English Version
This Site Is Available In English

قرآن کریم، بهترین منبع

قرآن کریم، بهترین منبع

جلسه دوم از دوره چهارم کارگاه‌های آموزشی خصوصی همسفران کنگره۶۰ نمایندگی بندرعباس به استادی راهنمای تازه‌واردین همسفر الهام، نگهبانی همسفر آزیتا و دبیری همسفر زهرا با دستور جلسه «وادی یازدهم (چشمه‌های جوشان و رودهای خروشان، همه به بحر و اقیانوس می‌رسند.) و تأثیر آن روی من» در روز دوشنبه ۱ دی‌ماه ۱۴۰۴ ساعت ۱۵:۰۰ آغاز به کار کرد.

خلاصه سخنان استاد:

خدا را شکر می‌کنم که امروز افتخار این را داشتم که در شعبه‌ قشنگ شما باشم. از ایجنت محترم همسفر زهره خیلی سپاسگزارم که این وقت را به من دادند. این سعادت خیلی بزرگی برای من بود. از نگهبان جلسه هم خیلی سپاسگزارم که من را دعوت کردند که امروز خدمت کنم و خیلی خوشحالم که در کنار شما دوستان هستم.

امروز دستور جلسه در مورد وادی یازدهم است. اول این‌که باید خدا را شکر کنیم که به ما این اجازه را داده است تا اینجا حضور داشته باشیم و طعم زندگی خوب را بچشیم. به هر حال وقتی شخصی درگیر اعتیاد می‌شود، یک خانواده انواع تاریکی را تجربه می‌کند.  همه‌ ما هم‌درد هستیم و همدیگر را می‌فهمیم؛ چون خشم را تجربه کرده‌ایم، ترس و ناامیدی داشته‌ایم و از لحاظ مالی خیلی اذیت شده‌ایم؛ بنابراین، اول از همه خیلی خوشحالیم که اصلاً در کنگره حضور داریم.

دستور جلسه‌ امروز در مورد وادی یازدهم است که می‌گوید: «چشمه‌های جوشان و رودهای خروشان همه به بحر و اقیانوس می‌رسند.» اگر من که به کنگره می‌آیم، ماندنم اینجا باعث شود به حال خوش برسم و زندگی‌ام درست شود و آن مادری که باید باشم، آقای مهندس دستور می‌دهند که باید برخی کارها انجام بدهم؛ برای اینکه یک کار و یک ساختار درست شود، باید یک منبع درست وجود باشد. چرا کنگره اصلاً پابرجا مانده است؟ چون یک منبع درست داشته است؛ مثل یک چشمه که باید از زیر زمین  بیرون بیاید و یک منبع آب قوی داشته باشد تا بتواند آرام‌آرام روی زمین پدیدار شود.

کنگره‌۶۰ نیز باید منبعی داشته باشد که اطلاعات درست و قوی به اعضاء برساند؛ آن‌قدر این اطلاعات دقیق باشد که من را اینجا نگه دارد. چه منبعی بهتر از قرآن کریم است؟ تمام صحبت‌هایی که آقای مهندس بیان می‌کنند و تمام چیزهایی که به ما یاد می‌دهند، ریشه در همان منبع دارد. منبع ما قرآن است. هر چیزی که در قرآن آمده است را نباید از آن سرسری رد شویم؛ مثلاً می‌گوید: دروغ نگو، غیبت نکن، اذیت نکن، تجسس نکن، قضاوت نکن. همه این موارد به خاطر این است که خودمان زودتر به حال خوب برسیم؛ اگر من این قوانین را انجام بدهم، کم‌کم شروع به حرکت می‌کنم، کم‌کم جلو می‌روم و به حال خوب می‌رسم.

شاید اگر کسی از بیرون، این‌جا بیاید و ما را ببیند، بگوید: «اصلاً امکان ندارد این‌ افراد از خانواده مصرف‌کننده یعنی از خانواده‌ معتاد باشند. چقدر خوب است که در کنگره از واژه مصرف‌کننده استفاده می‌کنند؛ هرچند که معتاد یعنی کسی که به چیزی عادت کرده است. مواد مخدر یک پوششی روی عقل و اندیشه می‌کشد، یک حجاب می‌شود و اصلاً نمی‌گذارد انسان عملکرد خوبی داشته باشد.

