English Version
This Site Is Available In English

وادی یازدهم؛ چشمه‌های جوشان و رودهای خروشان ...

وادی یازدهم؛ چشمه‌های جوشان و رودهای خروشان ...

"به نام نامی اولین عاشق که اوست"

پنجمین جلسه از دور چهل و هشتم کارگاه‌های آموزشی خصوصی کنگره۶٠ نمایندگی عمان سامانی(شهرکرد)، به استادی راهنمای محترم مسافر اکبر، نگهبانی مسافر جعفر و دبیری مسافر نادر با دستور جلسه‌ "وادی یازدهم؛ چشمه‌های جوشان و رودهای خروشان، همه به بحر و اقیانوس می‌رسند" در روز یکشنبه ۳۰ آذر ۱۴۰۴ ساعت ۱۷ آغاز به کار کرد.

خلاصه صحبت‌های استاد:
سلام دوستان اکبر هستم یک مسافر،
از نگهبان جلسه و گروه مرزبانی سپاسگزارم که مسئولیت استادی و اداره جلسه را به من واگذار نمودند تا خدمت کنم و آموزش بگیرم.
دستور جلسه، وادی یازدهم و تاثیر آن روی من؛
«چشمه های جوشان و رود های خروشان ،همه به بحر و اقیانوس می‌رسند»

آنگاه که روشنایی آبستنِ تاریکی بود، اهریمن از فرمان سرپیچی کرد.
از همان نقطه‌ی سیاهِ ازل، حرکت خود را آرام و خزنده آغاز نمود تا به جهان روشنایی بتازد، تاریکی را گسترش دهد و برتری خویش را در برابر قدرت مطلق به اثبات برساند.

اهریمن پس از نافرمانی، نیروها و یاران خود را در مکانی نامعلوم گرد هم آورد و گفت:
«انسان یک ویژگی دارد که ما فاقد آن هستیم آن هم اختیار است؛ ما فقط می‌توانیم از طریق الهام و القا، او را از مسیر سعادت منحرف کنیم.»
الهام، همان اندیشه‌ها و افکاری است که ناگهان به ذهن انسان خطور می‌کند؛
اگر این الهام در مسیر خیر باشد، الهام الهی است و اگر در مسیر شر قرار گیرد، الهام شیطانی خواهد بود.
القا نیز تأثیرگذاریِ یک شیء یا یک جنس بر شیء دیگر است.

چنان‌که سعدی علیه‌الرحمه می‌فرماید:
«گِلی خوشبوی در حمام روزی
رسید از دست محبوبی به دستم
بدو گفتم که مشکی یا عبیری
که از بوی دل‌آویز تو مستم
بگفتا من گِلی ناچیز بودم
ولیکن مدتی با گُل نشستم»
همنشینی، اثر می‌گذارد؛ چه نیک و چه بد.

انتخاب همنشین، انتخاب سرنوشت است.
یکی از اثرات مهمی که این وادی بر من گذاشت، اهمیت همنشینی بود.
اگر من با افراد سالم رفت‌وآمد داشته باشم، سالم می‌مانم؛ اگر سه دوست مصرف‌کننده داشته باشم، چهارمی خودم هستم؛ و اگر با افراد دانا، آگاه و سالم معاشرت کنم، من هم در همان مسیر قرار می‌گیرم.

اهریمن می‌گوید: «از طریق الهام و القا، افراد زیادی را به گروه خود می‌کشانیم.»
اما در جهان هستی، یکی از کلیدی‌ترین موضوعات ماده و مادیات است. اگر انسان بتواند بر مادیات سوار شود، نیمی از مسیر را پیروز شده؛ اما اگر مادیات بر انسان سوار شوند، شکست کامل رقم می‌خورد.

در ادامه، اهریمن به «جادوی هفت‌رنگ» اشاره می‌کند؛
جادویی که همان خَمر است؛ یعنی پوشاننده و حجاب‌آور.
وقتی انسانی دچار مستی می‌شود، عقل و شعورش تحت پوشش قرار می‌گیرد و تصمیمات نادرست می‌گیرد.

