پایان برسانم. هر روز برای من مشکل پیش می‌آمد و من ازاین مشکلات کوچک بهانه ای برای نرفتن به شعبه درست می‌کردم، سی دی ها را نمی‌نوشتم و همین بی توجهی ها باعث شد به نتیجه ای نرسم.
بعد از اینکه سفرم را خراب کردم و از کنگره رفتم با حال خیلی بدتر و شرایط سختی روبرو شدم. وقتی برای بار دوم به کنگره آمدم به خودم گفتم منیت را کنار می‌گذارم و هر چی به من گفتند را می‌پذیرم. چون انضباطی شده بودم باید یک میلیون پرداخت می‌کردم و من این مبلغ را نداشتم، یکی از دوستانم گفت این مبلغ را قسطی پرداخت می‌کند تا من بتوانم سفرم را شروع کنم ولی راهنما به من گفت من تشخیص می‌دهم که این مبلغ را خودت نقدی باید پرداخت کنی. من ناراحت شدم و یک هفته نیامدم.
بعد از کلی فکر کردن همین که تصمیم به پرداخت این مبلغ گرفتم بعد از دو روز این پول فراهم شد، من آن را پرداخت کردم و سفرم را شروع کردم.

وقتی به این دستور جلسه فکر می کنم، متوجه این موضوع می شوم که برعکس بار اولی که سفر کردم و شرایط آسان تری داشتم اما به رهایی دست نیافتم. بار دوم شرایط و مسیر برایم سخت تر بود، ولی در واقع من با آموزش های کنگره قوی شده بودم، سی دی ها را می‌نوشتم، مشارکت می‌کردم و در مسیر آموزش ها حرکت کردم و در این مسیر هستی به من کمک کرد و به رهایی رسیدم. به قول جناب مهندس: برو قوی شو که ضعیف در نظام طبیعت پایمال است.
طبیعت با کسی شوخی ندارد. همانطور که زیبایی هایش مثل آرامش و آسایش خودم را در کنار همسر و فرزندم را به من نشان داد، در مقابل فوت پدر و مادرم را پیش روی من گذاشت. طبیعت برای انسان های ضعیف هیچ ارزشی قائل نیست و آن ها را از بین می‌برد.
در طبیعت باید قوی باشیم تنها راه قوی شدن، آموزش دیدن و تمرین و تکراراست. در واقع می‌شود گفت که هر انسان یک منبع و یک چشمه از دانایی و آگاهی است. ما با نگاه به تمام هستی می‌توانیم از هر چیزی آموزش بگیریم و منبع یا چشمه درون خود را پر کنیم.
این چشمه اگر پر شود، جوشان می‌شود و در واقع مانند جمله: بسان رود که سر به سنگ می‌زند رونده باش، چشمه جوشان و رود خروشان می‌شود که می‌تواند مشکلات را از پیش روی ما بردارد.
شما در کنگره هر روز در حال آموزش گرفتن هستید، همانطور که جناب مهندس می گویند: طبیعت هوشمند است مشکلات هم هوشمند هستند چرا که در مسیر درمان من باید از مشکلاتی که به وجود می آیند قوی تر باشم تا به نتیجه برسم.
اگر منبع ما از ارزش ها پر شود مانند رودی می شویم که به دریا و اقیانوس ختم می شود و به رهایی می رسیم، اما اگر از ضد ارزش ها و ناخالصی پر شود مانند رودی ضعیف در میانه راه خشک می شویم و به اقیانوس نمیرسیم.
اعتیاد و خواسته های نامعقول به این گونه است که اختیار را از انسان می گیرند و انسان را به بند می کشند و ما نمی توانیم در زندگی خروشان باشیم و برای قوی شدن باید جلوی ورود خواسته های نامعقول را بگیریم که تزکیه و پالایش برایمان آسان شود. ممنون که با سکوت خود به صحبت های من گوش کردید.

عکاس: مسافر رامین
تایپ: مسافر حسین
ویراستار: مسافر مسعود
ارسال خبر: مسافر حبیب
مرزبان کشیک: مسافر علیرضا