جلسه پنجم از دوره دوازدهم کارگاههای آموزشی خصوصی همسفران کنگره۶۰ نمایندگی نائین به استادی راهنما همسفر افسون، نگهبانی همسفر فاطمه و دبیری همسفر سمیه با دستور جلسه «وادی یازدهم، چشمههای جوشان و رودهای خروشان همه به بحر و اقیانوس میرسند.» روز دوشنبه 1 دیماه ۱۴۰۴ ساعت ۱۵:۰۰ آغاز به کار کرد.

خلاصه سخنان استاد:
چنانچه وادی یازدهم را کاملاً یاد بگیریم و در زندگی خود از آن استفاده کنیم تبدیل به فردی میشویم که آموزش فعالیتی مهم و همیشگی در زندگی اوست. همانطور که برای مراقبت از جسم خود به غذا نیاز داریم برای مراقبت از افکار و اندیشه خود که یکی از مهمترین ابزارها برای نگهداری و ارتقاء زندگی ماست نیازمند منابع اطلاعاتی و علمی و آموختن هستیم و این نیاز تا آخر عمر ما وجود دارد. از خدا میخواهم که تا پایان حیات زمینی خود از منابع علمی کنگره بهرهمند باشم؛ اما اگر به هر دلیلی از این آموزشها محروم شدم باید به هر نحوی از اصل آموختن جدا نشوم. زندگی انسان در هر مسیری که قرار بگیرد و به هر سطحی که برسد تحت تأثیر آموزش و منابع آموزشی قرار دارد و هیچ فردی هرگز از این منابع بینیاز نمیشود حتی اگر بهاشتباه خود را بینیاز تصور کند.
وادی یازدهم قرار است به من یاد بدهد که همیشه در حال آموختن باشم و با اتکا به آموختههای خود مسیر درست را انتخاب کرده و در آن مسیر حرکت کنم. فقدان هر یک از اینها انسان را به باتلاق تبدیل میکند. زندگی با تمامی عناصرش پیوسته در حرکت است؛ به همین دلیل شخصی که توقف کند، مانند فردی که روی تردمیلی که روشن است، متوقف شود یا به بیرون مسیر پرتاب میشود یا به زمین میخورد. زندگی مانند تردمیل است که هر فرد بسته به میزان دانش و مهارت و تمرینهایی که دارد به نحوی روی آن راه میرود؛ بعضی آرام و یکنواخت روی آن راه میروند، برخی تعادل خود را از دست داده، مکرراً به زمین میخورند و عدهای با موسیقی موزون و شاد روی آن راه میروند. در صحنه زندگی نیز به همین صورت برخی افتان و خیزان میروند و برخی نیرومند و با اطمینان.
هنگامی که میگوییم همه هستی در حرکت است منظور این است که حتی انسانهایی که با استفاده از منابع اطلاعاتی صحیحِ دانشی در اختیار دارند؛ اما آن را به کار نمیبرند و حرکت نمیکنند خود را به قضاوقدر سپردهاند و در واقع زندگی و مشکلاتش آنان را به حرکت وامیدارد؛ اما حرکتی بیهوده که هیچ تسلطی بر آن ندارند؛ گاهی به راست میروند و گاه به چپ و هرگز به اهدافی که آرزو دارند نمیرسند و سرانجام سرنوشتی متعفن مثل باتلاق خواهند داشت؛ اما اگر مطابق آموزشهای وادی یازدهم با آموختن دانش صحیح و انتخاب راه درست حرکت کنیم به انرژیهای سالمی دست مییابیم که تأمینکننده نیاز ما برای رسیدن به اهداف و آرزوهای حقیقی میشوند و تا زمانی که دو اصل «استفاده از منابع اطلاعاتی صحیح» و «تأمین انرژی پتانسیل سالم» را در نظر بگیریم و مطابق این الگو پیش برویم یک حرکت ادامهدار در صراط مستقیم برای خود مهیا کردهایم که ما را به سرمنزل مقصود میرساند.
همه ما که در این جلسه حضور داریم بهواسطه درد مشترک یا مسائل مشابه که بسیاری از آن زاییده اعتیاد مسافران ما بوده دور هم جمع شدهایم تا با استفاده از منابع علمی کنگره به دانشی دست یابیم که نیاز همه ما است. آموختن ۱۴ وادی ما را به دانشی مسلح میکند که به اعتبار آن میتوانیم ذرهذره مشکلات زندگی خود را حل کنیم و قوانین زندگی را بیاموزیم و در همه سطوح به ارتقاء برسیم. وادی یازدهم میگوید: چشمههای جوشان و رودهای خروشان به بحر و اقیانوس میرسند و اگر چشمه جوشان و رود خروشان نباشیم به باتلاق میرسیم. باتلاق همان روزهای تلخ و کسالتباری بود که از صبح تا شب مینشستیم و گریه میکردیم و میگفتیم خدایا من چهکار کنم؟ روزهایی که همه دنیا را مقصر میدانستیم و ریشه و اساس بدبختی و مشکلات خود را در وجود آدمهای پیرامون و زمین و زمان دنبال میکردیم و برای خودمان هیچ نقشی قائل نبودیم.