سپس به گلی وحشی و خوشبو به نام خشخاش اشاره می‌شود؛
گلی که اگر عصاره‌اش در دست پزشک حاذق باشد، شفا و حیات است؛ اما اگر در اختیار افراد ناآگاه قرار گیرد، زهری شیرین و فریبنده خواهد بود.
بعدها، موادی خطرناک‌تر مانند دی‌استیل‌مورفین (هروئین) ساخته شد؛ موادی که انسان را چندین برابر بیشتر به تاریکی کشاند.
پس از آن، مواد صنعتی، متادون و ترکیبات عجیب و غریبتری وارد شدند که حتی نام و ماهیت برخی از آن‌ها هنوز برای بسیاری مشخص نیست.

اما راه غلبه بر شیطان چیست؟
اجرای قوانین.

قوانینی که می‌گویند: دروغ نگو، خیانت نکن، خودخواه نباش، ظلم نکن، بدگمان مباش، دزدی نکن، فساد نکن، عدالت‌خواه باش، مهربان باش، به درماندگان کمک کن، تفکر و تحول داشته باش.
بعضی تصور می‌کنند دینداری فقط عبادت ظاهری است؛
در حالی که اگر کسی شبانه‌روز عبادت کند اما این قوانین را اجرا نکند، نه‌تنها دیندار نیست، بلکه در مسیر شیطان حرکت می‌کند.

و اما، چشمه‌های جوشان و رودهای خروشان، همه به بحر و اقیانوس می‌رسند.
چشمه برای جوشان بودن، دو ویژگی لازم دارد:
1. منابع کافی
2. اختلاف پتانسیل (اختلاف سطح)

ما هم اگر بخواهیم چشمه‌ای جوشان شویم، باید:
منابع اطلاعاتی خود را تقویت کنیم (از طریق سی‌دی‌ها، جزوات، کتاب‌ها، کارگاه‌های آموزشی و لژیون‌ها) و اختلاف پتانسیل ایجاد کنیم (از طریق تغییر جایگاه، مسئولیت‌پذیری و خدمت)

خدمت کردن، حال انسان را خوب می‌کند و انرژی او را افزایش می‌دهد.
همان‌طور که یک ورزشکار با مدال گرفتن یا یک محصل با قبولی در دانشگاه، انرژی و انگیزه می‌گیرد، خدمت هم نوعی اختلاف پتانسیل ایجاد می‌کند.
اما این انرژی باید در مسیر درست مصرف شود.

خیلی وقت‌ها می‌گوییم:
«وقتی رها شدم، خدمت می‌کنم.»
اما بعد از رهایی، گرفتار روزمرگی می‌شویم و فراموش می‌کنیم.
من در این وادی یاد گرفتم که قدردانی واقعی با خدمت است؛ قدردانی از راهنما، از کنگره، از جناب مهندس، نه فقط با زبان، بلکه با عمل.
من نزدیک به سه سال است که رها شده‌ام و در این مدت، سعی کرده‌ام در کنگره خدمت کنم، حضور مستمر داشته باشم، آموزش بگیرم و سهم خودم را ادا کنم.

برای تبدیل شدن به رود خروشان نیز تلاش لازم است.
رودخانه مسیر همواری ندارد؛ از سنگ‌ها، دره‌ها، کوه‌ها و موانع عبور می‌کند؛ یا مانع را کنار می‌زند، یا اگر نشد، آن را دور می‌زند، تا در نهایت به بحر و اقیانوس برسد.
سختی، سرما، گرما و مسیر طولانی، جزئی از راه است؛ اما اگر بایستیم و ادامه بدهیم، حتماً به مقصد خواهیم رسید.

از همه شما سپاسگزارم که به صحبت‌های بنده توجه نمودید.

لژیون خدمگزار جلسه، اعضای بخش OT

عکس‌برداری: مسافر میلاد لژیون هشتم
نگارش: مسافر حامد لژیون بیست‌ویکم
ویرایش و ارسال: مسافر حمید لژیون نوزدهم

با احترام مرزبان خبری مسافر وحید

ویژه ها

دیدگاه شما





0 دیدگاه

تاکنون نظری برای این مطلب ارسال نشده است .