وادی یازدهم برای من یادآور این حقیقت است که هیچ تلاشی در مسیر درست بینتیجه نمیماند. وقتی این وادی را خواندم، دریافتم که حتی کوچکترین حرکت من بهسوی آرامش نیز ارزشمند است. چشمههای جوشان این وادی به من میگویند که نیرو و توانایی درون من همواره در جریان است. هرچند گاهی احساس میکنم تلاشهایم اندک است؛ اما یاد وادی یازدهم مرا آرام میکند. رودهای خروشان نشان میدهند که تغییر زمانبر است، اما هرگز متوقف نمیشود؛ در مسیر رهایی از اعتیاد نیز بهتدریج فهمیدم که من هم مانند یک رود هستم؛ گاهی آرام و گاهی طوفانی، اما همواره رو به جلو.
این وادی، نگاهم را نسبت به خودم مهربانتر کرده است. پیشتر تصور میکردم هرگز نمیتوانم به آرامش برسم، اما اکنون میدانم اگر درست حرکت شود، رسیدن به اقیانوس حتمی است؛ اقیانوسی که برای من نماد تعادل، آرامش و عشق است. این وادی به من آموخت که ناامیدی برخلاف قوانین طبیعت است و همانگونه که هیچ رودی در نیمهراه متوقف نمیماند، من نیز نباید درجا بزنم. گاهی سختیها مانع حرکت من میشدند، اما این وادی امیدم را روشن کرد. آموختم که باید در جریان باشم، حتی اگر این جریان آرام و کوچک باشد. چشمهی جوشانِ وجودم همان خواستهی قلبی من برای رهایی است که با ایمان و عمل، نیرومندتر میشود.
در دوران تاریکی، گمان میکردم خشک شدهام؛ اما وادی یازدهم به من ثابت کرد که چشمه همواره وجود دارد، فقط باید راه آن را باز کرد. خدمت در کنگره۶۰، این چشمه را پرآبتر کرد و محبتهای راهنما، مسیر رود مرا مشخصتر ساخت. اکنون درک میکنم که حرکت، مهمترین اصل زندگی است و حتی اشتباهها نیز بخشی از مسیر یادگیری من بهشمار میآیند. رودهای خروشان یعنی انرژی زندگی در جریان است و این انرژی را در ارتباط با دیگران نیز احساس میکنم. زمانی که مشارکت میکنم، گویی رود من به رودهای دیگر میپیوندد و همین پیوند، آرامش و توان بیشتری به من میبخشد.
من تنها نیستم؛ همهی ما جزئی از مسیری بزرگ هستیم. هرکس با سرعتی متفاوت در حال حرکت است، اما مقصد یکی است. این وادی به من آموخت که باید به جریان زندگی اعتماد شود. اعتماد کردن برای من دشوار بود، اما بهتدریج ممکن شد. امروز میدانم بهترین مسیر از سوی خداوند قرار داده شده است، حتی اگر پر از پیچوخم باشد؛ زیرا همین پیچوخمها رشد مرا میسازند. این وادی مرا از مقاومت بیجا رها کرد و یاد داد باید اجازه داد انرژی درست در زندگی جریان پیدا کند. دیگر نمیخواهم در برکهای از ناامیدی بمانم؛ حرکت لازم است تا زندگی استمرار یابد. حتی اگر این حرکت بسیار آرام باشد، باز هم ارزشمند است.
رودهای بزرگ از چشمههای کوچک آغاز میشوند و این جمله همواره امید را در دلم زنده نگه میدارد. اکنون تلاشهای خود را کوچک نمیشمارم، زیرا میدانم هر قدم، هر حرکت و هر تغییر کوچک، مرا به اقیانوس نزدیکتر میکند. این وادی درس مداومت میدهد و مرا به امید داشتن نسبت به آیندهای فرامیخواند که در آن آرامش، بخشش و تعادل حضور دارد. امروز به مسیر خود افتخار میکنم؛ مسیری که روزگاری گمان میکردم در آن شکست خوردهام، اما اکنون خود را رودی در حال حرکت میبینم. این تشبیه برایم زیبا و انگیزهبخش است و ارزش تلاشهایم را به من یادآوری میکند.
وادی یازدهم برای من به تکیهگاهی ذهنی تبدیل شده است؛ هر زمان که دلسرد میشوم، به آن رجوع میکنم و دوباره امید میگیرم. امروز باور دارم چشمهی وجودم زنده است، رودی که از آن جاری شده، در حرکت است و من مسیر خود را بهسوی اقیانوس ادامه میدهم؛ اقیانوسی که نماد رهایی و آرامش نهایی است. وادی یازدهم برای من چراغ راهی است که همواره روشن خواهد ماند.
نویسنده: همسفر زهرا رهجوی راهنما همسفر حمیده (لژیون پنجم)
رابط خبری: همسفر سمیه رهجوی راهنما همسفر حمیده (لژیون پنجم)
ویرایش و ارسال: راهنمای تازهواردین همسفر زهره نگهبان سایت
همسفران نمایندگی کاسپین قزوین
- تعداد بازدید از این مطلب :
117