English Version
This Site Is Available In English

گر مرد رهی میان خون باید رفت

گر مرد رهی میان خون باید رفت

دهمین جلسه از دوره سی‌و‌نهم کارگاه‌های آموزشی خصوصی همسفران کنگره۶۰ نمایندگی فردوسی مشهد به استادی راهنما همسفر فاطمه، نگهبانی همسفر راضیه و دبیری همسفر الهام با دستور جلسه «وادی یازدهم؛ (چشمه‌های جوشان و رود خروشان همه به بحر و اقیانوس می‌رسند.) و تأثیر آن روی من» روز دوشنبه ۱ دی‌ماه ۱۴۰۴ ساعت ۱۶:۰۰ آغاز به کار کرد.

سخنان استاد:

آقای مهندس قوانین کنگره۶۰ را در قالب وادی‌ها ارائه نمودند و برای ما خط مشی، قوانین الهی و چگونه زیستن را ترسیم کردند؛ اگر ما در راستای قوانین الهی قدم برداریم؛ قطعاً می‌توانیم زندگی خوبی را پیش رو داشته باشیم. 

وادی یازدهم؛ چشمه‌های جوشان و رودهای خروشان همه به بحر و اقیانوس می‌رسند، اولین پیامی که این وادی به من می‌دهد، اینکه در مسیر دانایی، منابع اطلاعاتی صحیح داشته باشیم و از اختلاف پتانسیل درونی و بیرونی برای کسب انرژی بهره‌ ببریم؛ وقتی شروع به کار می‌کنم، نیروها بیکار نمی‌نشینند، آن‌ها سعی می‌کنند من را تحت شعاع خودشان قرار دهند که این نیرو، خوبی یا بدی است. آن‌ها سد راه من می‌شوند و می‌خواهند تکاملی که باید در زمین داشته باشم را بگیرند. خداوند به انسان ویژگی اختیار را داده که نسبت به سایر موجودات برتر است؛ وقتی اختیار به انسان داده می‌شود همیشه سر دوراهی خوبی و دیگری بدی و نیروهای‌ منفی قرار می‌گیرد، آن‌ها به زیباترین شکل ممکن وارد افکار و اندیشه او می‌شوند و از طریق القاء و الهام تلاش می‌کنند از مسیری که هست دور کنند تا نتواند به طرف جلو حرکت کند. 

انسان دارای دو ویژگی خوبی و بدی است، همیشه بر سر دو راهیِ انتخاب قرار می‌گیرد که چه کاری درست یا غلط است. خوشبختانه با آموزش‌های آقای مهندس، می‌توانیم آن اطلاعات صحیح را در مسیر دانایی کسب کنیم و با نیروهای درون خودمان که مانند آتشفشان آرام و بی‌صدا، در وجود هر کدام از ما خفته است برخورد کنیم؛ اگر بتوانیم آن‌ها را با آگاهی و علم خود تبدیل به جوشش کنیم؛ قطعاً هیچ نیرویی نمی‌تواند جلوی کاری که می‌خواهیم انجام دهیم را بگیرد. سختی‌ها همیشه بوده‌اند، هستند و خواهند بود، مهم این است که نگاه ما به آن سختی‌ها چگونه است؛ وقتی سختی برای من به وجود می‌آید، راکد می‌شوم و ناامید در گوشه‌ای می‌نشینم یا می‌گویم دیگر کاری از دست من بر نمی‌آید؟ یا مانند یک چشمه جوشان همیشه در حال جوشش هستم و می‌گویم نه، خداوند در قرآن وعده داده است که می‌گوید: وعده من دروغ نیست، پس از هر سختی آسانی است. یک چشمه جوشان، قطعاً مسیر خود را طی می‌کند و سختی‌هایی در سر راهش وجود دارد.

اما آن سختی‌ها را پشت سر می‌گذارد و به مسیر خود ادامه می‌دهد؛ قطعاً مانعی مثل سنگ، سد راه آن می‌شود؛ اما چشمه جوشش و روان بودن خود را دارد و به مقصد که بحر و اقیانوس است می‌رسد. این برای خود من هم به عینه وجود دارد و در زمان مشکلات می‌گویم؛

گر مرد رهی میان خون باید رفت

از پای فتاده سرنگون باید رفت

تو پای به ره در نه و هیچ مپرس

خود راه بگویدت چون باید رفت

زیرا می‌دانم برای هر کاری که انجام می‌دهم، نهایت تلاش خود را می‌کنم مسلماً دستان پرمهر خداوند بر روی شانه‌های من قرار می‌گیرد تا من بتوانم مسئله‌ای که با آن روبه‌رو هستم را کنار بگذارم.

 اوایل که به کنگره می‌آمدم با مشکلات بسیار زیادی روبه‌رو بودم، یکی از آن‌ها مادیات بود که با آن دست و پنجه نرم می‌کردم و مدام می‌گفتم: نمی‌شود، امکان ندارد و نیروها به هر نوعی سد راه من می‌شدند و از آن هدف بزرگی که داشتم، دور شوم؛ اما خوشبختانه دائماً با خود تکرار می‌کردم، با کمک خداوند می‌توانم و اطمینان دارم که او همراه و یاری‌رسان من خواهد بود. بزرگترین هدف من این بود که خودم را بشناسم، بیابم چه ویژگی‌هایی درون من نهفته است و نیاز به شناسایی دارد. دومین هدف من این بود، در کنگره خدمتگزار باشم، خدا را شکر تا این لحظه یاری رسانده و مطمئنم از این به بعد هم همراه و یاور من خواهد بود. 

به عنوان چشمه‌های جوشان، می‌توانیم کنگره۶۰ را مثال بزنیم که به زیباترین شکل ممکن از یک نقطه به جوشش در‌ آمد و رهایی مسافران را که کوچکترین است به ما می‌دهد؛ اما بزرگترین موضوع، خود واقعی‌ من بود که آدرس خویش را به من نشان داد. چیزی که مرا در ترس، ناکامی، سرافکندگی، ناامیدی و تاریکی‌های خودش فرو برده بود و اجازه نمی‌داد هیچ کاری انجام دهم؛ اما خوشبختانه در کنگره توانستم خودم را پیدا کنم و آن‌ها را کنار بگذارم. 

کوچکترین چیزی که کنگره به ما هدیه می‌دهد، رهایی مسافران و بزرگترین آن که خداوند، مانند یک دعوتنامه و هدیه برای ما ارسال کرده، خودشناسی خودمان است. خداوند را هزاران بار شاکرم که با یک مصرف‌کننده زندگی کردم و توانستم راه کنگره را پیدا کنم. اطمینان دارم این پیوند محبت هیچ‌وقت جدا شدنی نیست و تا ابد پایدار است.

اعلام نفرات برتر آزمون 

اهدای لوح تقدیر به اعضای لژیون مالی 

مرزبان کشیک: همسفر بهاره
تایپیست: همسفر فائزه رهجوی راهنما همسفر مریم (لژیون نوزدهم) و همسفر مریم رهجوی راهنما همسفر مریم (لژیون شانزدهم)
عکاس: همسفر حدیث رهجوی راهنما همسفر نرگس (لژیون چهاردهم)، همسفر آیدا رهجوی راهنما همسفر فرزانه (لژیون پانزدهم)
ارسال: همسفر الهام نگهبان سایت
همسفران نمایندگی فردوسی‌ مشهد

ویژه ها

دیدگاه شما





0 دیدگاه

تاکنون نظری برای این مطلب ارسال نشده است .