با ورود به کنگره به منابع اطلاعاتی صحیح وصل شدیم و اولین چیزی که یاد گرفتیم صورت مسئله اعتیاد بود و سیستم ایکس و روش درمان. همین ۳ مورد موجب شد نگاه ما به مسافرانمان تغییر کند و احساس خشم جای خود را به احساس همدلی و همراهی بدهد. چه لذتی بالاتر از اینکه احساس کنیم با یک مجرم زندگی نمیکنیم؛ بلکه با بیماری زندگی میکنیم که در مسیر درمان قرار گرفته است؛ دسترسی به منابع علمی قابل اعتماد به همین سادگی میتواند نگاه و احساس ما را به زندگی تغییر دهد.
هنگامی که در وادی اول توجه من به مطالبی جلب شد که نباید راجع به آن فکر کنم، دانستن این حقیقت موجب شد برای حل مسائل زندگی بخش زیادی از انرژی من بیهوده تلف نشود، در حالیکه قبل از آموختن وادی اول بخش اعظم توان، وقت، احساس و امکانات خود را فدای افکار بیهودهای میکردم که هیچ فایدهای نداشت. دانستن قوانینی که در هر وادی یاد گرفتم کمک کرد که نیرومندتر و درعینحال سبک بارتر در مسیر زندگی حرکت کنم و در مواجهه با مشکلات و سختیها پیشتر و بیشتر روی خودم حساب کنم، ناامید نشوم و مثل قبل در جایگاه طلبکار منفعل و مأیوس نایستم.
وادی یازدهم را در سفر اول یک مسافر به خوبی میتوان مشاهده کرد و آموخت. یک مسافر آموزشهای لازم را در کارگاههای آموزشی، لژیون و در سیدیهایی که مینویسد و ... یاد میگیرد و به این ترتیب به منابع اطلاعاتی مورد نیاز خود دست مییابد. در ادامه حرکت خود را آغاز میکند و مطابق پروتکلها از داروی اپیوم استفاده میکند و هر ۲۱ روز، یکپنجم میزان مصرف دارو را کاهش میدهد و میداند که به همان میزان تولید مخدرهای طبیعی بدنش افزایش یافته است و همزمان به اعتماد به نفسی میرسد که انرژی لازم برای ادامه سفرش را مهیا میکند؛ همانطور که میبینیم منابع اطلاعاتی و حرکت بر مبنای اطلاعات کسب شده دست مایهای میشود برای ادامه این حرکت تا رسیدن به هدف که رهایی از بند اعتیاد یا به عبارتی درمان است.
در طی این زمان با افزایش دانشی که کسب میکند متوجه میشود که تزکیه و پالایش، خدمت داوطلبانه و تغییر جایگاه چهقدر در کمیت و کیفیت انرژی و احساس او نقش تعیینکننده دارد. مسافری که مطابق پروتکل سفرش را آغاز میکند؛ اما از منابع علمی کنگره استفاده نمیکند به هدف نمیرسد یا برگشت میخورد؛ زیرا برای رسیدن به بحر و اقیانوس هم چشمه جوشان لازم است و هم رود خروشان. چنانچه یکی از این دو نادیده گرفته شود پایان مسیر بحر و دریا نیست، باتلاق و مرداب است. مسافری که در تمام جلسات شرکت کرده، سیدیهای تعیینشده را مینویسد، فرمانبردار است و منظم و سروقت داروی خود را مصرف میکند مصداق رود خروشانی است که به بحر و اقیانوس میرسد.
برای مسافر رهایی اقیانوس نور است. برای من بهعنوان همسفر اولین جلسه تازهواردین مانند پنجرهای تازه بود که نگاهم را به موضوع اعتیاد تغییر داد. در ادامه خیلی زود فهمیدم بهجای اینکه فکر کنم چرا مسافرم به من دروغ میگوید؟ چرا من را تنها میگذارد؟ چرا نسبت به زندگی مشترکمان بیتوجه شده و دهها چرای دیگر از این دست به این موضوع فکر کنم که همه اینها عوارض یک بیماری است و با درمان اعتیاد مسافر آرامآرام عوارض آن هم به اتمام میرسد و تا آن زمان وظیفه من چیست و چگونه میتوانم او را در مسیر درستی که در پیش گرفته همراهی کنم؛ سپس یکییکی گرههای درونی خود را باز کنم و به انسان بهتری تبدیل شوم.
این دانستهها انگیزه حرکت من شد و در نهایت به هدفی که آن زمان داشتم رسیدم؛ اما آن زمان آموخته بودم که این انتهای راه نیست و تا وقتی زندهام باید به رسالت خود بهعنوان انسان بپردازم؛ یعنی خدمت کنم و بیاموزم. از خداوند میخواهم که دسترسی همه ما به بهترین منابع علمی و اطلاعاتی که در کنگره روزی ما شده تا همیشه ادامه داشته باشد و توانایی ما را برای بهرهبردن از این چشمه جوشان افزایش دهد تا در همه عرصههای زندگی خود رودی خروشان باشیم و به بحر و اقیانوس برسیم.
نفرات برتر آزمون ماهیانه
(1).jpg)

مرزبانان کشیک: همسفر زینب و مسافر اکبر
تایپیست: همسفر فاطمه رهجوی راهنما همسفر الهام (لژیون سوم) و راهنما همسفر افسون
عکاس: همسفر اکرم رهجوی راهنما همسفر محبوبه (لژیون اول)
ویرایش و ارسال: راهنما همسفر افسون نگهبان سایت
همسفران نمایندگی نائین
- تعداد بازدید از این مطلب :
95