جلسه دوازدهم از دوره سیوسوم کارگاههای آموزشی خصوصی همسفران سهروردی با استادی همسفر مریم، نگهبانی همسفر زهرا و دبیری همسفر اعظم با دستور جلسه «وادی یازدهم؛ چشمههای جوشان و رودهای خروشان همه به بحر و اقیانوس میرسند.» روز دوشنبه ۱ دیماه ۱۴۰۴ ساعت ۱۵:۰۰ آغاز به کار کرد.

خلاصه سخنان استاد:
«چشمههای جوشان و رودهای خروشان همه به بحر و اقیانوس میرسند.»
پس از گذر از ده وادی اول و آشنا شدن با مفاهیمی همچون تفکر، آگاهی و خودشناسی، اکنون در وادی یازدهم با قانون چشمههای جوشان و رودهای خروشان روبهرو هستیم، باید بدانیم که برای رسیدن به هدف نهایی، همچون یک چشمه باشیم و در مسیر صراط مستقیم حرکت کنیم تا به خواستههای خود دست یابیم. چشمه برای جوشیدن به دو عامل اصلی نیاز دارد: یکی منابع ذخیرهشده آب و دیگری اختلاف پتانسیل. در مورد انسانها نیز قضیه مشابه است. ما نیاز به دانایی و آگاهی داریم، باید جایگاه خود را تغییر دهیم تا بتوانیم از ضدارزشها به سمت ارزشها حرکت کنیم. چشمهها برای رسیدن به دریا از فراز و نشیبهای زیادی عبور میکنند و از موانع فراوانی میگذرند تا به مقصد نهایی خود، یعنی دریا برسند. ما نیز هنگامی که در مسیر خود با موانعی روبهرو میشویم، نباید ناامید شویم؛ باید از این موانع عبور کنیم تا به خواستههایمان برسیم.
وقتی وارد کنگره۶۰ شدم، بسیار ناامید و خسته بودم. حال بسیار بدی داشتم و از آینده مسافرم میترسیدم؛ چون او را همیشه یک مصرفکننده آخرخطی میدیدم؛ اما زمانی که به کنگره۶۰ وارد شدم، راهنمای تازهواردین خانم محبوبه با من صحبت کردند. ایشان گفتند: «تو جای خوبی آمدهای. ناراحت نباش، همهچیز درست میشود. سخت است؛ ولی درست میشود. باید در این راه کفش آهنی بپوشی، حرکت کنی، صبور باشی و راهت را ادامه بدهی.» به حرفهای ایشان گوش دادم. هرچقدر که ناراحت بودم، هر تلاشی که کرده بودم و به نتیجه نرسیده بودم، هر چیزی که بود را پشت در کنگره۶۰ گذاشتم و وارد شدم. تسلیم کنگره شدم، آموزشها را دریافت کردم و به قولی کفش آهنی را پوشیدم و به حرکت ادامه دادم. در مسیری قرار گرفتم که لطف خدا و زحمات آقای مهندس دژاکام شامل حال من شد؛ وقتی راهنما انتخاب کردم هر چیزی که ایشان گفتند، گوش کردم، چشم گفتم، فرمانبرداری کردم و آموزش گرفتم. در این مسیر با وجود فراز و نشیبهای فراوان، به لطف خدا توانستم به جلو حرکت کنم. مسافر من ابتدا اعتقادی به کنگره۶۰ نداشت و از آن ترس داشت اما من هرگز از آمدن به کنگره۶۰ خسته نشدم. کنگره۶۰ حال من را خوب کرده بود و فهمیده بودم که اینجا تنها نیستم. همدردهای زیادی هستند که از آنها میتوانم آموزش بگیرم.
در کنگره۶۰ ماندگار شدم تا آموزشها را پذیرفتم و فهمیدم که مسافر من یک بیمار است و نیاز به درمان دارد. من دیگر آن مریم آشفته و پر از استرس نبودم. تبدیل شدم به مریم صبور و فرمانبردار. در نهایت، با تغییر رفتار من و کنار آمدنم با مسافرم و پذیرفتن او بهعنوان یک بیمار به لطف خدا، راه او نیز به کنگره۶۰ باز شد و هماکنون در حال درمان است؛ بنابراین ما خودمان مسئول زندگی خودمان هستیم. ناامید نشویم و از ضدارزشها دوری کنیم تا به مقصد نهایی و حال خوش برسیم.

تقدیر از لژیون سردار

رتبههای برتر آزمون
.jpg)
مرزبان کشیک: همسفر پروانه و مسافر محسن
تایپیست: همسفر اکرم رهجوی راهنما همسفر شهناز (لژیون دوازدهم)، همسفر فاطمه رهجوی راهنما همسفر نگار (لژیون سوم)
عکاس: همسفر مائده (مرزبان خبری)
ارسال: همسفر شهناز رهجوی راهنما همسفر زهرا (لژیونچهارم) نگهبان سایت
همسفران نمایندگی سهروردی اصفهان
- تعداد بازدید از این مطلب :
341