English Version
This Site Is Available In English

انسان به زمین آمده تا مفاهیم را بفهمد

انسان به زمین آمده تا مفاهیم را بفهمد

جلسه‌ یازدهم از دوره‌ شصت و هفتم کارگاه‌های آموزشی خصوصی نمایندگی حکیم هیدجی با استادی راهنمای محترم تازه‌واردین مسافر مهدی، نگهبانی موقت راهنمای محترم مسافر سعید و دبیری مسافر بهلول با دستور جلسه‌‌ «وادی یازدهم: چشمه های جوشان و رودهای خروشان همه به بحر و اقیانوس می‌رسند.» روز سه‌شنبه 2 دی ماه ١۴٠۴ ساعت ۱۷:۰۰ آغاز به کار کرد.



خلاصه سخنان استاد: سلام دوستان مهدی هستم یک مسافر
از لژیون مرزبانی و ایجنت محترم، آقا منصور، سپاسگزارم که این فرصت را دادند تا در این جایگاه آموزش بگیرم و یک تشکر ویژه دارم از راهنمای لژیون دوم، آقا محمد، که اجازه دادند بنده در این جایگاه آموزش ببینم و در مسیر کنگره ۶۰ حرکت کنم.
دستور جلسه می‌گوید: چشمه‌های جوشان و رودهای خروشان عاقبت همه به بحر و اقیانوس می‌رسند. وقتی گفته می‌شود همه به اقیانوس می‌رسند، یک امید به انسان داده می‌شود. اگر بخواهم این‌طور بگویم، انسان وقتی وارد کره خاکی می‌شود، مثل یک چشمه زلال است؛ یک آب صاف و شفاف. اما در مسیر زندگی، نیروهایی قرار می‌گیرند؛ نیروهای منفی که قسم خورده‌اند انسان را از مسیر تکامل منحرف کنند.
چون انسان اختیار دارد، این نیروها می‌توانند با القا و الهام منفی، فرد یا شرایطی را وارد زندگی انسان کنند و کم‌کم او را از مسیر ارزش‌ها دور کنند. وقتی انسان آرام‌آرام از مسیرش منحرف می‌شود، آن آگاهی که باید در مسیر درست رشد کند، دقیقاً برعکس عمل می‌کند. چشمه‌ای که زلال بوده، به مرور تبدیل می‌شود به چشمه‌ای آلوده؛ مثل فاضلاب.
آبی که دیگر قابل استفاده نیست؛ شاید فقط در جاهایی به درد بخورد، اما انسان نمی‌تواند از آن بنوشد.
منشِ خود من، مهدی، دقیقاً همین‌طور بود. مسیرم کج شد. هر کاری می‌کردم به نتیجه نمی‌رسید، چون اطلاعات و آگاهی نداشتم. مثل آبی بودم که نه فشار داشت و نه منبع؛ همان‌جا خشک می‌شد. تا اینکه به مرحله‌ای رسیدم که صحبت‌های آقای مهندس را کاملاً درک کردم؛ اینکه انسان به زمین آمده تا مفاهیم را بفهمد.
این معنا و مفهوم در صور پنهان من اتفاق افتاد.
در دستور جلسه می‌گوید «چشمه‌ها»، نه یک چشمه. وقتی یک سفر اولی وارد کنگره می‌شود، اگر سیستم ایکس را در نظر بگیریم، دقیقاً مثل چشمه‌هایی است که باید بیدار شوند. اگر بخواهیم این چشمه را با زور و از بیرون هدایت کنیم، همان‌جا خشک می‌شود. اما وقتی وارد مسیر کنگره می‌شویم، آرام‌آرام این چشمه‌ها فعال می‌شوند؛ اندورفین، دینورفین و بقیه سیستم‌ها به تعادل می‌رسند. وقتی این چشمه‌ها فعال می‌شوند، تبدیل به رود می‌شوند؛ رود جاری.
این رود در مسیرش حرکت می‌کند، می‌چرخد و در نهایت به حال خوش می‌رسد.
سفر اولی با حال خراب می‌آید و من خودم این مسیر را تجربه کردم. اگر این سیستم درست کار نکند، انسان به آرامش و آسایش نمی‌رسد. با پایان سفر اول، این چشمه‌ها فعال می‌شوند و رود شکل می‌گیرد و انتهایش می‌رسد به سفر دوم. در سفر دوم هم باید حرکت کرد، جایگاه‌های مختلف را تجربه کرد و گوش به فرمان راهنما بود. در صور آشکار هم همین‌طور است.
در زندگی روزمره، چه ساختن یک خانه باشد، چه خریدن ماشین یا هر هدف دیگری، باید همیشه در حرکت باشیم. مثل دوچرخه‌سواری؛ اگر رکاب زدن متوقف شود، زمین می‌خوریم. زندگی هم دقیقاً همین است. اگر در مسیر ارزش‌ها حرکت کنیم، این چشمه‌ها و رودها در نهایت به اقیانوس می‌رسند. اما اگر در مسیر ضد ارزش‌ها حرکت کنیم، هرگز به اقیانوس نخواهیم رسید. امیدوارم از آموزش‌های کنگره ۶۰ استفاده کنیم و آن‌ها را کاربردی کنیم، چرا که وادی‌ها کاملاً کاربردی هستند و می‌توانند در زندگی ما جاری شوند.
امیدوارم در مسیر ارزش‌ها حرکت کنیم و رود خوبی باشیم تا به اقیانوس برسیم.
خیلی ممنون که به صحبت‌های من گوش دادید.



مرزبان کشیک: مسافر رضا



تایپ: مسافر رسول
عکاس: مسافر مجید
صدابردار و ثبت: مسافر مهدی

مسافران نمایندگی‌ حکیم هیدجی

ویژه ها

دیدگاه شما





0 دیدگاه

تاکنون نظری برای این مطلب ارسال نشده است .