افرادی به کنگره می‌آیند که اذن و اجازه آمدنشان صادر شده است. هر کسی واقعاً نمی‌تواند روی این صندلی‌ها بنشیند؛ اما زمانی که آمد کم‌کم مزه‌ تعادل و حال خوب را می‌فهمد. آقای مهندس دژاکام این سیستم را برپا کرده‌اند و آن چیزی که خودشان جواب گرفته‌اند را به دست اعضاء داده‌اند. ما هم که این‌جا آمده‌ایم، امیدوار هستیم که قرار است در آینده بمانیم و به کسانی که مثل خودمان خیلی ناامید بودند و خیلی سختی‌ کشیده‌اند، کمک کنیم.

کنگره جایی است که آقای مهندس به من آن قدرت را می‌دهد که مقتدر باشم، فکر درست داشته باشم، بتوانم به بدی‌ها درست رسیدگی کنم،  به اطرافیانم کمک کنم و حال خودم خوب باشد تا حال بچه‌ و همسرم را خوب کنم؛ بنابراین واقعاً جای قدردانی از خداوند دارد که ما اینجا هستیم. امروز راه درست جلوی پای ما است و می‌توانیم به درمان برسیم. 

الان کم‌کم همه ما متوجه شدیم کسی که مصرف‌کننده است، اصلاً دنیای دیگری دارد. قبلاً خیلی گریه‌ و زاری می‌کردیم، او هم قول می‌داد، می‌گفت: «من دوستتان دارم.» ولی می‌دیدیم که باز هم انگار اصلاً هیچ چیزی تغییر نکرده است. ما نمی‌دانستیم آن‌ها به واسطه نیازشان اصلاً در این دنیا نبودند؛ کنگره۶۰ برای ما اصولی را پایه‌سازی کرده است که بدانیم ایراد کار کجاست!

در این وادی خیلی قشنگ  می‌گوید: «زمانی که روشنایی آبستن تاریکی بود.» خداوند وقتی که من را آفرید، کلاً تمام صفات خودش را به من داد. خداوند سراسر نیکی است؛ چه ما باور داشته باشیم و چه باور نداشته باشیم. خداوندی وجود دارد که این نظام و این کائنات را به این شکل آفریده است؛ ولی این جمله‌ یعنی هر چیز بدی تاریکی به حساب می‌آید. خشم، ترس، ناامیدی‌ها جزو تاریکی هستند. زمانی که در ما یک نقطه سیاه زده شود، کم‌کم این نقطه سیاه بزرگ و بزرگ‌تر می‌شود؛ اگر به قوانین عمل نکنم و در مسیری اشتباه حرکت می‌کنم.

زمانی که بخواهم این را تغییر بدهم، همان نقطه باریک که درون من وجود دارد، باید تغییر کند. آقای مهندس سه نکته برای این وادی گفته‌اند تا حال مرا عوض کند. یکی منبع است که آدم باید اطلاعات قوی داشته باشد و راه درست را نشان دهد. نکته دوم چیزی است که باعث حرکت می‌شود؛ مثل همان چشمه‌ای که باید جریان پیدا کند و مورد سوم، استمرار در قوانین و اجرا است تا حرکت متوقف نشود و به بحر و اقیانوس برسد؛ اگر منبع درست نباشد، همان چشمه چند متر جلو می‌رود، از یک ذره خاک یا سنگ رد می‌شود و خشک می‌ماند. پس باید کاری کنیم که جریان پیدا کند تا به جایی برسد که خراب شدنی در آن نباشد.

ما باید مستمر به قوانین عمل کنیم؛ اگر هر کدام از ما که اینجا هستیم، می‌خواهیم به حال خوش برسیم، باید تغییر حالت در خودم ایجاد کنم و انرژی‌ام را پایین و بالا ببرم. من می‌توانم با یک خدمت کوچک یا حتی جابه‌جایی صندلی، به خودم کمک کنم تا به آن حال خوش برسم و به بحر و اقیانوس وصل شوم. مسافرهایمان هم همین‌طور هستند. بسیاری از آن‌ها حالا به درمان رسیده‌اند و همه این اتفاقات کم‌کم در آن‌ها رخ داده است. وقتی به بحر رسیدند و به حال خوش رسیدند، درمان شدند و زندگی‌شان خوب شد.

معرفی نفرات برتر آزمون

مرزبانان کشیک: همسفر ساناز و مسافر رضا
تایپیست: همسفر زهرا رهجوی راهنما همسفر زهره (لژیون اول)
عکاس: همسفر فهیمه رهجوی راهنما همسفر زهره (لژیون اول)
ویرایش و ارسال: راهنما همسفر رقیه نگهبان سایت
همسفران نمایندگی بندرعباس

ویژه ها

دیدگاه شما





0 دیدگاه

تاکنون نظری برای این مطلب ارسال نشده است .